کدخبر :266885 پرینت
18 اسفند 1400 - 09:20

بوکسور 24 ساله از قصاص به خاطر قتل عمه اش نجات یافت

یک‌سال قبل به مأموران پلیس با تماس تلفنی شهروندی در جریان مرگ مشکوک یک زن قرار گرفتند و به خانه وی رفتند.

متن خبر

به گزارش شرق، با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات آغاز شد. هرچند بوی گاز در خانه پیچیده بود و در ابتدا به نظر می‌رسید او براثر گازگرفتگی جانش را از دست داده است اما با انجام آزمایش‌های متخصصان پزشکی قانونی و فقط کمتر از ۲۴ ساعت از کشف جسد این زن، مشخص شد علت مرگ او نه‌تنها گازگرفتگی نبوده بلکه وی به قتل رسیده است.

یکی از بستگان این زن که موضوع را به پلیس اعلام کرده بود، در تحقیقات گفت: شیدا از شوهرش طلاق گرفته بود و در این خانه تنها زندگی می‌کرد. امروز (روز حادثه) هرچه با او تماس گرفتم، پاسخ نداد و نگرانش شدم. سابقه نداشت که جواب تلفن مرا ندهد. اگر هم یک زمانی کار داشت و نمی‌توانست جواب دهد، خیلی زود خودش تماس می‌گرفت. از روی نگرانی راهی خانه شیدا شدم. هرچه زنگ زدم در را باز نکرد اما همسایه‌ها می‌گفتند ندیده‌اند او از خانه خارج شود. کفش‌های او هم مقابل در ورودی بود و نشان می‌داد او داخل خانه است. به‌ناچار در را شکستیم و با جسد شیدا روی کاناپه مواجه شدیم. به‌محض ورود به خانه بوی شدید گاز به مشامم خورد.

با تأیید وقوع جنایت، تحقیقات برای شناسایی قاتل در دستور کار پلیس قرار گرفت. از آنجایی که در ورودی خانه سالم بود، اولین فرضیه این بود که عامل قتل فردی آشناست و مقتول خود در را روی او باز کرده است. به‌این‌ترتیب تحقیقات ادامه یافت و مأموران به برادرزاده مقتول مظنون شدند. این پسر ۲۴‌ ساله مرتب به خانه عمه‌اش رفت‌وآمد داشت و شب قبل از حادثه نیز در خانه او بود. مأموران بعد از به‌دست‌آوردن این سرنخ‌ها پسر جوان را در مراسم تدفین عمه‌اش بازداشت کردند.

متهم در ابتدای تحقیقات ادعا کرد بی‌گناه است و نمی‌داند چه کسی عمه‌اش را به قتل رسانده است اما وقتی با مدارک پلیسی مواجه شد، به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و درحالی‌که گریه می‌کرد، گفت از زمان انجام قتل عذاب وجدان شدیدی دارد.

پسر جوان درباره قتل عمه‌اش گفت: او زن مهربان و خوبی بود و خیلی مرا دوست داشت. من هم از بچگی عاشق عمه‌ام بودم. رفتارش با من خوب بود اما کینه‌ای که از پدربزرگ و عمویم داشتم، باعث شد دست به این کار بزنم. پدربزرگم قبل از مرگ تمام اموالش را فروخت و به عمویم داد. او به پدر من که فلج هم هست، هیچ چیز نداد. من از این موضوع خیلی ناراحت بودم اما کاری نمی‌توانستم بکنم.

متهم ادامه داد: روز حادثه من خیلی ناراحت بودم. چند وقت قبل با دختری در اینستاگرام دوست شده بودم. اوایل خودم را پسری پولدار معرفی کردم و برای اینکه به آن دختر ثابت کنم وضع مالی خوبی دارم، خودروهای مدل بالا کرایه می‌کردم و سر قرار با او می‌رفتم؛ اما بالاخره دستم رو شد و آن دختر مرا به‌خاطر وضع مالی بدم رها کرد. بعد از این اتفاق آن‌قدر حالم بد بود که حتی قرص روانگردان مصرف کردم. شب قبل از جنایت به خانه عمه‌ام رفتم. فردای آن روز از سر عصبانیت به عمو و پدربزرگم ناسزا گفتم. چون اگر پدربزرگم حق پدرم را داده بود، من به‌خاطر بی‌پولی از سوی دختر مورد علاقه‌ام طرد نمی‌شدم و در زندگی شکست نمی‌خوردم. عمه‌ام وقتی دید من دارم به پدر و برادرش بدوبیراه می‌گویم، عصبانی شد و یک سیلی به ‌صورتم زد. من که خودم حالت عادی نداشتم، از این کار عمه‌ام شوکه شدم و یک دفعه دستم را روی گلوی او گذاشتم و آن‌قدر فشار دادم که دیگر نفسش بند آمد. از آنجا که من ورزشکار هستم و در رشته بوکس فعالیت می‌کنم، دستانم خیلی قوی است و به همین خاطر این اتفاق افتاد. به خودم گفتم صحنه‌سازی کنم تا کسی متوجه اصل ماجرا نشود. برای همین گاز را روشن کردم تا به نظر برسد که عمه‌ام مسموم و دچار گازگرفتگی شده است.

با پایان بازجویی‌ها و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند. زمانی که متهم مقابل قضات قرار گرفت گفت: من پشیمان هستم. اشتباه کردم. به‌خاطر شکست عشقی دست به این کار زدم و درخواست بخشش دارم.

بااین‌حال اولیای دم خواسته متهم را قبول نکردند و حکم بر قصاص متهم صادر شد. چندی پیش با تلاش متهم و خانواده‌اش، آنها درنهایت موفق به جلب رضایت شدند و متهم این‌بار به لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. او بازهم اتهام را قبول کرد و گفت: من عمه‌ام را خیلی دوست داشتم و به‌خاطر اینکه عمو و پدربزرگم را مسئول اشتباهات پدرم و شکست عشقی خودم می‌دانستم، فحاشی کردم و بعد هم که با واکنش عمه‌ام مواجه شدم، او را کشتم. من از اولیای دم معذرت می‌خواهم و ممنون هستم که من را بخشیدند.

با پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند و متهم را به دو سال حبس محکوم کردند.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.