نامهی خوانندهی موسیقی ایران به وزیر ارشاد
محمدفرزین ذوالقدر، خواننده، مدرس آواز، پژوهشگر موسیقی ایران، طی نامهای به وزیر ارشاد به اوضاع نا بسامان موسیقی سنتی در کشور انتقاد کرد.
به گزارش انصاف نیوز در این نامه آمده است:
«جناب آقای صالحی وزیر محترم ارشاد
با اهداء سلام
امروز برحسب وظیفهی اخلاقی و فرهنگی خود نسبت به وضعیت نابسامان و آشفتهی موسیقی سنتی ایرانی احساس دین و وظیفه نمودم تا خیلی دوستانه و بدور از هرگونه غرض ورزی سیاسی که متاسفانه امروزه در ایران ما باب شده است و تنها به این دلیل که غالب بزرگواران و اساتید موسیقی سنتی ایران نسبت به چنین امر مهمی مأیوس و دلسرد شدهاند و دیگر سخنی برزبان نمیآورند به خود اجازه دادم تا ضمن توضیحی مختصر از وضعیت نابهنجار موسیقی سنتی در کشور چند مساله مهم و حیاتی را که امروزه گریبانگیر وضعیت فرهنگی، بخصوص موسیقی ایرانی و بویژه از نوع سنتی آن است را گوشزد نمایم باشد تا اگر تاریخ قضاوتی درمورد ما و شما داشت هردو به وظیفه خود عمل کرده و سرافراز باشیم.
جناب آقای صالحی وزیرمحترم ارشاد و فرهنگ اسلامی:
عقدهی سرگشادهی خود را با اعتراض نسبت به وضعیت موسیقی سنتی امروز و سرخوردگی و عزلت نشینی اساتید موسیقی سنتی ایران در خانه آغاز مینمایم جایی که بزرگان ما که عمری را بیش از پنجاه سال در راه کسب علم و دانش موسیقی اصیل ایرانی و تولید آثار فاخر در کشورشان و تربیت شاگردان بسیار گذراندهاند.
جناب آقای صالحی متاسفانه امروزه حتی کسی هم از ایشان یادی ننموده و سراغی از ایشان نمیگیرد تا چه رسد به اینکه شرایط برای فعالیت ایشان فراهم باشد و ایشان بتوانند با فراغ بال و درست در زمان پختگی محض به اجرای بهترین آثار موسیقی خود بپردازند، جناب آقای وزیر اینجانب به سبب ارتباطات خود با گلچینی از بهترین اساتید موسیقی ایران متاسفانه عرض میکنم هرکدام از این بزرگواران آثاری را تولید و نوشتهاند که اینک در کنج کمدهای شخصی ایشان در حال خاک خوردن است و دیگر نه انگیزه و نه علاقهای برای تولید و تشکیل گروههای حرفهای موسیقی برای اجراهای سنگین و وزین موسیقی وجود ندارد.
روزگاری نه چندان دور در همین سالنهای پایتخت شاهد هنرنمایی آن عزیزان و شور و شعف مردم وجوانان بودیم که انگار جامعه را از حوادثی که امروزگریبانگیر آنهاست دور نگاه داشته بود.
شکی نیست که رویکرد سیاستهای فرهنگی نامناسب در عرصهی کلان سیاستگذاری عامل و باعث آن بوده و لازم به توضیح ندارد که رواج یک سبک از موسیقی در ایران و تغییر ذائقهی مخاطبان آنهم بصورت هدایت شده چه اثر مخربی را برروی ذهن و روان جامعهی ما برجای گذاشته است.
خواهشمندم نگاه اینجانب را یکسویه و ناعادلانه به اوضاع موسیقی کشور تلقی ننمایید زیرا اینجانب مثل همهی بزرگان موسیقی ایران که خود را شاگرد کوچک آنها میپندارم معتقدم همه نوع موسیقی و از نوع خوب آن برای مردم ما لازم است و باید همهی همکاران موسیقی و بدور از هرگونه تبعیض در کنار هم به فعالیت بپردازند به شرطی که گروهی و یا باندی با دخالت در امور فرهنگی به صورت یک سویه فقط یک طیف از موسیقی را رواج ندهدکه نتیجهی آن پایین آمدن سطح سلیقهی مردم عزیزمان گردد که سربزنگاه گریبان نظام سیاسی را بگیرد که نمونهی بارز آن را میتوانیم در مراسم تشییع یکی از هنرمندان عرصهی پاپ ملاحظه نماییم.
