نتایج جوانگرایی و حضور مدیران تازه نفس در وزارت ارتباطات چه بود؟
عضو اتاق بازرگانی تهران، تاکید دارد: اکنون به نظر میرسد وقت آن رسیده که وزیر ارتباطات از تجربه خود در جوانگرایی گزارش دهد و ببیند تغییر و تحولی که با اصول مدیریتی مد نظر خود در وزارتخانه و مدیران به وجود آورد چه نتایجی را با توجه به قرار داشتن در عصر دیجیتال و گسترش ارتباطات برای این نهاد دولتی به بار نشاند و اگر مدیران با تجربهای به جای آنها انتخاب میشدند، چه تفاوتهایی به وجود میآمد؟
به گزارش سیتنا، دکتر نسیم توکل، کارآفرین و عضو اتاق بازرگانی تهران، در سرمقاله شصت و نهمین شماره از ماهنامه نسل چهارم، ادامه داد:
جمعیت جوان یکی از مولفههای اصلی توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جوامع به شمار میروند که نقش حیاتی و موثری در رشد و پیشرفت یک کشور ایفا میکنند. از این رو، استفاده از جوانان در نقشهای مهم از تصمیمگیری تا امور اجرایی میتواند حرکت و سرعت را به علت ویژگی «فعال و مولد بودن» در بخشهای مختلف افزایش دهد. در سالهای اخیر که موضوع کسبوکارهای فناورانه و نوآوری در اقتصاد جایگاه بیشتری در دیدگاه سیاستمداران پیدا کرده است ضرورت استفاده از جوانان در جایگاه مدیریتی نمود بیشتری یافته و در واقع، بدون حضور آنها و نقش گرفتن در این مسیر انجام کار دور از ذهن مینماید.
چراغ اول
یکی از نخستین اقدامات در استفاده از جوانان، قرار گرفتن یک جوان به عنوان وزیر در کابینه دولت بود. این اقدام که در ابتدا با انتقادهایی همراه بود در ادامه و مشاهده فعالیتهای وی، بیشتر زیر ذرهبین قرار گرفت. استارتآپها و کسبوکارهای نوین یکی از برنامههایی بود که در دولت دهم پیشنهاد و پیگیری شد که با اقدامات وزارت ارتباطات سرعت بیشتری گرفت تا آنجا که در سال 1397 و براساس اعلام معاون علمی و فناوری رییسجمهوری بالغ بر4300 شرکت دانش بنیان و بیش از 6 هزار استارتاپ بیش از 90 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کردند.
این برنامه بدون تلاش و حضور جوانان، سرنوشتی نامعلوم داشت. در واقع، دانشگاه و فارغ التحصیلان آن بزرگترین پتانسیل و نقش را در ارزش آفرینی و حل معضلات کسبوکارهای نوین ایفا کردند و رشد شتابان کسبوکارهای دانشبنیان و استارتاپی، رونق زیستبوم کارآفرینی و نوآوری بازتابی از میدان دادن به جوانان و استفاده از آنان در جایگاه درست بود.
در واقع صرفنظر از دیگر اقدامات ضعیف و انتقاداتی که میتوان داشت، اگر بنا باشد نور را بر یکی از اقدامات مثبت دولت دهم و یازدهم بتابانیم همین رونق کسبوکارهای نوین و استفاده از یک فرد جوان در رأس کار است. ایران امروز دارای یکی از زیستبومهای فعال و رو به رشد کارآفرینی و نوآوری است؛ این محیط با تغییر رویکرد و توجه جامعه به اقتصاد دانشبنیان به ویژه دانشگاهها به عنوان مبدأ این حرکت، انرژی تازهای در جامعه و اقتصاد ایران به وجود آورد.
پایان آقازاده بازی؟
با این همه، ما منتظر هستیم که وزیر ارتباطات پیش از پایان کار خود در این نهاد به عنوان جوانترین عضو دولت یازدهم، نتایج عملکرد خود را به صورت عمومی و شفاف بیان کند. در سالهای اخیر و بعد از انقلاب اسلامی ما عمدتاً تعداد بسیار کمی وزرای جوان داشتیم.
از این رو، تصمیمهای آذری جهرمی بیشتر مورد توجه بود به ویژه آنکه بدون رعایت سلسله مراتب سنی هم وزیر شده بود.
