تحمیل هشت میلیارد تومان خسارت به مخابرات فارس از سرقت کابل

ما سیستمی داریم که ساخت مشترک آمريکا و کره جنوبی هستش به اسم مرد نگهبان که مطلقا امکان سرقت کابلها و تجهیزات مخابراتی از داخل حوضچه ها را غير ممکن ميکنه و سال گذشته توسط شرکت مخابرات استان تهران نیز آزمایش و تائيد شد ولی به دلیل همزمان شدن با افزایش قیمت دلار امکان توافق بر سر قیمت بین ما وجود نداشت چون مخابرات اصرار داشت با قیمت قبل از افزایش قیمت دلار از ما خرید کنه و ما برامون مطلقا امکان نداشت چون قیمت تقریبا 100% افزایش پیدا کرده بود ولی متعجبم از اینکه با این همه خساراتی که شرکتهای مخابرات از سرقت کابل، درب حوضچه ها و به طبع اینگونه سرقتها خساراتی جنبی که مالی، اعتباری و گاها حتی جانی نیز هست چطور هنوز در انتظار یک معجزه هستند؟

ما سالها بود در زمينه تجهيز درب حوضچه های مخابرات و پستهای زمينی ادارات توزيع برق که بيشترين آمار سرقت و قطعی تلفن و برق را در اين زمينه به جامعه تحميل ميکنند تحقيق و با شرکتهای مخابرات و توزيع برق مذاکره ميکرديم ولی عزم و اراده جدی در رفع اين مشکل نميديديم تا جایی که گاهی فکر ميکرديم سرقت کابل وتجهيزات اين دو سازمان بزرگ و عريض و طويل يقينا برای مديران سازمان مطبوعشون نه تنها خسارت تلقی نميشه بلکه ممکنه درآمد مستقيم يا غير مستقيمی هم داشته باشه ولی کم کم هر چه بيشتر وارد داستان سرقت از اين دو سازمان ميشديم متوجه ميشديم که مشکل سوء استفاه مالی نيست بلکه فقط سوء مديريت در روش مديريت کلان و خرد سازمانهاست چرا که مديران اين سازمانها جوری تربيت و توجيه شده اند که سعی کنند در کارنامه مديريتی خود به هر قيمتی حداقل بار مالی را به سازمانشون تحميل کنند و اصلا به طبعات و خسارات دراز مدت در صرفه جویی سرمايه گذاریهای اينچنينی فکر نکنند به همين دليل هيج يک از مديران علاقه ای به اتخاذ تصميمی انقلابی يا به عبارتی مديريتی ندارند و هميشه سعی ميکنند تا جايي که ميتوانند با پرده پوشی و پاک کردن صورت مسئله دوران مديريت خود را در فضايي آرام و مورد نظر مديران ارشد تر از خودشون سپری کنند تا به عنوان مديری خرج تراش شناخته نشوند غافل از اينکه با اين روش مديريتی ضربه های سختری به پايه های اقتصادی و اعتباری مملکت وارد ميکنند تا جايي که حتی دادستان شيراز در پاسخ به گله اخير مديرعامل شرکت مخابرات شيراز اعلام کرده که برخی مسئولان در حفاظت و حراست از اموال دولتی و عمومی کوتاهی می‌کنند و انتظار دارند نیروی انتظامی شبانه ‌روز برای پوشش کوتاهی آنان از وظایفشان، نگهبان بگمارد ، برای مثال تصور کنيد راننده يک سازمان دولتی که ماشينی در اختيارشه برای صرفه جویی مالی يا استفاده از هزينه تعويض روغن در محل ديگه مثل تعمير تو دوزی ماشين بدون دريافت وجه از شرکت مطبوعش برای خو شيرينی روغن ماشين را در زمان لازم تعويض نکنه غافل از اينکه با اين کارش در آینده هزينه چند برابری يک تعمير موتور اساسی را بر شرکت تحميل خواهد کرد ولی اون راننده فط به اين فکر ميکنه که مديرانش ازش تعريف و تمجيد کنند و هميشه بگويند که فلانی با اندکی بودجه نه تنها کار تعميرات ماشين را انجام ميداد بلکه تو دوزی ماشين را هم با همون بودجه تعويض ميکرد؟؟!
مصداق موارد بالا سیستمی ضد سرقتی است که ما داریم و ساخت مشترک آمريکا و کره جنوبی هستش به اسم مرد نگهبان که مطلقا امکان سرقت کابلها و تجهیزات مخابراتی از داخل حوضچه ها را و همچنين سرقت از داهل پستهای زمينی برق را غير ممکن ميکنه و سال گذشته توسط شرکت مخابرات استان تهران نیز آزمایش و تائيد شد ولی به دلیل همزمان شدن با افزایش قیمت دلار امکان توافق بر سر قیمت بین ما وجود نداشت چون مخابرات اصرار داشت با قیمت قبل از افزایش قیمت دلار از ما خرید کنه و ما برامون مطلقا امکان نداشت چون قیمت تقریبا 100% افزایش پیدا کرده بود ولی متعجبم از اینکه با این همه خساراتی که شرکتهای مخابرات از سرقت کابل، درب حوضچه ها و به طبع اینگونه سرقتها خساراتی جنبی که مالی، اعتباری و گاها حتی جانی نیز هست چطور هنوز در انتظار یک معجزه هستند و سعی دارند تقصير را بر دوش پليس يا سازمان های قضايي بيندازند؟؟!!
zedeh.serghat@gmail.com