صدا وسیما نیز خود بهتر از هرکس میداند که چه تقصیر عظیمی دربزرگ کردن آدمهای کوتاه قد داشته است! امروز کار به جایی رسیده که اندکی ازطیف تجار و دلالصفت به خود اجازه داده و برای هنر موسیقی و سیاستهای آیندهی آن تعیین تکلیف کرده و با وقاحت تمام ضمن توهین به ساحت هنرمندان با غرور و افتخار میگویند کالای ما فرهنگی نیست هرکس نخواست برود بیرون؟! وبا این دیدگاه و این قدرت که معلوم نیست از کجا بدست آورده برای ذائقهی جامعهی ایران تجویز سلیقهی هنری نموده و پیام انسانیت و دوستی و مهرورزی از هنر ناب موسیقی را به سخره گرفته و با دلار مقایسه میکند! جناب وزیر محترم به نظر شما جواب ایشان با من کمترین است یا حضرتعالی که در پست والای وزارت هستید و یا همکاران محترمتان در امور موسیقی کشور؟! من از این سکوت همگان سخت متعجب ماندهام؟!!
هزار امروز هم آواز زاغ است گل ازبی رونقیها خار باغ است!
توجه وزیر محترم ارشاد را به این نکته جلب میکنم روزگاری به بهترین استادآواز ایران انتقاد میکردند که آقای شجریان تنها دوست دارند سبک و سیاق موسیقی خودشان در محافل و تریبونها رواج داشته باشد و برای دیگر سبکهای موسیقی ارزشی قائل نیستند، حال من شما را به قضاوت دعوت میکنم آنهایی که این حرفها را میزدند و هرچه خواستند رواج دادند، میشود الان بیایند و توضیح دهند که آن موسیقی فاخر و ارجمند ما که نمایندهی شکوه و شعور فکری یک فرهنگ عظیم ایرانی و اسلامی بود الان کجاست؟ و چرا یکنفر از متولیان امر سؤال نمیکند که چرا دیگر آن آثار با هویت ملی و عرفانی اسلامی تولید نمیشود؟!
و اما مطلب مهمتر دیگر از کم لطفیهایی است که نسبت به موسیقی فاخر و متعهد این مرزوبوم دراین سالها صورت گرفت:
از لغو کنسرتهای سنتی سخن میگویم از کنسرتهای فاخری که نمونهی بارز آن لغو کنسرت امیرکبیر و فاجعهی فین در دو سال پیدرپی در سالهای ۹۳ و ۹۴ با داشتن مجوزهای قانونی در باغ فین کاشان بود. جایی که انتظار میرفت دولتمردان با روحیهی انقلابی و اسلامی خود از این برنامهی متعهدانه حمایت کنند و نکردند؟! که دیگر پاسخ آن را نیز نمیجویم زیرا با روح بلند امیرکبیر عهد بستم و حتی به حرمت درسی که از وطن پرستی وی آموخته بودم علی رغم چندین بار درخواست مصاحبه از سوی شبکههای بیگانه، و درست در آشفته بازار لغو کنسرتها با آنها مصاحبه نکردم و به پاس حرمت شهدای انقلاب اسلامی که غنای موسیقی و عرفان موسیقی سنتی خود را وامدار ایشان میدانم سکوت کرده منتظر خواهم ماند و خداوند حکیم یاری رسان است.
جناب آقای صالحی
نمیدانم چقدر از نحوهی عملکرد دوستان خود در امور مجوزها آگاهی دارید و آیا اصلاً میدانید که درحال حاضر چقدر مجوز کنسرتهای موسیقی سنتی دیر داده میشود و چه پروسهی سختی طی میشود تا به همکاران من در بخش اجرای موسیقی سنتی مجوزی داده شود؟ پاسخ را من میگویم چندین ماه این پروسه طول دارد.
(نام گروه ثبت شود، مدارک کامل شود، اشعارتصویب شود، کارفنی گروه تأیید شود، ادارهی اماکن تأیید کنند، استعلام اخلاقی و.. تاییدشود)
ایکاش یکبار خودتان برای گرفتن مجوز به ارشاد مراجعه میکردید و دوندگی و زمان و هزینهی به هدر رفته هنرمندان را در میافتید و ای کاش تازه اینجا پایان کار بود؟
حال دربحث قراداد با سالنها، غالب سالنها دیگر به صورت درصدی با هنرمندان کار نمیکنند بلکه بصورت نقدی هزینهی خود را قبلا دریافت مینمایند بدون اینکه بدانند استقبالی از کنسرت موسیقی سنتی انجام میشود یا نه! درواقع ایشان وقتی میبیند متولی ما برای موسیقی ملی دلی نسوزانده منافع اقتصادیاش را با توجه به شرایط سخت و دشوار اقتصادی امروز برحق مییابد تا از غافله عقب نماند حال اگر سالن در دست بخش خصوصی افتاده باشد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
جناب آقای وزیر
لطفاً مستحضر هم باشید که ادارهی اماکن به لحاظ عدم تخصص در رویکرد هنر و موسیقی نوع تعامل و برخورد غیرواقع بینانهای به موسیقی سنتی ایران دارند و تصور مینمایند که موسیقی سنتی هم مانند موسیقی پاپ دارای استقبال گستردهی مخاطبان است درحالی که خود بهتر میدانید به سبب رویکرد و سیاست حمایتی از موسیقی پاپ و مهجور ماندن هنر موسیقی سنتی ایران اینگونه نیست و یک برگزارکنندهی کنسرت موسیقی سنتی (به جز افراد مشهور و صاحب نام) از جیب خود و اعضای گروه، ضررمالی گروهش را جبران مینماید، به همین دلیل دیگر این هنرمندان حاضر نیستند برای کار و تشکیل گروه دور هم جمع شوند در صورتیکه هنر واقعی در دست این عزیزان است و دولت محترم هیچگونه سیاست حمایتی در این راستا برای ایشان ندارد، با این حال چه توقعی وجود دارد که هنرمندان واقعی و گمنام موسیقی ایران بتوانند به ارائهی آثار خود بپردازند.
جناب آقای صالحی وزیرمحترم ارشاد
باتوجه به مسایلی که در بالا بیان شد و تنها گوشهای از مظلومیت هنرمندان موسیقی سنتی ایران به نظر مبارکتان رسید خواهشمندم این نامه را بارها بخوانید و به دوستان خود هم سفارش کنید تا بخوانند و لذا امیدوارم در پناه حضرت حق و تلاش بی وقفهی شما برادر ارجمند تصمیمات جدیدی در راستای فرهنگ ارجمند این سرزمین اتخاذ فرمایید.
اینجانب توقع دارم در کشور انقلابی و اسلامی رویکرد درست و درخور شان و شخصیت موسیقی فاخر آن اتخاذ شود مسائلی نظیر اختصاص یارانهی فرهنگی برای رقابت با سایر موسیقیها، تغییر رویکرد اخذ عوارض ادارهی اماکن از موسیقی سنتی، تغییر نگاه صاحبان و مدیران تالارهای موسیقی درنوع قرارداد وهمکاری ایشان با گروههای خوب موسیقی ایران بصورت درصدی، و… میتواند از راهکارهای مناسب برای جلوگیری از روند بوجود آمده در اوضاع فعلی موسیقی ایران باشد.
درانتها ضمن تشکر قبلی بابت وقتی که برای خواندن این نامه صرف مینمایید حضورتان عرض میکنم که من سعی کردم در این نامه از تمام زوایا با شما برادر محترم سخن بگویم و حتی راه حلهایی برای برون رفت از وضعیت موجود ارائه نمایم. امید که بدانید توجه به این گلایهها اوضاع فرهنگی را تا چه حدی بهبود خواهد بخشید و ما میتوانیم دوباره روزهای خاطره انگیز و خوب گذشته را در کنار هم تجربه کنیم و با حفظ و غنای هنر اصیل و سنتی خود سایهی گرمابخش نیاکان را برسر خود حس نموده و با امید به بازگشت فرهنگ و رسوم گذشتگانمان زندگی نویدبخشی را برای مردم خوب سرزمینمان بسازیم و از آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی بدور باشیم.
در پناه حق
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یارب مباد کس را مخدوم بی عنایت»
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید