سوتیهای خندهدار برنامههای زنده تلویزیونی
وقتی صحبت از پخش زنده برنامه تلویزیونی میشود ناخودآگاه اتفاقات عجیب و غریبی که در چنین برنامههایی رخ میدهد در ذهن تداعی میشود. اتفاقات غیرقابل پیشبینی برنامههای زنده تلویزیونی به حدی محتمل و شاید دردسرساز هستند که تمام مجریها و گردانندگان آنها قبل از هر چیزی از بینندگان به خاطر اتفاقهای احتمالی که رخ خواهد داد عذرخواهی میکنند!
اما این ذات برنامه زنده است و نه فقط در تلویزیون که در نمایش و تئاتر هم بسیار رخ میدهد. چند سال قبل در حین اجرای یک نمایش در سالن اصلی تئاترشهر، دندان مصنوعی بازیگری سرشناس و باتجربه از دهانش به روی سن افتاد. در همین سالن و در نمایشی بزرگ یکی از شخصیتهای اصلی چند صفحه از نمایشنامه را جاانداخت و صحنه مهمی که قرار بود نیم ساعت طول بکشد، پنج دقیقهای به پایان رسید. اینها تنها گوشهای از اتفاقاتی است که در برنامههای زنده رخ میدهد.
عزتالله ضرغامی رئیس سابق صدا و سیما چندی قبل در رابطه با سوتیها و گافهای برنامههای زنده تلویزیونی گفت: «در یک برنامه تلویزیونی مخصوص کودک و در گفتوگوی تلفنی مجری با یک خردسال حرفی زده میشود. مجری چگونه باید این قضیه را در برنامه زنده کنترل کند. این تقصیر ما نیست و برنامه زنده است و پیش میآید. ضمن اینکه اخیرا این سوتیها را روی اینترنت میگذارند. بنابراین وقتی دیگران این کار را میکنند، چرا خودمان نکنیم و سوتیهای خودمان را پخش نکنیم؟! بالاخره مردم از این سوتیها لذت میبرند و این سوتیها چیزی نیستند که بتوان پنهانشان کرد.»
اتفاقات جالب در برنامههای زنده
در میان برنامههای زنده تلویزیونی برنامه نود ساخته عادل فردوسیپور رکورددار محسوب میشود. البته این رکورد هم در زمینه تداوم پخش، میزان مخاطب و البته تعداد سوتیهایی است که داده میشود. جالب است که وقتی آدم باهوش باشد میتواند حتی از نقطهضعفهایش پل موفقیت بسازد. همانطور که عادل فردوسیپور در این برهوت فوتبال و در حالیکه در این فوتبال بیحال دیگر حتی کسی حوصله درگیری و جنجال ندارد، سوتیها و اتفاقاتی را که محصول پخش زنده و صدا و سیمای خودمان هستند، تبدیل به بخشی از جذابیت برنامهاش کرده است. وقتی در نیمه شب عادل با هیبت پروفسورهای شلخته میان کاغذهایش دنبال چیزی میگردد و با همان شتاب همیشگی به محمد احمدزاده مربی وقت ملوان میگوید: «آقای ملوان»! کات به نمای بسته چهره محمد احمدزاده که از این اتفاق شوکه و سرخ شده و سپس کات به فردوسیپور که ناگهان میزند زیر خنده. اینگونه است که یکی از بانمکترین سوتیهای پخش زنده تلویزیون شکل میگیرد، اما همانطور که میدانید این اولین و آخرین سوتی نود نیست. در این برنامه گاه پروژکتور منفجر میشود، گاه صندلی مجری و مهمان از پشت روی زمین میافتد و گاه پاهای بلند فردوسیپور که با عجله به اینور و آنور استودیو میرود به هم گره میخورد و… اما آنچه این اتفاقات را به چاشنی و نمک و فلفل نود تبدیل کرده است برخوردی است که به مرور زمان و طی سالها سوتیهایی که رخ میدهد از جانب عادل فردوسیپور، عوامل، مهمانان و حتی مدیران صدا و سیما نسبت به آنها شکل گرفته است. حالا وقتی محمد مایلیکهن در نود – که برنامه زنده پربیننده تلویزیونی هم هست – از علایق نوجوانیاش به خواننده لسآنجلسی میگوید به کسی برنمیخورد.
میکروفن باز
مسئولان صدا در برنامههای زنده تلویزیونی واقعا کار دشواری دارند، چراکه اگر لحظهای غفلت کنند ممکن است حرفهای در گوشی و خصوصی عوامل و پشت صحنه بهطور زنده برای میلیونها نفر پخش شود. قبل از شروع جام جهانی، درگیر و دار حمله به صفحه لیونل مسی و ماجرای هاشم بیکزاده، در همان زمانی که کارشناسان بر سر پیشبینی تعداد گلهای خورده ایران از آرژانتین از هم سبقت میگرفتند، در برنامه ورزشی شبکه دو، یکی از آن سوتیها رخ داد. دو تن از مربیان و پیشکسوتان فوتبال در استودیو حاضر شده و درباره سرنوشت تیم ملی ایران در جام جهانی صحبت کردند.
