کدخبر :11587 پرینت
27 آذر 1392 - 19:11

وقتی 71 درصد مردم ماهواره نگاه می کنند، چه می‌توان کرد؟!

متن خبر

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در روز پژوهش سخنانی مهم درباره توقف ناپذیری تکثر و توسعه تکنولوژی‌های ارتباطی بیان کرد که با منطق همخوانی دارد اما در مقابل آنچه جنتی مطرح نمود، چه می‌توان اندیشید تا در آینده نزدیک که دیگر روش‌های فعلی مقابله با امواج ماهواره و اینترنت کارکردش را از دست می‌دهد و کار از دست ناظران خارج می‌شود، بتوان همچنان شاهد رجوع عموم مردم به منابع داخلی بود؟

 

به گزارش سیتنا به نقل از تابناک، بحث بر سر نوع و میزان دسترسی آزاد به نسل‌های تازه رسانه‌ای با روی کار آمدن دولت یازدهم و در راستای شعارهایی که توسط این دولت در دوران انتخابات ریاست جمهوری داده شده بود، وارد فضای متفاوتی شد. رئیس جمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم به طور خاص در این زمینه نقش پررنگی داشته‌اند و اظهارنظرهایش، زمینه را فراهم ساخته تا در این باره مباحث مختلفی از زوایای مختلفی از تمامی سطوح و طبقات مطرح شود.

 

همین امر باعث شده تا امکان شناخت فضای بسیار گسترده رسانه های نو و میزان قدرت عمل کشورمان چه در سطح حاکمیتی و چه در سطح مردمی بیش از گذشته فراهم باشد و تنها یک نگاه قالب به صورت مکرر تنها از دریچه تهدید به رسانه های نوظهور ننگرد؛ نگاهی که پیش از این درباره رادیو و در دهه های بعدی پیرامون ویدئو نیز وجود داشت و مرور زمان نشان داد این عرصه ها می تواند فرصت برابر بهره برداری برای کشورمان را نیز به وجود آورد.

 

در همین رابطه علی جنتی سه شنبه در مراسم روز پژوهش که در پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات برگزار شد، گفت: «جامعه ما به تدریج دچار سقوط اخلاقی می شود و بسیاری از ارزشهای مهم جامعه اسلامی به سوی کمرنگ شدن می رود. در گذشته برخی اقدامات در کشور انجام می شد که امروز خنده دار به نظر می رسد. کاری نکنیم که 5 سال دیگر به اقدامات خود بخندیم... ضریب استفاده از ماهواره 71درصد مردم تهران را شامل می شود. رسیدگی به این موضوع ضرورت عرصه علم و فناوری روز است که باید ببینیم با آسیب های این شبکه ها چگونه مقابله کنیم.»

 

وی تاکید کرد: «2هزار شبکه ماهواره ای روی تلفن های همراه در آینده نزدیک به راحتی توسط قابل دریافت خواهد بود... آیا برای مقابله با این پیشرفت ها هم از پارازیت استفاده خواهیم کرد یا راهکاری های دیگری داریم؟ برای مقابله با این آسیب ها نیاز به روشهای عملی و صحیحی داریم که پژوهشگران باید این روشها را در قالبی که هم برای مردم و هم برای دولت قابل پذیرش باشد، تدوین کنند. در گذشته اقداماتی مانند ممنوعیت استفاده از ویدئو در کشور انجام می شد که امروز به نظر کارهای خنده دار به حساب می آید و شاید 5 سال دیگر هم با بررسی اقدامات امروز خود همین احساس را داشته و به آن بخندیم... .»

 

آنچه مسلم است گفته های وزیر فرهنگ و ارشاد درباره شتاب و ابعاد توسعه رسانه های تصویری که ممیزی آنها در اختیار کشورمان نیست و امکان محدودسازی آن نیز با ابزارهای کنونی وجود ندارد، با واقعیت های دنیای تکنولوژی تطابق دارد و چه بسا در سال‌های آتی، اساساً اینترنت ابزاری باشد که هر شخص به صورت مستقل امکان دسترسی به آن را داشته باشد و عملاً فیلتر بازدهی اش به صفر برسد. با این اوصاف منطق ایجاب می‌کند در این زمینه مسیری متفاوت را به عنوان راهکار اصلی و نه راه های جانبی مورد توجه قرار داد.

 

در همین راستا چنین تصور می‌شود که راهکارهای عملی برای حفظ مخاطب حول رسانه‌های داخلی، تمرکز می یابد و مهم ترین رسانه که در این زمینه، صداوسیما است؛ رسانه ای که نه تنها هنوز نتوانسته از خطوط قرمز خود بکاهد بلکه بر عدد آنها نیز سال به سال افزوده شده و لیست آنهایی که مقابل دوربین رسانه ملی قرار نمی گیرند، سال به سال رو به فزونی است و متاسفانه بسیاری از این چهره ها مخاطبان وسیعی دارند که مجموع اینها منجر به ریزش مخاطب می‌شوند.

 

هنوز ساز به تلویزیون نیامده و حتی موسیقی سنتی نیز جایگاه مشخصی در تلویزیون ندارد و این مجموعه یکی از معدود مجموعه شبکه های جهان است که شبکه ای تصویری حول محور موسیقی ندارد؛ امری که در «رادیو آوا» و «رادیو پیام» در حال وقوع است و اتفاقاً حجم عظیمی از مخاطبان را به خود جلب کرده و متاسفانه به دلیل ممنوعیت بدون منطق نمایش سازهای مختلف در تلویزیون، این امر به صورت تصویری تحقق نیافته است! اتفاقاً یکی از بزرگ ترین نقاط قوت رسانه‌های رقیب همین موسیقی است.

 

دوبله و پخش سریال‌های روز جهان ولو آنکه آمریکایی باشند نیز امری است که در تلویزیون رخ نمی‌دهد و یا بسیار نادر است، حال آنکه فیلم‌های هالیوودی به وفور نشان داده می‌شود و همین امر این پرسش را پیش می آورد که چه تفاوتی میان فیلم و سریال آمریکایی وجود دارد که یکی ممنوع و دیگری مجاز است. از این رفتارهای سلیقه ای می توان صدها مورد برشمرد که اگر مرتفع شود، میلیون ها مخاطب ایرانی، شبکه های داخلی را به شبکه های ماهواره ای ترجیح خواهند داد اما علی رغم این حضور پررنگ شبکه های ماهواره ای و دسترسی آسان از طریق اینترنت به آخرین فیلم‌ها و سریال‌ها، هنوز تغییر مشی رخ نداده است.

 

همین امر در خصوص سایر حیطه های فرهنگی نیز وجود دارد و اکثر نهادها و دستگاه‌های متولی حوزه فرهنگ نیز در قیاس با رسانه ملی کارنامه درخشانی ندارند و نمی‌توانند مدعی باشند حرکت اساسی را در تغییر وضعیت فرهنگ کشورمان به ثمر رسانه اند. فضای رسانه ای و تولید برنامه نیز می‌بایست به مراتب بازتر از شرایط کنونی باشد، والا اساساً محصولات تولید داخل کشور، توان مقابله با معادل های خارجی را نخواهند داشت. اگر نیاز به بازنگری در حوزه فرهنگ باشد، وقت چندانی باقی نمانده و چه بسا چند سال بعد، هرکس تلفن همراهی داشت به اینترنت بدون فیلتر و صدها شبکه ماهواره ای دسترسی داشته باشد. بنابراین باید امروز دست به کار شد که آن زمان دیگر کار جدی نمی توان کرد.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

دیدگاه‌ها

جناب آقای وزیر اگه ماهواره به این تعداد رسیده و قانون منع مصرف هم وجود داشته پس باید ببینیم مسولین نظارتی کجا بوده اند. ثانیا شما که اینقدر از ماهواره دفاع می کنید برید آمار بگیرید ببینید این 71 درصد چه برنامه هایی را مشاهده می کنند. برید رفتار و تفکر خانواده هایی که ماهواره تماشا می کنن را با بقیه مقایسه کنید.آزاد شدن ماهواره در شرایطی که تعداد شبکه های ارسالی ما بسیار کم است چیزی است که به ضرر منافع نظام خواهد بود.

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.