یکی از کارهای مثبت وزیر جوان این بود که بسیاری از مدیران خود را از میان افراد جوان انتخاب کرد و از همه مهمتر اینکه حول و حوش مدیران ارشد، قشر جوانی را به عنوان مدیران میانی قرار داد و برای آنها هم مشاوران گستردهای در حوزه جوانان انتخاب کرد.
بسیاری از وزرای دیگر با این شیوه که وزیر جوان و همفکران ایشان در وزارت ارتباطات داشتند سعی کردند کار مشابهی را انجام دهند اما در عمل نتوانستند حتی فرد مورد نظر را انتخاب کنند.
به این دلیل که هر بار به سوی انتخاب این دست افراد میرفتند در وزارتخانههای مختلف آنقدر نفرات دیگر از مجامع مختلف خصوصی و دولتی به صورت سفارشی و آقازادههای اختصاصی به آن ها معرفی می شدند که این ایده یا عمدتاً انجام نشد و یا خیلی زود از بین رفت.
از دیگر اقدامات آذری جهرمی میتوان به این موضوع اشاره کرد که بر خلاف بسیاری از وزارتخانهها که جمعیت جوانان موجود در آن، فرزندان آقایان سفارش شده بودند تعداد آنها در وزارت ارتباطات خیلی کم بود؛ هر چند شاخصهای انتخابی این جوانان هم مشخص نبود که بر چه اساسی به عنوان معاون یا در حوزه مشاوران قرار گرفتهاند. به هر حال، آن چیزی که روشن بود آقازاده بازی به شدت کاهش یافته بود.
ضرورت گزارش اقدامات
اکنون، به نظر میرسد وقت آن رسیده که وزیر از تجربه خود در جوانگرایی گزارش دهد و ببیند تغییر و تحولی که با اصول مدیریتی مد نظر خود در وزارتخانه و مدیران به وجود آورد چه نتایجی را با توجه به قرار داشتن در عصر دیجیتال و گسترش ارتباطات برای این نهاد دولتی به بار نشاند و اگر مدیران با تجربهای به جای آنها انتخاب میشدند، چه تفاوتهایی به وجود میآمد؟
آذری جهرمی در جایی گفته بود «کاری که ما در وزارت ارتباطات آغاز کردیم، نگارش تاریخ شفاهی بود. به این ترتیب که ما از تمام صاحب نظران این حوزه که تجربه زیادی داشتند دعوت به عمل آوردیم و تجربه شان را مکتوب کردیم تا این تجربیات در اختیار جوان ترها قرار گیرد. در کنار مکتوب کردن تاریخ، یک شورای مشورتی برای استفاده از نظریات این افراد تشکیل دادیم.» ارائه نتایج این طرح و آثاری که بر فرآیند تصمیمگیری و عملکرد مدیران جوان وزارت ارتباطات داشته بسیار ضروری است و به نظر میرسد وزیر جوان برای اثرگذاری بر اقدامات همکاران خود در آینده باید گزارش کاملی از این دست برنامهها ارائه کند. این مساله علاوه بر تاثیر در جامعه و اقناع افکار عمومی، میزان امیدواری به حضور دیگر مدیران جوان در رأس کار را افزایش خواهد داد.
کلام آخر...
در آخر، با اینکه میدانیم بسیاری از وزارتخانههای ما نهادهایی بودند که حتی نمیتوانیم برنامه عملی در چهار سال گذشته از آنها ببینیم یا معاونتهایی داریم که گزارشی ندارند و با توجه به شیوع کرونا در دو سال گذشته حتی نمیتوانند گزارش شرکت در نمایشگاه، سمینار و... را به برنامه خود اضافه کنند و عملاً کاری انجام ندادهاند اما وزارت ارتباطات در یک سری از برنامهها میخواست پیشروی کند و تا حدی موفق بود و در برخی نیز شکست خورد.
در بعضی معاونتها کارهای گستردهتری انجام شد و در مجموع اگر بخواهیم پنج وزارتخانه موفق را در مقایسه با دیگر وزارتخانهها مقایسه کنیم، به نظر من وزارت ارتباطات در جایگاه سوم قرار میگیرد.
همچنین باید اشاره کنم که دوست دارم حاصل این جوانگرایی را ببینیم و دریابیم که حضور جوانان در وزارت ارتباطات در برنامه گرایی و عملگرایی تأثیرگذار بوده است؟
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید