حمایت دولت از فیبرنوری می تواند تحول شبکه را تقویت کند
رییس هیات مدیره انجمن تولید کنندگان محصولات LED، معتقد است: یک تغییر نسل در فناوری معمولاً نمیتواند توسط برترین تکنولوژی یا نیروهای تجاری به تنهایی انجام شود، بلکه برای موفقیت آمیز بودن به مداخله دولت نیز نیاز دارد، لذا دولتها باید رشد اقتصادی، مزایای اجتماعی و توسعه صنعتی را که چنین تحولی به دست میآورد، در نظر بگیرند و سرمایهگذاری را برای ترویج استقرار زیرساخت شبکه فیبر افزایش دهند.
به گزارش سیتنا، مجید هادی زاده، رییس هیات مدیره انجمن تولید کنندگان محصولات LED، در سرمقاله شماره 92 ماهنامه نسل چهارم آورده است:
پروژه های زیرساختی جدید نه تنها برای توسعه اقتصاد دیجیتال، بلکه برای رقابت ملی نیز حیاتی هستند. برای شبکه های ثابت، تعویض مس با فیبر هم گامی ضروری و هم برای انتقال به شبکه های سبز حیاتی است. برای شبکههای تلفن همراه، تأخیر کم و اتصال گسترده 5G به برق ارائه شده توسط شبکههای نوری نیاز دارد، با این حال، این به روزرسانی های ضروری در برخی کشورها و مناطق با کندی پیش میروند، زیرا شرکت های حمل و نقل انگیزه ای برای مبادله مس با فیبر ندارند. راه حل این مشکل از طریق مشارکت دولت و همکاری بین صنعتی است.
سه عامل کند شدن ارتقاء مس به فیبر
انتظار می رود بازار پهنای باند شبکه ثابت در بیشتر مناطق در درازمدت نسبتا ثابت بماند و ارتقاء مس به فیبر بسیار کند پیش رود. اپراتورها در حال حاضر به دلیل سه عامل اصلی انگیزه کافی برای استقرار شبکه های نوری را ندارند.
1. فقدان محرک های استراتژیک
انحصار طبیعی شبکه های ثابت منجر به تعادل کاذب بین عرضه و تقاضا شده است. از دهه 1990، صنعت جهانی ارتباطات از راه دور شاهد افزایش خصوصیسازی بوده است که منجر به این باور گسترده شده است که شرکتهای مخابراتی غربی عمدتا خصوصیسازی شدهاند. با این حال، به غیر از شرکتهای مخابراتی در قاره آمریکا، که عمدتاً خصوصیسازی شدهاند، نزدیک به 50 درصد از شرکتهای خطوط ثابت و خطوط یکپارچه سطح یک در اروپا و بقیه جهان هنوز توسط دولت کنترل میشوند. در بازاری که سرمایه غالب است، شرکتهای حملونقل تحت کنترل دولت به راحتی میتوانند از طریق داراییهای عمومی به ارث رسیده بر بازار تسلط یا انحصار داشته باشند و رقابت در مقیاس را برای دیگر بازیگران دشوار کنند. با گذشت زمان، این رقابت ناکافی در بازار منجر به سازمانهای ناکارآمد میشود و به طور غیرمستقیم قابلیتهای استقرار شبکه را تضعیف میکند.
بازده پایین سرمایه که معمولاً در فیبرنوری مشاهده می شود، منجر به عدم اولویت میشود، در حالی که انتقال از طریق فیبر نوری 10 تا 100 برابر سریعتر از خطوط مسی است، استقرار فیبرنوری تا پنج برابر مس سرمایه گذاری نیاز دارد و درآمد خدمات پهنای باند تا 10 درصد افزایش مییابد. در کشورهای توسعهیافته، اپراتورها از قیمتگذاری برای تشویق و جذب کاربران به اشتراک خدمات پهنای باند خانگی تمام نوری استفاده کردهاند. اپراتورهای فرانسوی قیمت بستههای فیبر به خانه و بستههای خط مشترک دیجیتال x مبتنی بر خط مس را در سطوح مشابه تعیین میکنند. اپراتورهای اسپانیایی همچنین بسته های پهنای باند خانگی مبتنی بر FTTH و ADSL را با قیمــت های مشابه ارائه می دهند. این استراتژی قیمت گذاری سرعت و کیفیت بالاتری را با همان قیمت ارائه می دهد و دسترسی تمام نوری با کیفیت بالاتری را برای افزایش وفاداری کاربر و پایین نگه داشتن نرخ ریزش فراهم می کند. در کشورهای کمتر توسعه یافته و برخی از کشورهای در حال توسعه، هزینه های استقرار فیبرنوری به طور مستقیم در قیمت بسته های حامل منعکس می شود. به عنوان مثال، هزینه اولیه بسته های FTTH اپراتورهای گامبیایی از 50 دلار آمریکا در ماه شروع می شود. این امر افزایش خدمات نوری را در کشورهایی با تولید ناخالص داخلی سرانه پایین دشوارتر می کند. از آنجایی که سرعتهای بالاتر درآمد بیشتری به همراه نمیآورد، کیفیت بالاتر به کاربران بیشتر منجر نمیشود و این واقعیت که بازده سرمایهگذاری از مس به فیبر کم است، استقرار فیبرنوری یک اولویت طبیعی در بازارهای نوظهور نیست.
2. کمبود محرک های تکنولوژیکی
یک تغییر نسل در فناوری معمولاً نمیتواند توسط برترین تکنولوژی یا نیروهای تجاری به تنهایی انجام شود، بلکه برای موفقیت آمیز بودن به مداخله دولت نیز نیاز دارد. صنعت خط مس اکنون بالغ شده است. با این حال، خطوط مس در برنامه های کاربردی پهنای باند و سرمایه گذاری در بسیاری از کشورها تحت فشار قرار گرفته اند. از آنجایی که شبکه های تلفن همراه از نظر پوشش و نفوذ بهتر از شبکه های ثابت هستند و از نظر سرعت و تجربه عملکرد مشابهی با شبکه های ثابت دارند، بسیـــاری از کاربران راه حل هـای (Wireless-to-the-X (WTTx را به جای (Fiber-to-the-X (FTTx انتخاب می کنند.) دولتها باندهای فرکانسی را مجدداً تخصیص میدهند تا درآمدهای خود را از محل کارمزد حراج افزایش دهند که طبیعتاً منجر به طرحهای سرمایهگذاری حاملی میشود که به نفع شبکههای تلفن همراه است. بدون برنامه ریزی و استقرار در مقیاس بزرگ، بازگشت سرمایه برای استقرار شبکه تمام نوری بیشتر طول می کشد و برتری فنی نمی تواند به طور موثر تصمیم گیرندگان شرکتهای مخابراتی را به ایجاد برنامه هـــای سرمایـه گذاری برای دسترسی تمام نوری سوق دهد.
3. کمبود رانندگان سبز
تلاشهای کنونی حفاظت از اقلیم عمدتاً بر تقویت مقررات مربوط به تولید برق و سایر صنایع انرژیبر متمرکز است، در حالی که محدودیتهایی بر صنعت ICT همچنان به صورت داوطلبانه اعمال میشود. اپراتورها مراقب کاهش انتشار کربن هستند، اما اقدام فوری در این زمینه انجام نمی دهند، زیرا صرفه جویی در انرژی در شبکه های ثابت نیاز فوری نیست.
در سال 2022، قیمت کربن در اتحادیه اروپا از 70 یورو در هر تن فراتر رفت، در حالی که قیمت کربن در چین به 60 یوان (تقریباً 8.95 دلار آمریکا) در هر تن رسید. با وجود این، خرید کمک هزینه انتشار کربن یک رویکرد خوب برای طرحهای سبز حاملها است. چرا؟ بر اساس برنامه اقدام پیک کربن و بیطرفی کربن China Mobile، انتظار میرود که حجم کل خدمات مخابراتی این شرکت تا پایان چهاردهمین برنامه پنج ساله کشور 1.6 برابر افزایش یابد، در حالی که کل انتشار کربن مورد انتظار آن به 56 میلیون محدود خواهد شد. در سال 2021، درآمد این شرکت به 848.3 میلیارد یوان چین، هزینه سرمایه به 183.6 میلیارد و سود خالص به 116.1 میلیارد رسید. هزینه خرید سهمیه انتشار کربن به اندازه کافی برای دستیابی به بی طرفی کربن تا سال 2025 تنها 1.83 درصد از CAPEX و 2.9 درصد از سود خالص آن را می گیرد. این هزینه به خوبی در حد توان حامل است. بسیاری از شرکتهای حملونقل متعهد به تحولات انرژی میانمدت و بلندمدت هستند، اما کاهش کربن و صرفهجویی در انرژی، انگیزههای کافی برای تشویق شرکتهای حملونقل برای تسریع سرمایهگذاریهای کوتاهمدت یا انجام جایگزینی مس در مقیاس بزرگ نیستند.
سه عامل مورد توجه دولت ها
برای دولتها مهم است که ارزش استراتژیک صبر در این زمینه را ببینند و ارتقای صنعت را با سرعت معقول به سمت راهحلهای تمام نوری ارتقاء دهند. دولتها باید رشد اقتصادی، مزایای اجتماعی و توسعه صنعتی را که چنین تحولی به دست میآورد، در نظر بگیرند و سرمایهگذاری را برای ترویج استقرار زیرساخت شبکه فیبر افزایش دهند.
1. رشد اقتصادی
اقتصاد دیجیتال راهی به سوی آینده است. بر اساس گزارش سالانه توسعه اینترنت موبایل چین (2021)، ارزش اقتصاد دیجیتال چین در سال 2020 معادل 39.2 تریلیون یوان چین بوده است که 38.6 درصد از رشد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است که این رقم سالانه 9.6 درصد رشد می کند. اقتصاد دیجیتال به عنوان محرک اصلی رشد اقتصادی پایدار در چین عمل میکند. بانک مرکزی اروپا همچنین در گزارش اقتصاد دیجیتال و منطقه یورو بیان میکند که «پذیرش دیجیتال از سال 2015 بهطور چشمگیری افزایش یافته است» و «شاخص اقتصاد دیجیتال و جامعه از زیر 40 در سال 2015 به بالای 60 در سال 2020 رسیده است». به ویژه در کشورهای اروپای غربی، مانند آلمان، اقتصاد دیجیتال مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات در حدود سال 2016 رشد سریعی را تجربه کرد که حتی از رشد تولید ناخالص داخلی واقعی نیز سریعتر بود. این باعث افزایش ادراک دولت از اهمیت اقتصاد دیجیتال شد و آنها را به برنامه ریزی و ترویج ساخت زیرساخت های دیجیتال سوق داد. سرمایه بینالمللی نیز از سرمایهگذاری به ساخت برج به خرید داراییهای فیبر نوری تغییر میکند. بسیاری از دولتها نیز به اهمیت مشارکت در ساخت زیرساختهای دیجیتال و هدایت سرمایهگذاری پی بردهاند.
2. مزایای اجتماعی
این بیماری همه گیر به طرز چشمگیری شیوه زندگی مردم را تغییر داده است. برنامههایی مانند آموزش از راه دور، دورکاری و سفر مبتنی بر ابر به عنوان کاتالیزور برای تحول دیجیتال و سبز جامعه عمل میکنند. این بدان معناست که زیرساخت های دیجیتال برای یک جامعه مدرن انعطاف پذیر مورد نیاز است. گزارش مستقلی که در آوریل 2020 توسط گروه مشاوره اسمبلی، یک شرکت مشاوره به سفارش هواوی منتشر شد، تخمین کمی را برای بازار بریتانیا ارائه کرد: «بازار گیگابیت در بریتانیا تا سال 2025 اقتصاد دیجیتال را به رشد 51.3 میلیارد دلاری سوق خواهد داد. میلیونها نفر را قادر میسازد تا در خانه کار کنند، که معادل کاهش مصرف انرژی و کاهش آلایندههای ناشی از سفر 3 میلیارد کیلومتری با ماشین است. این نشان دهنده مزایای اجتماعی است که شبکه های نوری گیگابیتی نه تنها از نظر اقتصاد دیجیتال، بلکه در کاهش انتشار کربن به ارمغان می آورند.
3. توسعه صنعت
احیای بازار هم نیازمند مشارکت سرمایه و هم دولت است. هنگامی که آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان در سال 2016 از چین بازدید کرد، پیشنهاد کرد که استراتژی صنعت 4.0 آلمان با استراتژی ساخت چین 2025 مرتبط شود. این امر اهمیت زیرساخت دیجیتال را ارتقاء داد و توجه دولت را به تحول دیجیتالی صنایع سنتی و توسعه دیجیتال صنعت ICT افزایش داد. متعاقباً، بسیاری از کشورها اجرای استراتژی های ملی ICT خود را توسعه دادند یا تسریع کردند. کشورهای منفرد در سراسر اروپا و آفریقا، از جمله فرانسه و نیجریه، طیف وسیعی از طرح های ملی استقرار پهنای باند را برای صنایع ICT خود صادر کرده اند تا راه را به سوی آینده هدایت کنند. علاوه بر این، هزینه فیبرهای نوری و کابلهای نوری در سراسر جهان در سال 2019 به شدت کاهش یافت و تکنیکهای استقرار فیبر، از جمله تکنیکهای میکروترنچینگ، دمیدن هوا و تکنیکهای بدون اتصال فیبر، به طور فزایندهای بالغ شدهاند که به این معنی است که زیرساختهای تمام نوری در حال تبدیل شدن هستند. محبوب تر از همیشه این کاهش شدید هزینههای استقرار فیبر همچنین به این معنی است که زمان آن فرا رسیده است که دولتها در بازار مشارکت کنند تا استقرار تمام نوری را تسریع کنند و دیجیتالیسازی صنعت را پیش ببرند.
با رجوع به مثالی که توسط استراتژی توسعه شبکه بریتانیا تعیین شده است، میتوانیم ببینیم که چگونه کشورهای اروپای غربی معمولاً از قدرت دولتی برای تسریع استقرار تمام نوری استفاده میکنند.
بریتانیـــا استراتـژی استقرار شبکه پهنـــای بانـــد آیندهنگر خـــود را با نـــام (Building Digital UK (BDUK در سال 2013 راهاندازی کرد. در اوایل، دولت، هدف نرخ پهنای باند 24 مگابیت بر ثانیه را تعیین کرد، از بیطرفی فناوری حمایت کرد و به استفاده از مس مبتنی بر مس روی آورد. (فناوری پرسرعت مشترک دیجیتال خط دو برای توسعه شبکه های باند پهن خود). با این حال، در پاسخ به تصمیم دولت جدید فرانسه برای تسریع استقرار شبکه تمام نوری در سال 2017، دولت بریتانیا اهمیت توسعه فیبر نوری را با پیشنهاد برنامه شبکه های فیبر کامل محلی در سال 2018 اذعان کرد. در آن زمان فقط LFFN بود. 13 منطقه آزمایشی را پوشش داد و استقرار کامل شبکه های فیبر را ترویج نکرد. در سال 2019، بوریس جانسون، نخست وزیر، پیشنهاد استقرار تمام نوری را در طول مبارزات انتخاباتی خود مطرح کرد. پس از روی کار آمدن، او و کابینه جدید برنامه ریزی سیاست های توسعه تمام نوری را آغاز کردند و پروژه گیگابیت را در مارس 2021 راه اندازی کردند. از طریق پروژه گیگابیت، دولت 5 میلیارد پوند سرمایه گذاری خواهد کرد تا سرمایه گذاری خصوصی 12 میلیارد پوندی را از اپراتورها هدایت کند و حداقل 85 دلار را تضمین کند. درصد پوشش گیگابیتی بر اساس دسترسی فیبر در سراسر بریتانیا تا سال 2025 است. واضح است که دخالت دولت بزرگترین محرک ارتقاء مس به فیبر در این مورد بود.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید