گلشیفته فراهانی مسرور از مصاحبه با رسانههای غربی: من به یک تهدید تبدیل شدهام!
به گزارش سیتنا به نقل از انتخاب، این بازیگر سابق سینمای ایران که اخیراً با فرح پهلوی همسر دیکتاتور معدوم ایران عکس یادگاری انداخته، در این گفتوگو از فعالیتهای خود به عنوان بازیگر میگوید و اینکه اصغر فرهادی، وقتی او را در فستیوال برلین دیده، مجبور شده با او حرف نزند.
به نظر این بازیگر که ظاهراً غرق در توهماتش است، او «اکنون به یک تهدید» تبدیل شده است!
وی در مورد بازی در فیلم سنگ صبور که حاوی صحنه های غیراخلاقی است، میگوید: زن داستان، از این مرد برای آزاد کردن خود استفاده میکند و من از این نقش برای آزاد کردن خودم استفاده کردم!
این بازیگر سینما ادامه میدهد: «وقتی میخواستم از ایران خارج شوم، پدرم دلیل من از این کار را درک نمیکرد. به نظرش من همچنان میتوانستم فیلمهایی که دوست دارم را بازی کنم. بعد از ماجرای جایزه سزار، پدرم بی سروصدا نمایشی که میخواست اجرا کند را به هم زد. اما اکنون او حامی من است و میگوید: « اگر تو بسوزی، همه ما با تو خواهیم سوخت.»
تصویری جدید از بهزاد فراهانی و دخترش
او اشاره ای به واکنش پدرش بهزاد فراهانی در مورد تصاویر غیراخلاقی اش در کلیپ سزار و برخی فیلم های سینمایی نکرده است ، اما آنطور که خود او روایت می کند ظاهراً آقای فراهانی «اکنون حامی» اوست!
همچنین گلشیفته فراهانی در گفتوگو با مجله اکسپرس در رابطه خود با این شخصیت میگوید: این شخصیت مجبور است بر بالین همسرش بنشیند و از او مراقبت کند و در این حین شروع به گفتن رازهای شرم آور خود میکند.
او ادامه می دهد: برای خیلی از مسلمانها، حرف زدن با شوهر غیرقابل تصور و ممنوع است!
وقتی خبرنگار از گلشیفته میخواهد که خودش داستان را روایت کند، او میگوید: سال 1999، دقیقا در سالهای ریاست جمهوری محمد خاتمی، من داشتم در یکی از خیابانهای تهران قدم میزدم،. 16 سال داشتم، گرمای هوا 40 درجه بود و من شال سبکی بر سر داشتم.
او در ادامه خاطره سازی های خود برای فضاسازی علیه ایران در خارج از کشور می گوید: آن روز یک آدم بنیادگرا به پشت من اسید پاشید. بدن من سوخت و شوکه شده بودم!
گلشیفته بدون اینکه بگوید چرا امروز به بیان چنین خاطره ای روی آورده، چنین خاطره خود را به پایان می رساند که «تا یک سال و نیم بعد از آن، من لباس پسرانه میپوشیدم، موهای سرم را میتراشیدم و صدایم را کلفت کرده بودم!
ظاهراً خانم فراهانی از تجلیل رسانه های غربی و درخواست های مکرر مصاحبه، چنان لذتی برده که برای بیش از پیش دیده شدن، از بیان هر حرفی خودداری نمی کند، حتی اگر این سخنان به ضرر وجهه مردم و کشورش باشد.
انتهای پیام
دیدگاهها
اونا دست اجانب رو از كشور كوتاه مي كردن
اين تمام هستي و شرف و غيرت كشورشو دو دستي تقديم اجانب مي كنه
او در ادامه خاطره سازی های خود برای فضاسازی علیه ایران در خارج از کشور می گوید: آن روز یک آدم بنیادگرا به پشت من اسید پاشید. بدن من سوخت و شوکه شده بودم!
مگه دروغ گفته؟ ....
تا از ایران خارج میشن شروع میکنن زدن حرف های ضد ایرانی.
تو که هیچی بابات هم هیچی نیست.
تو یه آدم معمولی هستی . برو با بزرگتر که هیچی با پدربزرگت بیا.
دیگه حالم ازش بهم میخوره بالاخره ما ایرانی هستیم.خانم محترم آزادی حدوحدود داره
لخت شدن ... جلوی دوربین که اسمش آزادی نیست.
تف.............
من به لقمه ای که به این دادید شک دارم که حلال بوده باشه
با خدای نکرده..... باشه چون این کارها فقط از چنبن افرادی بر می آید
اینا همش بازیه
حضرت فرمود:
ادب اين است که از خانه خود بيرون آيي و با هيچ برخورد نکني مگر آنکه او را برتر از خود ببینی.
(درضمن این روایت از امام حسین علیه السلام نیست)
افزودن دیدگاه جدید