ظرفیت رشد سرویسهای 4G در کشور به مراتب بالاتر از ADSL است
مدیرعامل شاتل با ستودن اقدامات دولت جدید در حوزه پهنای باند، میگوید که با روی کارآمدن دولت جدید، ظرف فاصله یک سال حدود 100 درصد رشد پهنای باند اینترنت کشور را تجربه کرده ایم؛ این در حالی است که در گذشته ما مجبور به انتظار چندین ماهه برای دریافت قطره چکانی پهنای باند بودیم و مشکلات ما تا به حدی بود که گویی عزم و تمایلی برای تامین پهنای باند اینترنت کشور وجود نداشت.
به گزارش سیتنا، مهندس احمد نخجوانی، مدیرعامل و عضو هیات مدیره شرکت آریا رسانه تدبیر (شاتل) در گفتوگو با شماره نخست ماهنامه نسل چهارم با ستودن اقدامات دولت جدید در حوزه پهنای باند، میگوید که با روی کارآمدن دولت جدید، ظرف فاصله یک سال حدود 100 درصد رشد پهنای باند اینترنت کشور را تجربه کرده ایم؛ این در حالی است که در گذشته ما مجبور به انتظار چندین ماهه برای دریافت قطره چکانی پهنای باند بودیم و مشکلات ما تا به حدی بود که گویی عزم و تمایلی برای تامین پهنای باند اینترنت کشور وجود نداشت...
متن کامل این گفتوگو به شرح ذیل است:
1) ارزیابی شما از اقدامات دولت تدبیر و امید در افزایش پهنای باند چیست؟
در این دولت، در حوزه پهنای باند اتفاقات کم سابقه ای رخ داده است تا جایی که پهنای باند اینترنت کشور طی یک سال و چند ماه، به اندازه 10 سال قبل خود افزایش یافته است. به بیان دیگر، با روی کارآمدن دولت جدید، ظرف فاصله یک سال حدود 100 درصد رشد پهنای باند اینترنت کشور را تجربه کرده ایم. این در حالی است که در گذشته ما مجبور به انتظار چندین ماهه برای دریافت قطره چکانی پهنای باند بودیم و مشکلات ما تا به حدی بود که گویی عزم و تمایلی برای تامین پهنای باند اینترنت کشور وجود نداشت. نکته دیگر این جاست در حوزه پهنای باند داخلی و به عبارتی محتوای ملی، تحولات خوبی در دو سال گذشته رخ داده، تا جایی که بیش از 40 درصد پهنای باند مصرفی کشور، هم اینک داخلی است و از کشور خارج نمی شود و به تعبیری، می توان آن را همان شبکه ملی اطلاعات تلقی کرد که سال هاست وعده آن داده شده بود.
2) آیا وضعیت فعلی پهنای باند کشور با نیاز حال حاضر این بخش همخوانی دارد؟
آنچه به دست کاربر نهایی می رسد، با نیاز آنان همخوانی ندارد و البته به این معنی نیست که پهنای باند کلی اینترنت کشور کم است. چنانچه دست کم بر اساس صحبت مسئولان، همه پهنای باند اینترنت موجود کشور جذب نشده و ظرفیت های مازاد وجود دارد. در حقیقت، پهنای باند اینترنت کشور باید بر روی بسترهای انتقال زیرساخت کشور به استان ها منتقل شود و از آن پس نیز، بر روی بسترهای مخابراتی تا مراکز مخابراتی توزیع گردد. اپراتورهای تلفن همراه نیز دست کم به بخش اول، یعنی بسترهای انتقال زیرساخت بین استانی نیاز دارند. آنچه بیش از هر چیز چالش اساسی شرکت های ارایه دهنده خدمات اینترنت پرسرعت در کشور شده، کمبود ظرفیت های یادشده چه بین استان ها و چه در درون شهرهاست. به بیان دیگر، شرکت های یادشده حتی اگر پهنای باند اینترنت بیشتری خریداری کنند، ظرفیت انتقال آن در کشور کمبودهای جدی دارد. این موضوع در شرایطی رخ می دهد که نیاز و مصرف پهنای باند کاربران نهایی حسب تجربه چند سال گذشته ما، رشدی چشم گیر (بین 40 تا 70 درصد در سال) دارد و باید برای این نقصان، چاره اندیشی شود.
چه آن که بنا به مصلحت اندیشی های حاکمیتی، مدیریت پهنای باند همچون فیلترینگ و جز این نیز صورت می گیرد که این ها نیز بر استفاده از پهنای باند اینترنت توسط کاربران موثر است.
