آیا بزرگترین شرکت سرمایهگذاری دنیا بیتکوین میخرد؟
لری فینک که یکی از بزرگترین سهامداران تقریبا تمام شرکتهای مهم آمریکا و چند شرکت بینالمللی دیگر است، حالا به خرید بیتکوین روی آورده است و زمانی بیتکوین را شاخص پولشویی خطاب کرده بود، حالا آن را یک سرمایه بینالمللی میداند که وابسته به هیچ واحد پولی نیست و میتواند سرمایهای باشد که مردم به عنوان آلترناتیو به آن نگاه کنند.
به گزارش سیتنا، لری فینک قدرتمندترین مرد والاستریت، طرف مشورت روسای جمهور و نخستوزیران جهان، یکی از سکانداران کاپیتالیسم آمریکایی، رئیس بلکراک، بزرگترین شرکت مدیریت سرمایه در دنیا است.
سقوط و ظهور مرد ۱۰ تریلیون دلاری
سرمایه تحت مدیریت بلکراک یا AUM بین ۹ تا ۱۰ تریلیون دلار تخمین زدهاند بلکراک یک غول به حساب میآید و لری فرد اصلی آن است. برای آنکه بدانیم سرمایههای تحت مدیریت بلکراک چقدر است بهتر است آن را نه با دیگر شرکتها، که دیگر کشورها مقایسه کنیم.
به گزارش فایننشال تایمز، سرمایه تحت مدیریت بلکراک تقریبا معادل مجموع سرمایه تمام سرمایههای صندوقهای پوشش ریسک (Hedge fund)، شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی (Private equity) و شرکتهای سرمایهگذار ریسک پذیر (Venture Capital) دنیاست.
در واقع اگر بلکراک یک کشور بود بعد از آمریکا و چین سومین اقتصاد بزرگ جهان به حساب میآمد. سرمایههای بلکراک تقریبا دوبرابر تولید ناخالص داخلی (GDP) ژاپن است. باید پذیرفت بلکراک به طرز عجیبی بزرگ است. اما جالب اینجاست که رئیس بلکراک در خارج از حلقههای مالی شناختهشده نیست.
لری فینک و ضرر ۱۰۰ میلیون دلاری
یکی از لحظات تعیینکننده زندگی لری فینگ در سهماهه دوم سال ۱۹۸۶ رخ داد زمانی که او ۳۴ ساله بود. همین موقع هم او فرد قدرتمند و آیندهداری به حساب میآمد. جوانترین عضو کمیته مدیریت بانک سرمایهگذاری First Boston بود. چنین دستاوردی در این سن کم البته به اعتماد به نفس بالا منجر میشود و در دنیای سرمایهگذاری اعتماد به نفس همیشه خوب نیست. اخلاقش هر چه که بود، در این موسسه مالی خوش درخشید و میتوانست مدیرعامل بعدی First Boston شود. اما ناگهان ورق برگشت. او با اعتماد به نفس بالا و بیتوجه به ریسکها از طرف بانک خود دست به سرمایهگذاری زد و بخش زیرمجموعه او در آن زمان ۱۰۰ میلیون دلار از دست داد. این ضرر حتی در زمان کنونی هم بزرگ است اما در دهه ۱۹۸۰ ویرانکننده بود. چنین ضرری هنگفتی باعث شد که او در این شرکت به حاشیه رانده شود و نهایتا دو سال بعد آنجا را ترک کند.
به نوشته مجله ونتیفر، در والاستریت این ماجرا را هنوز به عنوان «یکی از بزرگترین ناکامیهای تاریخ شرکتهای خصوصی و دولتی» به خاطر میآورند. جالب اینجاست که فینک ۲۲ سال بعد از واقعه وقتی داشت درباره آن با همین مجله حرف میزد «آنچنان از ناراحتی دستههای صندلی را فشار میداد که بند انگشتهایش سفید شده بود.»
