از رضا خواستم تا از زنم خواستگاری کند!/ او عاشق زنم شد و من کشتمش
مرد جوان برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش دست به یک کلاهبرداری عجیب زد و برای اینکه راز این فریبکاری فاش نشود با همدستی همسرش یک سناریوی آتشین مرگبار را به اجرا گذاشت.
به گزارش رکنا، خردادماه سال 95 مأموران پلیس کهریزک از مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر شدند. شواهد نشان می داد رضا 30 ساله که تبعه افغانستان بود بر اثر سوختگی شدید جان سپرده است.
عابرانی که از یکی از خیابان های خلوت کهریزک عبور می کردند رضا را به بیمارستان رسانده بودند.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این زمینه آغاز شد و ماموران به بررسی فهرست مکالمات تلفن همراه رضا پرداختند و یک مرد 38 ساله به نام نوید را که چندین مرتبه با رضا تماس داشت شناسایی و بازداشت کردند.
مرد جوان سعی داشت با داستانسرایی پلیس را گمراه کند تا اینکه در روند بازجویی ها به جنایت آتشین با همدستی همسرش اعتراف کرد.
اعتراف به جنایت آتشین
وی گفت: من رضا را کشتم اما قتل عمدی نبود و قصد کشتن او را نداشتم. من برای پرداخت مبلغ شیربها به پدر همسرم بدهکار بودم به همین دلیل تصمیم گرفتم برای جور کردن این پول از رضا کلاهبرداری کنم که ناخواسته موجب مرگ او شدم.
با اظهارات این مرد همسرش به نام حکیمه نیز به اتهام معاونت در قتل بازداشت شد و آنها در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
متهمان در دادگاه
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار جرمش گفت: چند سال قبل به خواستگاری حکیمه رفتم. آنها افغان بودند و رسم به دریافت شیربها داشتند. پدر او مبلغ 25 میلیون تومان شیربها تعیین کرد. از آنجائیکه به حکیمه علاقمند بودم قبول کردم و به دروغ گفتم توان پرداخت این مبلغ را دارم اما 5 میلیون تومان بیشتر از آن را نتوانستم بپردازم. مدتی از زندگی ما گذشت تا اینکه پدر او مابقی شیربها را خواست. پولی در بساط نداشتم و از طرفی حاضر نبودم زندگی با حکیمه را از دست بدهم، به همین خاطر به فکر کلاهبرداری افتادم و از همسرم برای اجرای این نقشه کمک خواستم. همسرم هم به خاطر علاقه ای که به زندگی مان داشت پذیرفت مرا همراهی کند.
نقشه شوم
وی ادامه داد: رضا را از قبل می شناختم و می دانستم با آنکه همسر و چهار فرزند دارد قصد دارد بار دیگر ازادواج کند. به همین خاطر حکیمه را به عنوان خواهرم به او معرفی کردم. بعد از چند مرتبه رفت و آمد، رضا به حکیمه علاقمند شد و او را از من خواستگاری کرد. این ماجرا برایم خیلی سخت بود اما چارهای نداشتم. من به رضا گفتم در عوض دریافت شیربها 20 میلیونی با ازدواج آنها موافقم. رضا بعد از چندماه پول را به حسابم واریز کرد و بعد از آن پیگیر شروع زندگی مشترک با حکیمه شد. من هربار بهانه ای می آوردم و دروغ جدیدی سرهم می کردم.
این متهم درباره نحوه جنایت گفت: رضا که به ماجرا مشکوک شده بود تصمیم گرفت با پدر حکیمه که گمان می کرد پدر من است صحبت کند و همه این اتفاقات را به او بگوید. نگران آبرویم بودم. با رضا در کهریزک قرار گذاشتم تا با هم صحبت کنیم. آن روز رضا با خودروی خودش آمد و من و حکیمه با موتور به محل قرار رفتیم. وقتی با هم روبرو شدیم یک بطری بنزین که از قبل آماده کرده بودم را روی ماشینش ریختم. حتی مقداری از آن روی خودم هم پاشیده شد. با زدن فندک خودرو آتش گرفت و من و رضا هر دو به عقب پرتاب شدیم. اما شدت آتش سوزی زیاد بود و رضا گرفتار شد و من جان سالم به در بردم و با حکیمه سوار بر موتور فرار کردیم.
سپس حکیمه منکر معاونت در قتل شد و گفت: من به اصرار شوهرم وارد این داستان شدم و مقتول را فریب دادم. من در قتل او نقشی نداشتم.
در پایان جلسه هیات قضایی هر دو متهم را از اتهام قتل عمد تبرئه کرد و نوید را به خاطر قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم کردند.
نقض حکم در دیوان عالی کشور
حکم صادره در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات دیوان عالی با طرح ایراداتی حکم صادره را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند.
به این ترتیب این زوج جوان بار دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
نوید گفت: من واقعا قصد کشتن رضا را نداشتم. فقط میخواستم با سوزاندن خودرویش، او را بترسانم تا از تصمیمی که گرفته بود منصرفش شود. اما خودرو در سراشیبی قرار داشت و وقتی بنزین را روی ماشین پاشیدم ناخواسته به روی رضا هم پاشیده شد و بعد از زدن فندک، رضا شعله ور شد و من و حکیمه از ترس فرار کردیم، من واقعا قصد کشتن رضا را نداشتم.
حکیمه نیز اظهارات همسرش را تایید کرد و گفت: مرگ رضا اتفاقی رخ داد.
بنا به این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید