کدخبر :240939 پرینت
10 بهمن 1398 - 23:59

برای انتقام از شوهر بی معرفتم تا لبه پرتگاه رفتم

نزدیک بود دستی دستی خودم را بدبخت و فلک زده کنم. درست از لبه پرتگاه بدبختی برگشتم و شاید بهترین تصمیم این بود که به مشاور مراجعه کردم. من به اجبار و اصرار پدرم ازدواج کردم. او می گفت خانواده ای اسم و رسم دار هستند و پسرشان هم مثل پدر و پدر بزرگش سنگین و کم حرف است.

متن خبر

به گزارش سیتنا، خانواده ام بدون آن که نظری از من بخواهند خودشان بریدند و دوختند و لباس عروسی به تنم پوشاندند.

تن به ازدواج اجباری با پسر جوانی دادم که ۱۵ سال تفاوت سنی داشتیم.

او فوق العاده سخت گیر و بداخلاق بود و مرا زیر ذره بین می گذاشت.

روزهای اول فکر می کردم چون خیلی از او کوچکتر هستم همه کارهایم اشتباه است. بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که او مشکل روحی و روانی دارد.

سرکوچکترین حرفی بداخلاقی می کرد و جلوی آشنا و غریبه مرا یه باد ناسزا و توهین می گرفت.

با مادرم صحبت کردم. گفت نباید پدرت بویی از این ماجرا ببرد چون خون به پا می کند و از طرفی تو باید به خاطر حفظ آبروی مان هم که شده بسوزی و بسازی.

مادرم معتقد بود مردها همه سرو ته یک کرباس هستند و مردی که بدخلق نباشد مرد نیست.

دست از پا درازتر به خانه ام برگشتم. به سفارش مادرم می سوختم و می ساختم اما هر روز که می گذشت اخلاق و رفتار شوهرم بدتر می شد. پشیزی برایم ارزش و احترام قایل نبود و تازه فهمیدم در فضای مجازی با دختری در ارتباط است.

این مساله ذره ذره مرا خرد می کرد و می شکست.

دوباره به سراغ بزرگترها رفتم. این بار از مادر شوهرم کمک خواستم. با این که خیلی ناراحت شده بود اما سعی می کرد خونسردی اش را حفظ کند. او گفت باید هر چه زودتر بچه دار بشوید و ... .

این بار هم بی نتیجه و دست خالی به خانه برگشتم. شوهرم را زیر نظر گرفته بودم که فهمیدم قرص و مواد مخدر هم مصرف می کند.

چون راهی به نظرم نمی رسید تصمیم احمقانه ای گرفتم. می خواستم معتاد شوم و با این کار از همسر بی معرفت خودم انتقام بگیرم. خیلی عادی کنار او نشستم و یکی دوبار هم مواد مصرف کردیم. اما من که این کاره نبودم دچار عذاب وجدان شدم و از لبه پرتگاه برگشتم. به مشاوره آمده ام تا از آقای دکتر راهنمایی بگیرم.

مشاوره را جدی بگیرید

حسین سلیمان پور مقدم، مدرس مهارت های زندگی در این باره می گوید: ازدواج امری نیست که یک شبه بتوان مقدمات آن را فراهم کرد و یک شبه آن را انجام داد.

این مشاوره مجرب خانواده افزود:ازدواج فرآیندی است که باید با مراحل گوناگون و شناخت و آگاهی لازم انجام شود و منظور از شناخت، فقط شناخت در ابعاد ظاهری و فیزیکی و تیپ و قیافه نیست بلکه شناخت فرد در ابعاد روانی، عاطفی، عقلانی، معیشتی و اقتصادی و ... مدنظر است.

حسین سلیمان پور مقدم تاکید کرد: شناخت درست در ازدواج محقق نخواهد شد مگر با کمک و راهنمایی گرفتن از مشاوران متخصص حیطه ازدواج و شور و مشورت با افراد آگاه و مطمئن.

وی گفت: خانواده ها باید مشاوره را جدی بگیرند و به خصوص مشاوره قبل از ازدواج را مدنظر داشته و درصورت مشاهده مشکلاتی مانند آنچه در اظهارات این خانم جوان خواندیم باید مشاوره را جدی بگیریم.

سلیمان پور به نکته دیگری نیز اشاره کرد و گفت: در چنین ازدواج هایی قبل از آن که فرزندی به دنیا بیاید زوجین و خانواده های آنها باید به فکر حل و درست و منطقی مشکل باشند چرا که فرزندآوری برای حل مشکل توصیه صحیح، منطقی و نتیجه بخشی نیست.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.