این دو کارشناس در زمانی که برنامه روی آنتن بود از تیم ملی ایران، بازیکنان و مربیان تعریف و تمجید کرده و حتی پیشبینی کردند که تیم ملی بتواند از گروهش صعود کند، اما وقتی مجری برنامه سکان را به اتاق فرمان سپرد آنچه نباید رخ داد و میکروفن استودیو باز ماند و صدای کارشناسان بهطور زنده روی آنتن رفت که میگفتند: «معلوم نیست چه بلایی سرمون بیاد. مسی رو بگیریم؟ هیگوئن رو بگیریم؟ آگرو رو بگیریم؟ با دیماریا چکار کنیم…؟!»
اما میکروفن باز اتفاق ناخوشایندی را هم رقم زد و آن زمانی بود که آرش برهانی مهاجم تیم استقلال در یک برنامه زنده تلویزیونی در شبکه سه حاضر شد. درگیری لفظی برهانی و مجری در پشت صحنه وقتی با حواسپرتی مسئول صدا همراه میشود، میتواند تبدیل به موضوعی شود که میلیونها چشم و گوش آن را دیده و میشنوند. مجری در پشت صحنه حرفهای ناجوری درباره برهانی میزند و صدا روی آنتن برای همه پخش میشود، حتی برهانی.
عیب رندان مکن
یکی از چهرههای سرشناس در برنامهای وزین در شبکه چهار شرکت کرده و در گرماگرم بحث، شعری از حافظ را میخواند: «عیب رندان مکن ای…» اما پخش زنده است و نمیتوان کاری کرد. مجری که یکی از چهرههای معروف صدا و سیماست هم همینطور هنگ کرده و نگاه میکند و مهمان سرشناس پشت سرهم میگوید: «عیب رندان مکن ای…» مجری که قصد دارد مهمانش را از این موضوع خارج کرده و وارد بحث جدیدی کند چیزی میگوید که ماجرا را پیچیدهتر میکند: «اگر ممکنه یک شعر دیگر از حافظ بخونید…!»
جیگر و پیکه
«جرارد پیکه مدافع بارسا پشت پنالتی قرار میگیره و…» تصویر نامزد سرشناس جرارد پیکه از رسانه ملی پخش میشود. البته چنین اشتباهاتی در حجم بالای تولیدات و پخش زنده تلویزیونی اجتنابناپذیر به نظر میرسد، اما اتفاقاتی هم هست که کمی فراتر از ظرفیت یک برنامه تلویزیونی است. مثل اتفاقی که برای آزاده نامداری مجری تلویزیون در برنامه شبنشینی رخ داد. در حالی که مهمان برنامه در حال خداحافظی از نامداری و دیگر مجری برنامه بود، میز مقابل آزاده نامداری که میزی بیقواره و بزرگ بود برمیگردد و به سمت دوربین روی کف استودیو میافتد، البته آنچه این ماجرا را دلخراشتر میکرد، واکنشی بود که مجری و البته حاضران در استودیو نشان دادند. در حالیکه نامداری شوکه شده بود، مجری دیگر دست به سینه ایستاده و به لطیفههای مجید صالحی میخندید.
در برنامه ترکیبی «امروز هنوز تمام نشده» که از شبکه یک پخش میشد، دو مجری جوان یکی دیگر از سوتیهای تلویزیونی را دادند. مجری آقا از مجری خانم میخواهد که نامههای مردم را بخواند و خانم مجری میخواند: «بینندهای نوشتند… در برنامتون آهنگهای شاد پخش کنید، ممنون جای خالی….» مجری آقا تعجب میکند. مجری خانم: «من دیگه بقیهاش رو نمیخونم…» مجری آقا: «چرا؟ مگه چی نوشته….» مجری خانم: « شما جیگر دوست دارین…؟!» مجری آقا فقط به او نگاه میکند.
افتاد؟!
داریوش ارجمند در یک برنامه تبلیغاتی زنده تلویزیون حاضر میشود و با هیبت حشمت فردوس میزند کاسه و کوزه برندی را که این همه هزینه کرده به هم میریزد: (با لحن حشمت فردوس بخوانید) «ببینیم این همون کارخونهایه که هفتهای ۱۰۰ میلیون جایزه میده؟ بریم ببینیم کجای کارن؟ کجا برمیدارن؟ کجا میرفوشن مام بریم پیاش…» وقتی دیالوگهای داریوش خان تمام شد همه از جمله نمایندگان برند مورد نظر منتظر بودند که ایشان بگویند: «افتاد؟» که خب البته نگفتند.
هدیهای به رسم امانت
کاظم احمدزاده مجری معروف تلویزیون در یکی از آن جنگهای معروفش در شبکه پنج وقتی مثل همیشه در پایان هدیهای را به حاضران میداد، گفت: «بله و این هم هدیهای به رسم امانت…». البته احمدزاده و شهریاری بعدها یکی از جالبترین حرکات خود در تاریخ برنامههای زنده تلویزیونی جهان را رقم زدند که آن ماجرا خود یک بحث تخصصی و دقیق را میطلبد.
امید ذاکرینیا / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
افزودن دیدگاه جدید