در نهایت، این که پهنای باندی که به دست کاربران می رسد با نیاز آنان تناسب ندارد. کاربران ایرانی از اپلیکیشن (Application) ها و وب سایت هایی استفاده می کنند که کاربران جهانی استفاده می کنند، اما سرعت آنان قابل مقایسه با کاربران جهانی نیست.
3) نسبت پهنای باند اینترنت با تعداد مشترکان در سایر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه چه گونه است؟
در این باره آمارهای مختلفی وجود دارد، اما اجازه دهید به آمار سال 2013 بانک جهانی اشاره کنم که ایران به لحاظ ضریب نفوذ اینترنت ثابت، رتبه 115 جهان را دارد و آمار بسیار نگران کننده تر این است که به لحاظ میزان تخصیص پهنای باند به مشترکان یا به قول شما، نسبت پهنای باند اینترنت به تعداد مشترکان، در جایگاه 158 جهان هستیم و این نشانگر این واقعیت تلخ است که تقریبا" در آخرین ردیف های کل کشورهای جهان هستیم.
چون بحث به این جا کشید، اجازه می خواهم به دو شاخص دیگر هم اشاره کنم که مربوط به گزارش های ITU و World Economic Forum در سال 2015 است. بر اساس گزارش ITU شاخص توسعه ICT ایران (که به آن IDI می گویند)، رتبه 94 جهان را دارد و بر اساس شاخص آمادگی شبکه (یا NRI) ایران رتبه 96 جهان را دارد. در هر دو شاخص، بحث های مختلف از جمله دسترسی به اینترنت، پهنای باند تخصیص داده شده و ... دیده شده است که وارد شدن به جزییات آن نیازمند فرصت دیگری است.
4) پیشنهاد شما برای دستیابی مشترکان نهایی به پهنای باند مورد نیاز و مطلوب چیست و در این راستا چه همکاری های منطقه ای و بین المللی در سطح دولتی و خصوصی را لازم الاجرا می دانید؟
نکته اول اینجاست که بپذیریم پهنای باند اینترنت کاربران نهایی باید افزایش یابد. هنوز تکلیف فروش پهنای باند بالاتر از 128 کیلوبیت بر ثانیه به کاربران خانگی مشخص نیست. این یک نماد است که چه قدر علاقه مند به این کار در کشور هستیم.
دوم اینکه باید ماجرای کمبود زیرساخت های انتقال کشور و شهرها برطرف شود. چون همین حالا نیز شرکت های ارایه دهنده خدمات اینترنت پرسرعت مشکلات کهنه بسیاری دارند و عمده مشکل با شرکت های مخابرات استانی است که از یک طرف ظرفیت لازم برای این کار را ندارند و از طرف دیگر، چون خود رقیب شرکت های خصوصی هستند، رغبتی به این کار ندارند و گاه به گونه ای برخورد می کنند که انگار از سر لطف و بنده نوازی، پهنای باند انتقال بین مراکز به شرکت های خصوصی می فروشند. برای برطرف ساختن این مشکل هم باید انحصار شکسته شود و شرکت های خصوصی بتوانند در این حوزه وارد شوند که البته داخل پرانتز بگویم، در پروانه جدید FCP این موضوع توسط سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی دیده شده است.
سوم اینکه قوانین و سیاست گذاری ها نیز باید ارایه دهندگان سرویس را به ارایه سرعت های بالاتر تغیب کند. به عنوان مثال، بر اساس قیمت گذاری صورت گرفته برای پهنای باند اینترنت، تفاوت قیمتی میان 155 مگابیت بر ثانیه و ده ها برابر این وجود ندارد. در صورتی که باید قیمت ها به گونه ای باشد که سرویس دهندگان تشویق شوند سرعت های بالاتر تامین و واگذار کنند و بهای تمام شده آنان نیز کاهش یابد. نکته جالب این است که هم اینک برخی از شرکت های مخابرات استانی قیمت های مصوب کمیسیون تنظیم مقررات را نیز رعایت نمی کنند و ترجیح می دهند پهنای باند اینترنت را به قیمت بلوک های 2 مگابیت برثانیه محاسبه کنند!
چهارم اینکه برای ارایه سرویس اینترنت پرسرعت بر بستر کابل مسی یا ADSL، محدودیت های فنی وجود دارد و به خاطر طولانی بودن مسافت کابل مسی کاربران نهایی یا فرسودگی آن ها، محدودیت-هایی برای سرویس دهی وجود دارد و کاربران نمی توانند سرعت دسترسی بالا داشته باشند. به همین خاطر نیز، به سادگی می توان به کاربران سرویس هایی همچون VDSL با سرعت دسترسی مثلا" 50 مگابیت بر ثانیه ارایه کرد، اما این مستلزم این است که تجهیزات در فاصله حداکثر چندصدمتری کاربران نصب شود و برای این کار، بزرگ ترین معضل بحث های مجوز شهرداری و ظرفیت انتقال همچون ارتباط فیبر تا تجهیزات منصوبه است که در کشور ما تقریبا" و در حال حاضر امکان پذیر نیست.
5) نظر به توسعه خدمات اینترنت همراه و آغاز به کارگیری خدمات نسل چهارم در کشور، ارزیابی شما از ظرفیت و زیرساخت های فعلی کشور برای حضور موثر در این بخش چیست؟
بسیاری از نکاتی که با آن اشاره کردم درباره نسل چهارم هم صدق می کند، اما ارایه دهندگان سرویس اینترنت نسل چهارم، برای ارایه سرویس نیازمند امکاناتی نیستند که در انحصار شرکت های مخابرات استانی وجود دارد. بر این اساس، تصور من بر این است که ظرفیت رشد این سرویس در کشور، به مراتب بالاتر از ارتباطات ثابت همچون ADSL است. اجازه دهید من مثالی از مشارکت این شرکت و در پی آن چند شرکت دیگر خصوصی با مخابرات استان مازندران ارایه دهم. ما در استان مازندران موفق به مشارکت با شرکت مخابرات استان مازندران در سال 89 تا کنون شده ایم و چون محدودیت بسیار کم¬تری پیش رو داشته ایم، دستاورهای جالبی برای این استان به ارمغان آورده شده است. به عنوان نمونه، در استان مازندران، ضریب نفوذ اینترنت، در میان همه استان های کشور با فاصله زیاد اول است و مردم این استان در نقاط شهری و روستایی (و حتی فیبر) به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند و جالب تر این که قیمت اینترنت در این استان به دلیل مسایل رقابتی، از کل ایران پایین تر است.
در هر حال، علاقه مندم اشاره کنم بر اساس تجربیات جهانی، رشد نمایی و فزاینده ای برای نسل چهارم اینترنت قابل تصور است و انتظار می رود اینترنت ثابت مانند ADSL رشد بسیار آرام تر و کمتری را تجربه کند. اگر بخواهم از تجربه های جهانی بگویم، پیش بینی می شود تعداد کاربران نسل چهارم تا سال 2019 به 2/6 میلیارد نفر در جهان برسد.
6) برای ارایه هر چه بهتر خدمات اینترنت همراه و دستیابی مشترکان به سرویس های استاندارد دولت و بخش خصوصی، هر کدام باید در چه زمینه¬هایی نقش آفرینی کنند؟
چون در پرسش های پیشتر شما به شاخص IDI (محاسبه شده توسط ITU) اشاره داشتم، اجازه دهید توضیح دهم که این شاخص، از 11 شاخص مختلف در سه دسته "دسترسی"، "استفاده" و "مهارت" تشکیل شده است. بررسی های ITU نشان می دهد که در حوزه دسترسی جایگاه ایران رتبه 82، در حوزه استفاده 116 و در حوزه مهارت در رتبه 68 قرار دارد. این شاخص ها نشان می دهد به لحاظ دسترسی و به خصوص مهارت های ICT اوضاع کشور به مراتب بهتر است، اما در کاربری ICT در حوزه های دولتی و خصوصی بسیار ضعف ما جدی تر است. به صورت عامیانه، این بدان معنی است که ما به درستی از اینترنت و ICT استفاده نمی کنیم.
به نظر من، برای توسعه کاربری سرویس های دولتی و خصوصی باید یک برنامه ملی بلندمدت داشت و در این زمینه تجربه¬های جهانی یا به اصطلاح Best Practice ها وجود دارد و نیاز نیست چرخ را دوباره اختراع کنیم. کافی¬ست ایده برداری و اجرا کنیم.
7) برنامه آتی شاتل برای حضور هرچه موثرتر در بازار ارایه خدمات حوزه ICT بر اساس نیاز مخاطبان را تشریح فرمایید.
همان طور که می دانید تا کنون شاتل عمدتا" در حوزه ADSL2+ فعالیت داشته است و البته به لحاظ سهم بازار و انتخاب وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در سال های گذشته اول بوده است، اما آن چیزی که ما را محدود می کرده، مجوز فعالیت یا پروانه صادرشده توسط سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی بوده است. خوشبختانه هم اینک پروانه FCP برای این شرکت صادر شده است و بنابراین، شاتل می تواند فارغ از فناوری، اینترنت ثابت به مشتریان ارایه دهد و خدماتی همچون VoIP را نیز با آن همراه کند. افزون بر این، شاتل در تلاش است مجوز نسل چهارم و MVNO نیز دریافت کند و سبد کامل تری را به میلیون ها کاربر خود در سراسر کشور ارایه دهد که همه، بستگی به تصمیم رگولاتوری دارد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید