جملات خطرناک یحیی و مطهری؛ شاخ غول که نشکستهاید!
ادبیات کنونی پرسپولیسیها و ابراز رضایتهای غلوشده آنها از نایبقهرمانی، برای آینده تیم خطرناک است. هیچکس نمیتواند انتظار داشته باشد یک تیم همیشه قهرمان باشد، اما وقتی شکست خوردی و آن شکست را «پیروزی» دانستی، یعنی یک جای کار خراب است.
به گزارش ایران پژواک، «قهرماننشدن پرسپولیس در این فصل هیچ چیز عجیبی نبود. به هر حال قرار نیست یک تیم همیشه قهرمان باشد. این اتفاق برای بزرگترین باشگاههای جهان هم رخ نمیدهد و طبیعتا پرسپولیس نیز از آن مستثنی نیست. با این حال یک مسئله نگرانکننده در این تیم وجود دارد که نمیتوان از آن چشم پوشید؛ جایی که از صدر تا ذیل اعضای تیم مدام تکرار میکنند: «ارزش نایبقهرمانی ما کمتر از قهرمانی نبود.»
راستش این است که اصلا نمیفهمیم این جمله یعنی چه؟ پرسپولیس با چند امتیاز اختلاف، جام را به تیمی داده که آشکارا کممهرهتر بوده است. در بعضی مسابقات، تعداد بازیهای ملی ترکیب اصلی استقلال دورقمی هم نمیشد. اگر پست به پست مقایسه کنید، خواهید دید در اغلب نقاط زمین وضع پرسپولیس بهتر بوده است. آنها در طول فصل ستارههایی مثل جلال حسینی، رامین رضاییان، کمال کامیابینیا، میلاد سرلک، امید عالیشاه، مهدی ترابی، وحید امیری، احسان پهلوان، مهدی عبدی و ... را در اختیار داشتند که این ترکیب قابل مقایسه با مهرههای جوان و نهچندان سرشناس فرهاد مجیدی نبود. فقط یک وحید امیری نقشی چشمگیر در صعود تیم ملی ایران به جام جهانی داشت. بعد مربیان پرسپولیس چطور ادعا میکنند نایبقهرمانیشان به اندازه قهرمانی ارزش داشته؟ با چه منطقی؟
یحیی گلمحمدی کل هفتههای پایانی لیگ و جام حذفی را فدای اعتراضات کورش به داوری داربی تهران کرد و هنوز هم دستبردار نیست. او در پایان فصل یک بار دیگر گفته: «اگر در داربی عدالت برقرار میشد قهرمان بودیم.» و در جملهای جالبتر اضافه کرده: «هر تیمی جای ما بود ۴۰ امتیاز هم نمیگرفت.» واقعا این حرفها یعنی چه؟ پرسپولیس کدام شاخ غول را شکسته و چه مشکلی داشته که حالا نایبقهرمانیاش را با چنین ادبیاتی تبدیل به «حماسه» میکنید؟ آیا جناب گلمحمدی صلاح میدانند تنها رقم قرارداد خودشان را با مردم در میان بگذارند؟
گویا همه گیر دوستان این است که اول فصل اجازه ندادند پرسپولیس بازیکن خارجی بگیرد. خداوکیلی خارجیهایی که وسط فصل گرفتید چه کیفیتی داشتند که حالا بابت آن فرصت ازدسترفته افسوس بخوریم؟ یحیی تا به حال پنج بازیکن خارجی برای پرسپولیس جذب کرده: اوساگونا، استوکس، هنانوف، صفروف و تمیروف. مشکلات اخلاقی استوکس را که فقط خواجه حافظ شیرازی نمیدانست. چهار بازیکن دیگر چه گلی به سر تیم زدند؟ هر چهار تا روی هم به اندازه یک مهدی عبدی جوان که از کادر فنی قبلی به ارث ماند و در این کادر رو به افول گذاشت، استعداد و کارایی داشتند؟ وقتی بازیکن متولد روستای قراخیل میتواند در فینال لیگ قهرمانان گل بزند، چه اصراری است که حتما بنجلترین محصولات آسیای میانه را جذب کنید و تازه طلبکار باشید که چرا از اول فصل اجازه این کار را ندادند؟
بسیاری از اظهارات شخص گلمحمدی و دستیارانش در این ماهها بهشدت قابل نقد بوده اما اینجا دیگر جای تکرار آنها نیست. فقط یک نکته مهم: ادبیات کنونی پرسپولیسیها و ابراز رضایتهای غلوشده آنها از نایبقهرمانی، برای آینده تیم خطرناک است. هیچکس نمیتواند انتظار داشته باشد یک تیم همیشه قهرمان باشد، اما وقتی شکست خوردی و آن شکست را «پیروزی» دانستی، یعنی یک جای کار خراب است، یعنی به آینده هم امید چندانی نیست. مربیان پرسپولیس به جای اینکه صبح تا شب برای هم نوشابه باز کنند و از مردم بخواهند که «قدردان» آنها باشند، باید از اینکه در این فصل چهار جام را از دست دادهاند غصه بخورند و با توان و تلاشی دو چندان در پی جبران گذشته باشند. راستش این است که از این ادبیات سیزدهبهدری و از این مواضع طلبکارانه، چنین بویی استشمام نمیشود. آدم باید از زمینخوردن ناراحت باشد تا بتواند دوباره بلند شود. حضرات اما لغزیدهاند و تازه انتظار تشویق و تشکر هم دارند!»
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید