کدخبر :274081 پرینت
18 آبان 1401 - 08:05

چهار مرگ از هر 10 عمل جراحی؛ آمارهایی که مو به تن سیخ می‌کند!

شفایافتن و درمان شدن بیماران، قبل از سال 1846، نه تنها خیلی ریسکی بود، بلکه روند به شدت دردناکی هم داشت؛ چرا که تا قبل از آن، داروی بیهوشی اختراع نشده بود؛ در نتیجه تمام جراحی‌ها تا زمانی که بیماران از هوش نرفته بودند، انجام می‌شد و ادامه می‌یافت. این نوع جراحی‌ها به شدت ریسکی بود؛ چرا که بیمار ممکن بود در اثر شدت درد طاقت‌فرسایی که تجربه می‌کرد، بیهوش شده و نبض ناپایدار او، برروند موفقیت جراحی تاثیرگذار باشد.

متن خبر

به گزارش سیتنا، این بدان معنا بود که به جراحان شایسته و حرفه‌ای در زمینه پزشکی نیاز بود تا بتوانند عمل‌های جراحی را در کمتر از ده دقیقه انجام دهند. باید این را در نظر داشت که اکثر جراحی‌ها در آن زمان، شامل قطع عضو به‌دلیل ابتلا به بیماری‌هایی مثل قانقاریا یا سایر روش‌های ساده بود و در آن دوره، خبری از انجام جراحی‌هایی مثل پیوند عضو یا چنین گونه جراحی‌هایی نبود.

سریعترین جراح در قرن نوزدهم

[node:title]

در اوایل دهه 1800 بود که پایه‌های پزشکی مدرن بنیان شد؛ در آن زمان یک جراح می‌بایست در اوج سرعت، زمان خود را صرف انجام عمل جراحی می‌کرد؛ اما تمرکز کردن در شرایطی که پنج دستیار دیگر او، بیمار را محکم در آغوش گرفته بودند، سخت به نظر می‌رسید. بیماری که مجبور بود بدون دریافت داروی بیهوشی، درد طاقت‌فرسای قطع شدن یکی از اعضای بدنش را تحمل کند و از شدت درد فریاد می‌کشید. حتی با این تکنیک‌ها هم بسیاری از نکات ابتدایی جراحی و بهداشتی رعایت نمی‌شدند و همین عوامل باعث می‌شد تا بسیاری از بیماران در نهایت جانشان را از دست می‌دادند.

در سال 1820، رابرت لیستون، معروف‌ترین جراح بریتانیا و متخصص قطع عضو بود و آنقدر در کارش خبره بود که عمل قطع پا توسط او، از اولین برش تا آخرین بخیه، چند دقیقه بیشتر طول نمی‌کشید. در آن دوره، برای موفقیت در امر جراحی لازم بود که جراحی، بدنی قوی داشته باشد؛ چرا که بریدن اندام یک بیمار هوشیار، برای یک جراح با بدنی ضعیف، کار ساده‌ای نبود. در تئوری، هر چقدر عمل جراحی با سرعت بیشتری انجام می‌شد، احتمال وخامت اوضاع کمتر شده و در عین حال بیمار زجر کمتری می‌کشید. البته وقتی برای انجام کاری عجله کنید، احتمال شکست و ناکامی افزایش می‌یابد و این اتفاقی است که در یک جراحی عجیب که در ادامه درباره آن صحبت خواهیم کرد نیز رخ داد.

یک جراحی با دو قربانی

در اکثر عمل‌های جراحی که در آن زمان انجام می‌شد، هر فردی که دلش می‌خواست، می‌توانست به‌عنوان شاهد حضور بیابد. کاملا عادی بود که اکثر عمل‌های جراحی در یک سالن بزرگ انجام شود تا افراد بیشتری بتوانند عمل جراحی را تماشا کنند. در هنگام انجام جراحی، حتی از تماشاگران با نوشیدنی نیز پذیرایی می‌شد تا بتوانند تماشای این جراحی وحشتناک را تاب بیاورند. این جراحی‌های خاص با نرخ مرگ و میر 300% در بیمارستان کالج دانشگاه لندن انجام می‌شد.

البته بیشتر بیماران ترجیح می‌دادند تا زیر نظر دکتر لیستون جراحی‌شان را انجام دهند؛ چرا که او رکورد حیرت‌آوری در این زمینه داشت و از هر ده جراحی، تنها یکی، به مرگ بیمار منتهی می‌شد؛ این درحالی بود که آمار مرگ و میر زیر نظر اکثر جراحان دیگر، 4 مرگ از هر ده عمل جراحی بود.

داستان این عمل جراحی، مربوط به قطع عضو یک پا بود که در پی بیماری قانقاریا انجام می‌شد و برای جلوگیری از گسترش عفونت، پای بیمار می‌بایست قطع می شد. بیمار آماده این زجر و درد بود و دستیاران پزشک، بیمار را پایین نگه داشته بودند تا او نتواند حتی چند سانتی‌متر نیز حرکت کند و دکتر لیستون هم چاقو و اره‌هایش را آماده می‌کرد. او می‌دانست که به‌محض آغاز بریدن پای بیمار، نمی‌تواند یک لحظه نیز متوقف شود؛ چرا که این‌گونه ریسک عفونت و درد بیمار افزایش می‌یافت.

دکتر لیستون شروع به بریدن پای بیمارش کرد و البته کمی بیشتر از آنچه قرار بود ببرد را برید و یکی از انگشتان یکی از دستیارانش را که پای بیمار را محکم، پایین گرفته بود، قطع کرد. این بدان معنا بود که خون دو فرد مختلف به هم برخورد کرد که خطر آلودگی خونی را به همراه داشت و این موضوعی بود که در آن زمان افراد از آن اطلاعی نداشتند؛ البته لیستون مجبور بود تا کار جراحی بیماری که فریاد می‌کشید را ادامه دهد، چون زمان زیادی نداشت؛ او تنها در دو دقیقه و سی ثانیه عمل قطع عضو پای بیمار را به پایان برد ولی در طول این دو دقیقه، به صورت اتفاقی، اندام (انگشت) فرد دیگری را نیز قطع کرد.

یک جراح بزرگ دیگر نیز شاهد جراحی لیستون بود و از آنجا که او نیز به سرعت در کنار لیستون مشغول فعالیت بود، لیستون به صورت تصادفی انگشت او را نیز برید و بدین‌ترتیب با آلوده شدن خون این دستیار با خون بیمار، بدن او نیز به بیماری قانقاریا آلوده شد.

چند روز بعد از عمل جراحی، هر دو نفر، هم فرد بیمار و هم دستیار لیستون، درگذشتند. هرگز در طول تاریخ پیش از آن، پیش نیامده بود که بیش از یک نفر (فرد بیمار) در جریان عمل جراحی فوت کنند.

افرد بسیاری دکتر لیستون را به این متهم کردند که برای آنکه رکورددار سریع‌ترین عمل جراحی باشد، بی‌احتیاطی کرده. اما در همان حال باید این را در نظر داشت که دکتر لیستون همواره قصد داشت تا با انجام عمل جراحی به سریع‌ترین حالت ممکن، مراقب حال بیمارانش باشد تا درد و رنج کمتری را تحمل کنند.

دکتر ریچارد گوردون که یک مورخ پزشکی است، در حمایت از شهرت و اعتبار لیستون، اعلام کرده که او رکوردی حیرت‌آور را با در نظر داشتن استانداردهای پزشکی در اوایل دهه 1800 در اختیار داشته.

البته ما در عین حال باید در نظر داشته باشیم که لیستون که خود یک مخترع نیز بود، سال‌ها بعد، خدمات زیادی در مسیر تکامل جراحی‌های پزشکی پیچیده تر انجام داد.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.