استارتآپ؛ جدیدترین راه میلیاردر شدن
چهرهاش شبیه پسرهای جوان دانشجو است و به نظر نمیرسد مرد 30 ساله جاافتادهای باشد، چند ماه پیش دکترایش را از دانشگاه استنفورد آمریکا گرفته و حالا به فکر کسبوکاری در کنار محیط دانشگاه است: «از 25 سالگی، یعنی همان وقتی که به آمریکا آمدم، دوست داشتم استارتآپ بزنم. اینجا از دو راه میشود پولدار شد، یکی بنگاههای مشاوره املاک، دیگری هم استارتآپها».
به گزارش سیتنا، چهرهاش شبیه پسرهای جوان دانشجو است و به نظر نمیرسد مرد 30 ساله جاافتادهای باشد، چند ماه پیش دکترایش را از دانشگاه استنفورد آمریکا گرفته و حالا به فکر کسبوکاری در کنار محیط دانشگاه است: «از 25 سالگی، یعنی همان وقتی که به آمریکا آمدم، دوست داشتم استارتآپ بزنم. اینجا از دو راه میشود پولدار شد، یکی بنگاههای مشاوره املاک، دیگری هم استارتآپها». میلاد در کالیفرنیا زندگی میکند، همان ایالتی که جوانهای آمریکایی از دره سیلیکون آن؛ دنیا را متحول کردهاند. او به دنبال اطلاعاتی از دانشآموزان کنکوری ایران است تا از آن سوی دنیا، برنامهای را روی اینترنت راهاندازی و ایده استارتآپیاش را راهاندازی کند. میلاد میگوید: «نمیدانم در ایران استارتآپ معادلی دارد یا نه، اما اقتصاد آمریکا طی سالهای گذشته با این کسبوکارها متحول شده است. دولت برای بهبود فضای اقتصاد، روی بحث آموزش، کارآفرینی و نوآوری سرمایهگذاری زیادی کرده است. مردم اینجا خوب میتوانند باهم کار کنند، آنهایی که زمینههای تکنولوژی قوی دارند با کسانی که در تجارت قوی هستند، شریک میشوند. سازوکار جاافتاده و خوبی هم برای حمایت از آنها وجود دارد که بیشتر آن نیز خصوصی است. دولت فقط زیرساختهای آموزشی را فراهم میکند.» همین که جرقه ایدهای شکل گرفت، میتوان از راههای مختلف آن را به پول تبدیل کرد. شروع با سرمایه خلاقیت و پول اندک، همان مفهومی است که کسبوکار «استارتآپی» را میسازد. میلاد میگوید راههای زیادی برای پشتیبانی مالی از این ایدهها در آمریکا وجود دارد: «مثلاً چیزی به اسم «بودجه فرشته» داریم که مردم وقتی میخواهند نمونه اولیه کارهایشان را تولید کنند، آن را دریافت میکنند. بعد از اینکه کار اولیه تولید شد، به شرکتهای شتابدهنده و افزایشدهنده سرمایه (VC's) مراجعه میکنند و پول زیادی را از آنجا دریافت میکنند.» یکی از همین شرکتهای شتابدهنده آمریکایی، «پلاگاندپلی» است. شرکتی که به رغم نام انگلیسیاش، مدیران آن نامخانوادگی «عمیدی» را در شناسنامه خود دارند. سعید و رحیم، پسران عمید حضور، بنیانگذار کفش بلا، در دهه 50 به آمریکا رفتند و با نامخانوادگی عمیدی، یکی از بزرگترین شتابدهندههای دنیا را راهانداختند. آنها در همان دره سیلیکونی حضور دارند که گوگل 400 میلیارددلاری از آن برخاسته است، همانجایی که میلاد نخبه 30 ساله ایرانی نیز میگوید قصد برگشت از آن را ندارد و استارتآپش را برای جامعه هدف ایرانی، در همانجا راهاندازی میکند.
دره سیلیکون ایران کجاست؟
در فضایی نزدیک به 30 متر، حدود 20 دختر و پسر جوان ایستادهاند و جمعهای سه چهار نفره کوچکی تشکیل دادهاند. همهمه آنها در راهروی دانشکده فنی دانشگاه تهران پیچیده و شور جمعشان، حکایت از جمعهایی متفاوت از سایر دانشجوها دارد. آنها هر هفته در شرکتهای خصوصی و یا بعضی دانشکدههای سراسری دور هم جمع میشوند و به قول خودشان، «استارتآپویکند» برگزار میکنند. از دخترهای چادری، تا پسرهایی با تیپهای رسمی و اسپرت، در این جمع حضور دارند. یکی از پسرهای جوان میگوید: «این رویدادها هر هفته در یک محل برگزار میشود. هیچ کار خاصی هم جز حرفزدن باهم و به اشتراک گذاشتن ایدههایمان انجام نمیدهیم. اما با همین حرفزدنها، اتفاقهای مهمی میافتد و استارتآپهایمان را اجرایی میکنیم.»