آن ماجرای تحقیرآمیز زخمی عمیق بر روان لری گذاشت تا هیچ وقت اعتماد بنفسش آنقدر بالا نرود و چنین ریسکی نکند. چنین ناکامیای میتواند کار فرد را تمام کند یا او را از نو بسازد. برای لری دومی اتفاق افتاد. او در آن زمان برای شرکت سرمایهگذاری خصوصی کوچک بلکاستون کار میکرد. او به همراه چند نفر از همکاران و نزدیکان وفادارش توانستند پنج میلیون دلار اعتبار جور کنند و «مدیریت سرمایه بلکاستون» را راه بیندازند که بخشی از آن تحت مالکیت بلکاستون بود و خارج از دفتر نیویورک آن شرکت اداره میشد. اینجا بود که لری فینک توانست خود را جمع و جور کند. تا سال ۱۹۹۳ «مدیریت سرمایه بلکاستون» ۲۰ میلیارد دلار سرمایه را مدیریت میکرد. در یک جدایی تاحدی دوستانه، لری از بلکاستون جدا شد و به نشانه احترام به این شرکت، شرکت جدیدش را بلکراک (سنگ سیاه) نام گذاشت. این همان بلکراکی است که تبدیل به بزرگترین شرکت مدیریت سرمایه دنیا شد. رسانههایی که روی بلکراک و لری فینک تحقیق کردهاند میگویند کنترل او بر شرکت «مطلق» است و او به طرز وسواسی روی موفقیت بلکراک متمرکز است و در زندگیاش جز به این فکر نمیکند.
علاءالدین: مدیریت هوشمند ریسک
زمانی که هنوز زخم اشتباه ۱۰۰ میلیون دلاری لری برایش تازه بود، با هدف مدیریت ریسک، به سرمایهگذاری بر تکنولوژی روی آورد. با تولد «مدیریت سرمایه بلکاستون» و نجات پیدا کردن زندگی کاری لری، او به این نتیجه رسید که به سرمایهگذاری روی نوآوری و ابداع باید ادامه دهد و همین میتواند به مدیریت ریسک بهتر منجر شود. به همین خاطر بود که در ۱۹۸۸ «شبکه سرمایهگذاری سرمایه، دیون، بدهی و ابزار مشتقه» را راه انداخت که به اختصار به آن Aladdin میگویند. علاءالدین یک نرمافزار مدیریت مالی است و بدون تردید آن چیزی است که بلکراک را به پادشاه شرکتهای سرمایهگذاری جهان تبدیل کرده است. علاءالدین ابزار مدیریت ریسک بلکراک به حساب میآید: یک نرم غیر پیچیده که به کاربر اجازه میدهد وضعیت ریسک را در بین هزاران فرم پیچیده از داراییها بررسی کند.
ونتیفر در همان گزارشش درباره فینک، راجع به علاءالدین مینویسد: «بلکراک از طریق علاءالدین است که میتواند روی ۹ تریلیون دلار سرمایهگذاریاش در سراسر دنیا نظارت کند.» در واقع علاءالدین آنچنان موثر است که حدود ۲۰۰ شرکت مهم دنیا که بعضی از آنها رقبای بلکراک هستند از آن استفاده میکنند.
رابطه گرم با کاخ سفید
لریای که امروز گهگاه در تلویزیون دیده میشود اکثرا در CNBC هیچ ربطی به آن جوانی که از دانشگاه کالیفرنیا UCLA در رشته علوم سیاسی و فارغالتحصیل شد ندارد. او بعد از علوم سیاسی یک مدرک MBA هم گرفت و در ۱۹۷۶ روانه وال استریت شد. طبق گزارش ونتیفر او در زندگی خصوصی با آنچه که در تلویزیون به نظر میرسد متفاوت است. او در تلویزیون با اتوریته اما ملایم صحبت میکند، اما افرادی که به او نزدیکاند میگویند او به طور مداوم در حال شبکهسازی است، موقع صحبت و مذاکره بسیار تند و تیز و صریح است، به لحاظ روانی طرف مقابل را به سرعت برآورد میکند و در مذاکره از آن بهره میگیرد، و همزمان شوخطبعیاش گاهی تند و اذیتکننده است. مهارتهای او در کسب و کار به همراه همین ویژگیها بوده که به او کمک کرده در جهان سخت وال استریت به اینجا برسد و مقام خود را حفظ کند. قدرت او در شبکهسازی نه فقط در والاستریت که در تالارهای قدرت در واشنگتن دیسی هم به کارش آمده است.
بلکراک طی سالهای بعد از ۱۹۸۸ که علاءالدین معرفی شد به رشد عالی خود ادامه داد، اما بحران مالی سال ۲۰۰۸ بود که این شرکت را به امپراتوری رساند. در بحران ۲۰۰۸ تعداد زیادی از غولهای وال استریت سقوط کردند یا در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند و این بلکراک بود که وظیفه جمع کردن ماجرا را برعهده گرفت. منتقدان میگویند دولت قراردادهای مهمی را با بلکراک بست بدون آنکه رقابتی در کار باشد. گروهی میگویند تخصص بلکراک در این ماجرا و همچنین بزرگی این شرکت باعث شد که دولت چارهای نداشته باشد که این وظیفه را بر دوش آنها بگذارد. این وظیفهای دشوار اما پرسود بود. به هر حال رسانهها معتقدند رابطه نزدیک بلکراک با مقامات دولتی در آمریکا باعث شد در چنین موقعیتی قرار بگیرد. (هنری پالسُن وزیر سابق خزانهداری آمریکا و جانشین او تیموتی گایتنر جزو دوستان لری فینک بودند.) یک مدیر بلندپایه صنعت بانکداری آمریکا در همان مصاحبه با ونتیفر به شرط ناشناس ماندن گفته است: «بلکراک تقریبا یک دولت در سایه است. چطور در صنعت نظامی آمریکا ما بلکواتر را داریم که قراردادهای بیشمار نظامی با دولت امضا میکند، در بخش مالی هم بلکراک همین وضع را دارد.»
نکته اینجاست که نزدیکی رابطه لری و بلکراک با دولت آمریکا در زمان بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ هر چقدر بود، حالا به شدت بیشتر شده است. طی سالهای بعدی بلکراک به حلقههای قدرت نزدیکتر شد و بخصوص لری فینک به سیاستمداران دموکرات علاقه نشان داد. رسانههای نزدیک به جمهوریخواهان بارها و بارها هشدار دادهاند که یک چرخه فسادانگیز وجود دارد که طی آن اعضای بلندپایه دولتهای دموکرات در بلکراک مشغول به کار میشوند و کارکنان بلکراک به دولت میروند. اعضای بلکراک بارها به وزارت خزانهداری و کمیته اقتصادی ملی منتقل شدهاند و سمت مشاور ارشد مقامات بلندپایه دولت را برعهده گرفتهاند. همزمان مقاماتی از دولتهای اوباما و بایدن هم به مشاغل پردرآمدی در بلکراک رسیدهاند. روابط بلکراک و دولت آمریکا اکثرا به دموکراتها محدود میشود. به هر حال لری فینک با افتخار خود را حامی حزب دموکرات میداند. اما تاجری مثل او طبیعتا باید ریسکها را مدیریت کند و نمیتواند رابطهاش با حزب رقیب را کاملا قطع کند. به همین خاطر است که اگر اسم لری فینک را جستجو کنید حتما به عکسهای او با دونالد ترامپ هم برخورد خواهید کرد. در سال ۲۰۱۷ ترامپ که هنوز در قدرت بود در یک مصاحبه گفت: «لری کار بزرگی برای من انجام داد. او بخش زیادی از پول من را مدیریت کرد. و باید بگویم که سود خوبی نصیب من کرد.» البته میتوانیم مطمئن باشیم لری و بلکراک هم از این رابطه سود خوبی کردهاند.
کاپیتالیست باوجدان یا متظاهر درجه یک؟
حالا ببینیم میزان نفوذ و تاثیرگذاری بلکراک چقدر است. به جز حجم عظیم سرمایهای که تحت مدیریت بلکراک است، بلکراک یکی از بزرگترین سهامداران تقریبا تمام شرکتهای مهم آمریکا و چند شرکت بینالمللی دیگر است.
در یک تحقیق سال ۲۰۱۹ دانشگاه هاروارد که با نام «شبح سه غول» منتشر شد محققان متوجه شدند که سه شرکت مدیریت سرمایه بلکراک، ونگارد و استِیت استریت، در ۱۹۸۸ مجموعا به طور میانگین پنج درصد سهام ۵۰۰ شرکت اصلی آمریکا در اختیار خود داشتند. این رقم در سال ۲۰۱۹ به رقم باورنکردنی ۲۰ درصد رسیده است. یعنی سه غول سرمایهگذاری آمریکا در کنار هم نزدیک به ۲۰ درصد از ۵۰۰ شرکت مهم این کشور را در اختیار خود دارند و این روند همچنان ادامه دارد.
نویسندگان این تحقیق پیشبینی کردهاند که تا سال ۲۰۴۰ این سه غول میتوانند ۴۰ درصد سهام ۵۰۰ شرکت اصلی حاضر در بورس را در اختیار بگیرند و این یعنی حق تصمیمگیری بیسابقه در اقتصاد آمریکا.
نظر ما درباره این سه شرکت و روسای آنها هر چه باشد، نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که ثروت و قدرت بیسابقهای در دستان آنها قرار گرفته و این اسمی جز انحصار ندارد. بخصوص که روسای این سه شرکت افرادی هستند که توسط مردم انتخاب نشدهاند اما روابط نزدیکی با دولتها دارند. طبق شایعات لری فینک مدتهاست که به وزارت خزانهداری آمریکا فکر میکند، اگر چه میگویند پس از آنکه هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶ به دونالد ترامپ باخت او برای همیشه با این رویا خداحافظی کرد. البته اگر چه به نظر میرسد بلندپروازیهای رسمی لری فینک به پایان رسیده، او به طور مداوم در حال افزایش نفوذ سیاسی غیررسمیاش است. این را میتوانیم در هشتمین نامه سالانه او به روسای شرکتهای زیرمجوعهاش ببینیم که ژانویه ۲۰۲۰ منتشر شد. او در این نامه با صراحت مینویسد: «بلکراک در گذار به سمت صنایع با تولید کمتر گازهای گلخانهای خودش را ناظری منفعل نمیبیند. ما اعتقاد داریم که مسئولیت بزرگی روی دوش ما نهاده شده، چه به عنوان موسسهای که پول مردم به امانت در اختیارش گذاشته شده، چه به عنوان عضوی از جامعه، تا نقشی سازنده در این گذار بازی کنیم.» او سال بعد یک قدم جلوتر رفت و گفت از شرکتها انتظار دارد تا برنامه خود را برای اصلاح مدل تجاریشان اعلام کنند تا مشخص شود چطور قرار است تا سال ۲۰۵۰ میزان خالص انتشار گازهای گلخانهای به صفر برسد.
منظور او به پایبندی شرکتها به ESG بود، یک ایدئولوژی «زیستمحیطی، اجتماعی و شرکتی» در مدیریت که طی دهه اخیر در غرب تبلیغ میشود (مثلا توسط مجمع جهانی اقتصاد) و میگوید قصدش این است که مدیریتی اخلاقگرا در حوزههای محیطزیست و اجتماعی و حتی سیاسی را ترویج کند.
فینک اعلام کرد تمرکزش روی محیطزیست دلایل مالی هم دارد چرا گرمشدن زمین چالشی جدی است و اگر شرکتها آنها را جدی نگیرند در نهایت سود مالیشان کاهش خواهد یافت. همینها باعث شد طی ماههای بعد تعداد زیادی از افراد و شرکتهای دست راستی که نگاه اخیر فینک را به ضرر صنایع نفت و گاز میدانند میلیاردها دلار سرمایه خود را از شرکت او بیرون بکشند.
اما فقط این دستراستیها نبودند که به فینک حمله کردند. چپها هم معتقدند فینک یک کاپیتالیست متظاهر است که همچنان بزرگترین سرمایهگذار جهان روی سوختهای فسیلی است، رابطه گرمی با شرکتهای اسلحهسازی دارد و از روند جنگلزدایی سود میبرد. روزنامه گاردین که گرایشات دست چپی دارد حتی فینک را جزو «شخصیتهای منفی محیطزیست آمریکا» معرفی کرد و نوشت: «با وجود قولهای فراوان و بلندپروازانهای که او میدهد، در میان تمام شرکتهای دنیا این بلکراک است که بیشترین سود مالی را از روند جنگلزدایی میبرد.» حتی طارق فنسی، مدیر سابق بخش «اقتصاد پایدار« در بلکراک هم علیه کارفرمای سابقش موضع گرفته و گفته کل ماجرای ESG یک حقه بازاریابی بوده تا توجهات را از اصل بحران منحرف کند. انتقادها آنچنان بالا گرفت که فینک در نامه ۲۰۲۳ خود به روسای شرکتها از عبارت «کاپیتالیسم وجداندار» را جایگزین ESG کرد!
رابطه لری و کریپتو
عقاید لری فینک درباره کریپتو به شدت متناقض بوده است. در سال ۲۰۱۷ او بیتکوین را «شاخص پولشویی» خطاب کرد. او گفت که به پتانسیل کریپتو اعتقاد دارد اما در حال حاضر این یک پلتفرم برای نوسانگیری و کلاهبرداری است. فینک در همین مصاحبه گفت که مشتریانش تا حالا هیچ علاقهای به بیتکوین نشان ندادهاند.
اما شرایط و آدمها تغییر میکنند. طی سالهای بعد بلکراک چندین تلاش برای ورود به بازار کریپتو انجام داد و فینک اعتراف کرد علاقه مشتریانش به کریپتو در حال افزایش است. بلکراک طی این سالها «صندوق بیتکوین» را راه انداخت که کمک میکرد مشتریان سازمانیاش روی بیتکوین سرمایهگذاری کنند، با صرافی کوینبیس همکاریهایی انجام داد. اما شاید مهمترین تحول همین چند هفته پیش رخ داد: در میانهی حملات شدید کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا به شرکتهای کریپتو، بلکراک همه را غافلگیر کرد و درخواست مجوز ایتیاف بیتکوین خود را تحویل کمیسیون بورس داد. این میتواند تحول بسیار مهمی در تاریخ بیتکوین باشد. گزارش بعدی را بخوانید تا بدانید ماجرا دقیقا از چه قرار است.
پیشبینی جدید لری فینک درباره کریپتو
لری فینک، مدیر عامل بلکراک، بعد از اعلام خبر درخواست مجوز برای «صندوق قابل معامله بیتکوین» در مصاحبه با CNBC گفت: «چون کریپتو واقعا بینالمللی است، میتواند در ارزیابیها از هر واحد پولی سنتیای، از جمله دلار، فراتر رود. بیتکوین یک سرمایه بینالمللی است که وابسته به هیچ واحد پولیای نیست و میتواند سرمایهای باشد که مردم به عنوان آلترناتیو به آن نگاه کنند. سرمایهگذاران جهانی بلکراک به طور فزایندهای از ما درباره کریپتو میپرسند. به علاوه تکنولوژی بلاکچین میتواند صنعت مالی را کاملا دگرگون کند.
ما حالا در حال مذاکره و همکاری با ناظران بازار هستیم چون مثل هر بازار جدید دیگری، اگر نام بلکراک روی هر محصولی باشد، ما باید مطمئن شویم که این محصول بینقص و امن است و از آن محافظت میشود.»
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید