مردم متضرر واقعی دعوای وزارت ارتباطات و شرکت مخابرات
سوالی که ماههاست در اذهان برخی فعالین حوزهی ارتباطات کشور نقش بسته و به دنبال پاسخی مستدل برای سوالشان میگردند این است که دولتی که با پشتوانهی مردمی توانست در سطح بین الملل قدرتهای مطرح جهانی را پای میز مذاکره کشانده و نهایتا آنان را به پذیرش حقوق حقه مردم ایران متقاعد کند، چرا نتوانسته اختلافاتی در این سطح را با یک شرکت داخلی حل نماید و اینچنین مواردی را به سطح رسانهها و جامعه منتقل کرده است؟
مسعود فاتح * - دعوای وزارت ارتباطات با شرکت مخابرات ایران در ماهها و خصوصا هفتههای اخیر به اوج خود رسیده است و اخیرا بدهکاری شرکتهای مخابرات استانی به شرکت ارتباطات زیرساخت ابزاری دیگر برای علنی شدن این دعوا و کشاندن موضوع به سطح رسانهها و جامعه شده است.
اگرچه نخستین جرقههای این دعوا با انتصاب دکتر واعظی در راس هرم فاوای کشور و اظهارات مقامات ارشد وزارت ارتباطات مبنی بر وجود ایرادات قانونی در واگذاری شرکت مخابرات و وعده برای بازگشت کابل مسی و داکتها به دولت زده شد، ولی اختلافاتی که شاید با کمی چانه زنی پای میز مذاکره قابل حل بود، نهایتا به اختلافاتی گسترده بین طرفین بدل شد که دیگر پای میز مذاکرهی دو طرفه قابل حل نیست و انتظار میرود با پادرمیانی سایر نهادهای حاکمیتی و قانونگذاری رفع رجوع شود.
اما سوالی که ماههاست در اذهان برخی فعالین حوزهی ارتباطات کشور نقش بسته و به دنبال پاسخی مستدل برای سوالشان میگردند این است که دولتی که با پشتوانهی مردمی توانست در سطح بین الملل قدرتهای مطرح جهانی را پای میز مذاکره کشانده و نهایتا آنان را به پذیرش حقوق حقهی مردم ایران متقاعد کند، چرا نتوانسته اختلافاتی در این سطح را با یک شرکت داخلی که نهایتا به ضرر مردم تمام خواهد شد را حل نماید و اینچنین مواردی را به سطح رسانهها و جامعه منتقل کرده و توان بخش ارتباطات کشور را که باید معطوف به ارائهی خدمات مطلوب به کاربران شود را بدین گونه درگیر موضوعی درون بخشی کرده است؟ آیا اختلاف در سطحی است که پس از دو سال دعوا، دیگر وزارت ارتباطات از حل موضوع عاجز است و یا قرار است فعلا اختلاف وزارت ارتباطات و شرکت مخابرات در صدر اخبار رسانهها باشد و خبرنگاران آنچنان که باید و شاید به سراغ سایر موضوعات زیرساختی حوزهی ارتباطات کشور از جمله شبکهی ملی اطلاعات نروند؟
در نهایت باز هم به نظر میرسد موارد اختلافی بین دولت و شرکت مخابرات با کمی تعقل و متانت قابل رفع است و نیازی به کشاندن دعواهای داخلی به سطح جامعه نیست.
* مدیرمسوول پایگاه خبری سیتنا
دیدگاهها
جناب فاتح اگر سپر کردن مردم بد است چرا همواره دوستان شما در مخابرات از سپر ملت بهره میکیرند ولی اینبار که خق دولت مطرح شده شما وا سپرا سر داده اید و تا حالا کحا تشریف داشتید
اگر میخواهید به فکر ملت باشید بپرسید چرا مخابرات ودایع تلفن را غصب نموده و هیچکس در مورد بازگردانیدن ودایع عتراض نمیکند
بپرسید چرا مخابرات پهنای باند را نود درصد گرانتر به ملت تحمیل میکند و به تعرفه های مصوب اصلا اعتنا نمکندد
صحبت از منافع ملت کنید تا افراد سودجو رسوا شوند و فرصت تحمیل خود به جامعه را پیدا نکنند و انوقت اختلافی شکل نخواهد گرفت و ملت هم سود میبرند و نیاز به ریختن اشک تمساج مخابرات دوستان برای این سپر بلا نخواهد بود.و دوره سلطنت مخابرات رو به پایان است.
بسیاری از مباحث اساسنامه ای آن باید تغییر کند زیرا برای توسعه واقعی ارتباطات و خروج از بازار انحصاری و رفتن به سمت وضعیت بازار نیمه رقابتی رقابتی و رقابتیFull Competition کامل نیازمند رویکرد و عملکردی متفاوت از روشهای سنتی و گذشته نگر مسئولان مخابرات و حتی بعضی سیاستگذاران در لایه های حاکمیت سیاسی و تنظیمی هست. فقر دانش توسعه ارتباطات واقعی آسیب جدی را بر بازار مخابرات زده است.
هزینه بالا و کیفیت و سرعت پائین،کمبود و نبود سرویس های جدیدو مورد نیاز حیاتی مهم و ضروری ارتباطی باعث رکود جدی در این بخش شده است:
1- شرکت مخابرات و همینطور اپراتورها مراحل چندگانه مدیریت بازار را بشکلی کامل و استاندارد شده انجام نمی دهد. و از یک اپراتور و فعال استاندارد با حداقل های حتی همسایگان پائین تر است
2- رگولاتوری یک رگولاتوری بروز و هوشمند نیست وسیاست های تنظیمی قابل توجه و موثر و کارآمدی تنظیم ،صادر و اعمال نمی گردد.
3- حاکمیت سیاسی (وزارتخانه) ماموریت خود را با توجه به فضای رقابتی جهانی،شرایط خاص کشور و فرصت های بی نظیر ی که در کمتر کشوری فراهم است ،اثرات فرابخشی خدمات و تکنولوژیهایی که دارد می آید که پایان عمر مخابراتهای سنتی را رقم بزند نمی داند.
4- نحوه اجرا نگهداری و بهره برداری پروژه های شبکه های زیر ساخت با استانداردهای حداقلی چند سال نوری فاصله دارد و قادر نیست بستر لازم برای رشد و حضور بخش های ارزش ساز و خصوصی ها و کارآفرینان که مولد ثروت و اشتغال و نتایج نهایی که خود را در سرانه ملی GDP و رفاه نشان می دهندفراهم نماید بسیار سنتی عمل می کند.
مجموعه این عوامل سبب شده که یک سناریوی جامع متناسب و اینده نگرانه جاری نباشد و هر بخش فقط از نگاه خود عمل کند و گاهی مشکلاتی اینچنینی نیز بروز کند.
در صورت تدبیر درست و تدوین ،اجرا و ارزیابی سناریویی خلاق با ظرفیت های سخت افزاری و نرم افزاری فعلی قادریم یک بازار 60 هزار میلیاردی داشته باشیم تمام بازار امروز ما به 20 هزار میلیارد نمی رسد یعنی بهره وری کل بخش بسیار پائین و آسیب آن بر همه بخش های جامعه و صنعت تجارت و تولید مشهود است.
دنیا این مباحث را تجربه نموده و بقولی عقلش رسیده که اسمش را توسعه واقعی ارتباطات گذاشته است.
رتبه 10 از 10 رگولاتوری در میان کشورهای منطقه و رتبه 137 ارتباطی در جهان موید این مطلب است.
دوباره رفتم نزد وزیر بعد کلی یاداوری که من سه نسخه گرازش دادم چی شد ایشان گفتند هان یادم امد من ان سه نسخه را دادم اینها بررسی کنند چون من وقت نداشتم داده ام و به من هم گفتند باید جناح چپ را رها کنی اینها بررسی میکنند. به بازرسی ندادم که بیطرف باشند . من هم فهمیدم که این وزیر کاره ای نیست و استعفا و تقاضای بازنشستگی پیش از موعد در اسفند 85دادم و موافت کردند و خلاص شدم که حداقل شریک خیانت نباشم .
بعد این جریان هیچ تفاوتی در رفتار این تشکل داده نشد و حرید های دستگاه های تلبز ادامه یافت و در پایان هم این دستگاه های خارج از رده به زباله دان ریخته شد و دلال ها هم به نوای خود رسیدند و بر ما هم خندیدند. بعد هم این گروه فاسد آنقدر عزیز شدند که شدند مجری خصوصی سازی مخابرات و بعد هم شدند مسئولان مخابرات خصوصی شده و تا آخرین روز دولت قبلی هم مورد تفقد بودند . اکنون برخی از اینها از ظاهر صحنه کنار ولی در عمل همان کارها را رهبری میکنند و با نمایندگان هم رابطه محکی دارند .
اکنون فصل انتخابات است و کاندیدا ها هم اهل معامله منتظرند تا برگه ای از اسناد افشاگرانه شما را بدست آورند و از آن محل درامد کسب کنند و درنتیجه هزینه انها به ملت تحمیل میگردد و تا یک تصمیم جدی برای مبارزه با فساد شکل نگیرد افشای این مدارک دردی را دوا نمیکند.از ترکیب مجلس فعلی هیچ امیدی برای نظارت نیست به امید اینکه در مجلس بعدی دست این رانت حوران کوتاه شود.
افزودن دیدگاه جدید