اهمیت وجود شرکای تجاری در استارتاپها
استارتاپ هویتی است که برای اطلاق به یک یا چند نفر که در ابتدای راه هستند و از هویت شرکتی برخوردار نیستند، گفته میشود. در واقع استارتاپ بیش از آنکه یک هویت حقوقی باشد، یک کلیت جنینی است برای عبور و رسیدن به مرحله بعد در سریعترین زمان ممکن، تلاش میکند.
به گزارش سیتنا، محمد رازینی، مدرس دانشگاه، در ادامه یادداشت خود نوشته است: استارتاپ یا شرکت نوپا، شامل یک یا چند نفر موسس است که میخواهند محصول یا خدماتی را عرضه کنند و به این خدمت و محصول ایمان دارند. این افراد معتقد هستند که این محصول از سوی بازار جذب میشود و خواهان دارد. استارتاپها عموماً با هزینهها و درآمدهای محدودی شروع بهکار میکنند.
بسیاری از شرکتهای موفق امروزی مانند فیسبوک، اوبر و پیپال راه خود را از هویت استارتاپی شروع کردند و در نهایت به شرکتهایی با سهامهای عمومی و موفق تبدیل شدند.
مهمترین اقدم موسسین استارتاپ باید تهیه بیزینس پلن و نقشه راه باشد. این کار فقط برای ارائه به نهادهای حمایتی و سرمایهگذاران نیست. بلکه بیزینس پلن به خود اعضا نیز کمک میکند که راه خود و برنامه را بشناسند و با معایب و مزایای شرکتشان، آشناتر باشند و در نهایت در میانه مسیر دچار انحراف نشوند.
یک مدل کسب و کار، برنامه و شرح کتبی از آینده شرکت شما است. به طور میانگین این پلنها ۳ تا ۵ سال اول استراتژی تجاری شما را شرح میدهند. برآورد رقبا، بازار فروش، میزان نیاز مردم به این محصول و یا خدمت و دیگر مسائل مهم باید از همان ابتدا برای اعضای شرکت نوپا، شفاف شده و واضع بیان شود.
در قدم بعدی باید منابع مالی و بودجه مناسب را تامین کرد. استارتاپها غالباً با مراجعه به خانواده و دوستان یا با استفاده از سرمایهگذاری، برای شرکت خود سرمایه و پشتوانه جمع میکنند. یک رزومه معتبر میتواند به استارتاپ اجازه دهد تا از اعتباری که بین سرمایهگذاران کسب میکند، بودجه موردنظر خود را بدست آورد.
هر چند اگر یک محصول و خدمت به اندازه کافی ابتکاری و نوآورانه باشد، مانند اسفنج سرمایه را به سمت خود جذب میکند و کافی است تا آن را به شکل مطلوبی معرفی کرد. برای همین اگر علیرغم تلاشهای بسیار، در جذب سرمایه دچار شکست میشوید باید در سودآوری طرح خود دچار تردید شوید و این طرح را به صورت جدی مجدداً مورد بازبینی قرار دهید.
این مسئلهای است که به ویژه دانشجویانی که از رزومه کافی برخوردار نیستند باید مورد توجه قرار دهند. همچنین استارتاپها میتوانند از خدمات شتابدهندهها، مراکز نوآوری،پارکهای علم وفناوری، مراکز رشد و کارخانههای نوآوری که با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری تاسیس شدهاند بهرهمند شوند.
شرکتهای نوپا باید در نظر بگیرند که کدام ساختار قانونی به بهترین وجه متناسب با شرکت آنهاست. برای مثال یک شرکت که توسط چند کارآفرین ایجاد شده است باید مالکیت مشترک داشته باشند یا ممکن است یک استارتاپ نوع مالیکت تضامنی را برای خود برگزیند.
پس از ثبت شرکت، الزامات قانونی، تعهدات مالیاتی و بیمه شرکت و کارمندان براساس مالکیت و شغل وجود دارد که به همه آنها باید رسیدگی کرد. با این همه مهمترین مسئله برای موسسین یک شرکت نوپا باید پیوست تجاری و بازاریابی باشد.
در بسیاری اوقات دیدهام که چند شخص خوشفکر و دارای تحصیلات مهندس و فنی، یک پروژهای را در قالب استارتاپ شروع کردهاند، این افراد چون از اهمیت تجاریسازی و بازاریابی مطلع نبودند، از قبول یک شخص حرفهای در این زمینه امتناع کردهاند. این افراد از خود میپرسند این طرح ایده ما است و چرا باید یک شخص غیرفنی را که هیچ دانش فنی در این زمینه ندارد را در طرح شریک کنیم و به او سهم بدهیم.
این مسئله میتواند یکی از اشتباهات کشنده در مسیر تحول یک استارتاپ باشد. بازاریابی و قدرت فروش از آن دسته تخصصهای بسیار ارزشمندی است که حیات و ممات این شرکت نوپا به آن بستگی دارد.
یک شخص توانا در این زمینه، چون دید اقتصادی تیزبینانهای دارد، فوری بازارهای جدید را پیدا میکند و شبانهروز برای یافتن مشتریان جدید تلاش میکند. این فرد با ایجاد ارتباط با سرمایهگذاران، منابع مالی مختلف را جذب میکند.
شریک تجاری همچنین با مشارکت فعال در استخدام و به کارگیری نیروها، اجازه نمیدهد که شاخصهای غیراقتصادی در پایهریزی ماهیت شرکت دخیل باشند.
شریک تجاری با توجه به قدرتش در ارتباطگیری با اشخاص حقوقی دولتی و خصوصی ارتباط برقرار میکند تا شرکت نوپا از حمایت و همکاریهای احتمالی آنها استفاده کند.
بسیاری اوقات مشاهده کردهایم که دانشجویان و فعالان جوان از چنین خصایصی برخوردار نیستند، برای همین از همان ابتدا باید با تحلیل شخصیت پایهگذاران استارتاپ، باید دید که آیا چنین فردی در این گروه وجود دارد یا خیر.
در صورت عدم وجود چنین فردی و اکراه اعضای گروه برای شراکت با یک شخصیت تجاری و مدیر کارآمد بازاریابی باید اذعان کرد که طرح آنها هر چقدر هم از نظر فنی موفق باشد، ممکن است در نهایت به یک موفقیت تجاری و اقتصادی تبدیل نشود.فروش، بازاریابی و توسعه بازار مهمترین مسائل مورد توجه در این حوزه هستند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید