کدخبر :224288 پرینت
01 بهمن 1397 - 23:13

دوستم به حمیرا زنم نظر داشت

مرد جوان که 7 سال قبل با همدستی همسرش مرد مزاحم را کشته و به پرداخت دیه محکوم شده بود از قضات دادگاه کمک خواست و درخواست تقسیط دیه را مطرح کرد.

متن خبر

به گزارش رکنا، چهارم بهمن ماه سال 90، جنازه مرد جوانی که مدارک شناسایی همراهش نشان می داد نعیم نام دارد در بیابانهای ورامین پیدا شد. شواهد نشان می داد مرد افغان در جای دیگری کشته و احتمالا در تاریکی شب جنازه اش به بیابان منتقل شده است.

پلیس به تحقیق پرداخت و به رابطه پنهانی وی با یک زن جوان به نام حمیرا پی برد. حمیرا تحت تعقیب قرار گرفت و چندماه بعد بازداشت شد. وی به قتل نعیم با همدستی شوهرش به نام حمید اعتراف کرد. حمید نیز بازداشت شد و جنایت را گردن گرفت.

وی گفت: نعیم را کشتم چون برای همسرم مزاحمت ایجاد کرده بود و می خواست با او رابطه برقرار کند. برای حمید به اتهام مباشرت در قتل و برای همسرش به اتهام معاونت کیفر خواست صادر و تلاش برای یافتن اولیای دم آغاز شد.

در آن میان زن میانسالی با مراجعه به دادگاه ادعا کرد مادر نعیم است اما مدارکی که ارائه داده بود با سن و سال نعیم همخوانی نداشت. وی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برای عاملان جنایت حکم قصاص خواست و زن و شوهر جوان به تشریح ماجرا پرداختند.

در پایان جلسه قضات دادگاه حمید را به قصاص و همسرش را به 15سال زندان محکوم کردند ولی وقتی با بررسی پرونده در دیوان عالی کشور روشن شد زنی که مدعی بود مادر نعیم است دروغگو بوده این حکم در دیوان عالی کشور شکسته شد.

به این ترتیب و در حالی که اولیای دم شناسایی نشده بودند زوج جوان در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میزمحاکمه ایستادند وحمید به پرداخت دیه به صندوق بیت المال و همسرش به زندان محکوم شد. این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.

اما با گذشت هفت سال از جنایت حمید نتوانست دیه را بپردازد و در زندان ماند. او سپس با نوشتن نامه ای از قضات دادگاه کمک خواست و درخواست تقسیط دیه را مطرح کرد. وی دیروز در دادگاه حاضر شد و در تشریح جزییات ماجرا گفت: نعیم را از مدتها قبل می شناختم. او از افغانستان برای کار به ایران آمده بود و کارگری می کرد. من در باغی سرایدار بودم و با همسر و فرزندم در اتاقک نگهبانی باغ زندگی می کردیم. من چندبار نعیم را به خانه ام دعوت کرده بودم اما پس از مدتی فهمیدم به همسرم نظر دارد. چندبار در این باره از همسرم سوال کردم اما او سکوت کرد. ولی آخرین بار پیامک هایی را که نعیم برایش ارسال کرده بود به من نشان داد.

وی ادامه داد: کنترل اعصابم را از دست داده بودم که نقشه قتل او را کشیدم و از همسرم خواستم تا او را به باغ دعوت کند. وقتی او به باغ آمد من در اتاق پنهان شده بودم. او سر صحبت را با همسرم باز کرد و من یکباره با چاقو به او حمله کردم و او را کشتم. سپس با کمک همسرم جنازه را به بیابان های ورامین بردیم و رها کردیم.

وی گفت: نعیم مستحق مرگ بود و باید کشته می شد ولی من حالا 7 سال است که در زندانم و توان پرداخت دیه را ندارم. تا زمانیکه آزاد نشوم نمی توانم دیه را بپردازم. به همین خاطر از قضات دادگاه تقاضا دارم با تقسیط دیه موافقت کنند. من در صورتی که با قرار وثیقه آزاد شوم کار می کنم و دیه را می پردازم.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا درباره درخواست این متهم اظهارنظر کند.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.