از دل همین قرار ملاقاتهای هفتگی که به «استارتآپویکند» معروفند، تیمهای برتر رویداد «سیداستارز» بیرون آمدهاند. رویداد جهانی سیداستارز، هر سال برای معرفی برترین تیمهای استارتآپی جهانی که در مراحل اولیه راهاندازی هستند، برگزار میشود. سیداستارز بیش از 800 استارتآپ را از 35 کشور به این رویداد دعوت کرده است که برندههای آن تا به حال توانستهاند بیش از 400 دلار سرمایهگذاری جمع کنند. «اسمارتبین»، «کورتادو» و «ناملیک» سه تیم برتر این رویداد در تهران بودند. ادوین بابویان، جوان دهههفتادی 22 ساله، اسمارتبین را که نرمافزاری برای مدیریت از راه دور یک گلخانه هوشمند است، راهاندازی کرده است. او به «صدا» میگوید: «من از بچکی دوست داشتم اسباببازیهای مختلف را با هم ترکیب کنم و چیزهای جدیدی بسازم، این میل به خلقکردن، هنوز هم در من هست. برنامهنویسی و اطلاعات گلخانهها را با جستوجو در گوگل و یوتیوب به دست آوردم. اگرچه در دانشگاه نرمافزار میخوانم، اما این شبکهها از واحدهای دانشگاهی کاربردیتر بودهاند». محمد و علی شاهبندی، برادران دوقلویی که با استارتآپ کورتادو، به رتبه دوم رسیدهاند، به «صدا» میگویند: «ما خیلی کافیشاپ میرفتیم، دوستان کافهدار زیادی هم داشتیم. در کار آنها دقیق شدیم، مشکلاتشان را فهمیدیم و نرمافزاری برای مدیریت از راه دور کافیشاپ طراحی کردیم. کورتادو هم نام یک قهوه اسپانیایی است که کمتر کسی آن را میشناسد.» ایدهها به همین سادگی است، اما این جوانها از کنار کافهگردی و وبگردی به سادگی نگذشته و در مسیر استیوجابز، وارد شدهاند. استیو جابز نیز زمانی از پارکینگ خانهاش یک رابط کاربری آسان برای استفاده افراد مسن از یارانه طراحی کرد و به شرکت 500 میلیارد دلاری اپل رسید. دیجیکالا، کافهبازار، آپارات، زودفود و نتبرگ، همه از نمونههای موفق ایرانی هستند که زمانی با ایده سادهای شکل گرفتند و حالا جزء برترین و پرسودترین کسبوکارهای اینترنتی ایران هستند. کسب و کارهای استارتآپی که سالهاست در دنیا راهاندازی شده، حالا نیز چند وقتی است که در ایران پا گرفته و با حرف و حدیثهای فراوان به بحثهای روز مطبوعات ایران رسیده است. سرآوا، هلدینگ بزرگی است که دیجیکالا یکی از زیرمجموعههای آن محسوب میشود. بخش زیادی از حرف و حدیثها، پشت سر همین هلدینگ است که صاحبان آن حاضر به مصاحبه نشدند. بخش دیگری نیز مربوط به شرکتهایی مثل راکت آلمان است، که زودفود را راهاندازی کرده و عدهای با حضور آن مخالفند. اما همه این حرفها، نشان از شکلگیری دره سیلیکونی در ایران دارد. سیلیکونی که جوانهای ایرانی حاضر در آن با لغو تحریمها، شور دورهمیهای آخر هفتهشان نیز بیشتر شده است. احمد صادقیان، مدیرعامل «نتبرگ» به صدا میگوید: «از حدود 5 سال پیش بحث استارتآپها در ایران مطرح شد، اما سرمایهگذاران داخلی ما اعتقادی به ورود به این حوزه نداشتند میگفتند چرا باید به چند جوان اعتماد کنیم؟ در ایران فکر میکنند باید حتما چیز قابل لمسی برای سرمایهگذاری وجود داشته باشد. سرمایهگذاری روی یک ایده برایشان هنوز جا نیفتاده است. البته اخیرا بین سرمایهگذاران سنتیتر هم در حال جا افتادن است که دارایی لازم نیست حتما چیز قابل لمسی باشد. اما سرمایهگذاران خارجی میدانند این صنعت چقدر مهم است. با توجه به 80 میلیون نفر جمعیت ایران و کاربری گسترده از اینترنت، موبایل و کارتهای بانکی، سرمایهگذاران خارجی علاقمند هستند که به این حوزه ورود پیدا کنند.»
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید