مادرم دور از چشم پدرم با آرش سروسر شیطانی داشت
پسر دانشجو وقتی فهمید خواهرش قصد دارد از شوهرش جدا شود و با مرد دیگری ازدواج کند به خانه او رفت و خواهرش را کشت.
به گزارش رکنا، هفتم اردیبهشت ماه سال ۹۷ زن و مردی سالخورده ای پیکر بی جان دختر ۳۵ ساله شان به نام مریم را به بیمارستان لقمان بردند و مدعی شدند و وی با خوردن قرص برنج خودکشی کرده است. زن جوان نفس نمی کشید و شواهد نشان میداد چند ساعتی از مرگ وی گذشته است. پزشکان که به ماجرا مشکوک شده بودند جسد را به پزشکی قانونی منتقل کردند.
در این میان همسر مریم از طرق دو دخترش اعلام شکایت کردند و مدعی شد یک نفر زن جوان را کشته است.
دختر قربانی گفت: مادرم مدتی بود با مرد جوانی به نام آرش رابطه داشت آرش قصد داشت با مادرم ازدواج کند. قبلا چند بار نقشه قتل پدرم را کشیده و از مادرم خواسته بود تا پدرم را بکشد اما مادرم قبول نکرد. او با رفتارهایش مادرم را تحت فشار روانی قرار داد تا خودکشی کند.
دختر نوجوان ادامه داد: من و خواهرم از رابطه پنهانی مادرمان با آرش مطلع بودیم اما از ترس هرگز به پدرمان حرفی نزده بودیم. مادرمان درخواست طلاق داده و می خواست از پدرمان جدا شود. حتی آرش برای مادرمان وکیل گرفته بود. او با رفتارهایش باعث شد تا مادرمان خودش را بکشد.
وقتی کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کردند پرونده رنگ و بویی جنایی به خود گرفت و همسر مریم به عنوان نخستین مظنون بازداشت شد.
در این میان پدر ۷۰ ساله مریم به پلیس آگاهی رفت و قتل را گردن گرفت.
وی گفت: دخترم می خواست از شوهرش جدا شود اما من قبول نمی کردم. تا اینکه آرش با من تماس گرفت و مرا تهدید کرد. او گفت نباید بیش از حد در برابر خواسته جدایی دخترم مقاومت کنم. او میگفت به مریم علاقمند است و بعد از طلاق می خواهد با او ازدواج کند. من که از شنیدن حرف های پسر جوان عصبانی شده بودم به خانه دخترم رفتم تا با او صحبت کنم، اما مریم میگفت عاشق آرش است و نمیخواهد با همسرش زندگی اش را ادامه دهد، به همین خاطر عصبانی شدم و او را خفه کردم.
در حالیکه یک روز از اعترافات مرد سالخورده گذشته بود اولیایدم بدون قید و شرط اعلام گذشت کردند. اما تحقیقات پلیس رازی را برملا کرد.
در بررسی های پلیسی روشن شد زمانی که مریم در خانه اش به قتل رسیده بود پدر وی در خانه خودش حضور داشته و همسایه ها نیز گفته بودند برادر مریم را مقابل خانه او دیده اند که وارد خانه خواهرش شده است. با افشای این ماجرا برادر 25 ساله مریم به نام افشین بازداشت شد.
وی که سعی دارد با دروغگویی هایش پلیس را گمراه کند به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل خواهرش اعتراف کرد.
در این میان پدر وی اعترافات قبلیاش را پس گرفت و گفت: پسرم خواهرش را کشت .اما چون پسرم میخواست به زودی ازدواج کند من قتل را گردن گرفتم تا او به دردسر نیافتد.
افشین در تشریح جزئیات ماجرا گفت: وقتی متوجه رابطه پنهانی خواهرم با مرد غریبه شدم کنترل اعصابم را از دست دادم .من به خانه مریم رفتم تا با او صحبت کنم. من به او گفتم اگر طلاق بگیرد آبروی ما را میبرد .اما او گفت این ماجرا به من ربطی ندارد و میخواهد از شوهرش جدا شود .من به خاطر غیرت و شرفم خواهرم را کشتم تا خانواده مان بی آبرو نشوند.
وی ادامه داد: وقتی درگیری میان من و خواهرم بالا گرفت او شروع به داد و فریاد کرد .من او را هل دادم و دستم را جلوی دهانش گرفتم تا همسایه ها صدای او را نشنوند .اما یکباره متوجه شدند دیگر نفس نمیکشد. همان موقع با پدر و مادرم تماس گرفت و آنها پیکر خواهرم را به بیمارستان بردند و به دروغ گفتند مریم خودکشی کرده است.
با اعترافات پسر جوان وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان اعلام کردند افشین به افسردگی مبتلا است و قبلاً نیز چند بار در بیمارستان بستری شده است. در حالی که پزشکان در گزارشی اعلام کرده بودند امکان درمان افشین در زندان وجود ندارد پدرش اعلام گذشت کرد و خواست تا پسرش آزاد شود و در بیرون از زندان تحت درمان قرار بگیرد.
در حالی که برای افشین به اتهام قتل و برای پدرش به اتهام اخفای ادله جرم کیفرخواست صادر شده بود، پرونده جنایت خانوادگی برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
پدر و پسر دیروز در حالی از خود دفاع کردند که هر دو با قرار وثیقه آزاد بودند.
افشین در حالی که اشک می ریخت به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: باور کنید من قصد کشتن خواهرم را نداشتم. من به آنجا رفته بودم تا با او صحبت کنم. من به مریم گفتم به خاطر دو دخترش بهتر است با همسرش زندگی کند اما او گفت طلاق می خواهد. من آن زمان دانشجو بودم و یک ماه بود که نامزد کرده بودم. خواهرم شروع به داد و فریاد کرد و من فقط برای اینکه او را آرام کنم دستم را روی دهانش گذاشتم. اما مریم به تنگی نفس مبتلا بود و این موضوع باعث مرگش شد.
وی ادامه داد: من واقعا پشیمانم و می ترسم که این ماجرا باعث شود زندگی ام از هم بپاشد. من قبلا در یک مغازه فرش فروشی کار می کردم اما حالا آن مغازه تعطیل شده و من بیکارم. از قضات تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
این متهم درباره جرم پدرش نیز گفت: من بعد از مرگ خواهرم ترسیده بودم. به همین خاطر به خانه برگشتم و به پدر و مادرم حرفی نزدم. پدرم بی دلیل به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت شد. من وقتی دیدم پلیس شوهر خواهرم را به اتهام قتل بازداشت کرده حقیقت را به پدرم گفتم و پدرم به خاطر من به دروغ قتل را گردن گرفت.
پدر این متهم نیز حرف هایش را تایید کرد و گفت: پسرم جوان بود و تازه نامزد کرده بود. به همین خاطر قتل را گردن گرفتم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید