از فیلترینگ اینستاگرام چه کسانی سود خواهند برد؟
هرچه در عالم ضرب المثل تاکید شده که «برای یک بی نماز مسجد را نمیبندند»، در عالم واقع ماجرا به گونه دیگری رقم میخورد؛ نمونه بارز آن، فیلتر کردن یک شبکه اجتماعی با یک و نیم میلیون کاربر فعال به خاطر نارضایتی یک تن است!
به گزارش «سیتنا»، سایت تابناک ادامه داد: اینستاگرام، معروف ترین شبکه اجتماعی اشتراک گذاری عکس در جهان که پیشتر یک بار با دخالت رئیس جمهور از فیلتر شدن رهانیده شده است، به تازگی با چالشی جدید در کشورمان مواجه شده است.
بر اساس اخبار رسیده، یک قاضی در شهر شیراز، پیرو رسیدگی به یک شکایت خصوصی، حکم به فیلتر شدن این شبکه اجتماعی موبایل بنیان را داده و ظاهرا این حکم به مسیر ابلاغ به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار گرفته تا اجرایی شود.
البته هنوز معلوم نیست که شکایت مورد بررسی قرار گرفته درباره کاربری خلاف شئونات یکی از کاربران این شبکه بوده یا شاکی اینستاگرام، به کل از کل مجموعه این سایت شکایت کرده است چراکه اگر فرض نخست صحیح باشد، به سادگی با ارسال یک ایمیل به زبان انگلیسی به مدیریت این سایت میشد محتوای مجرمانه را حذف کرد یا حتی درخواست مسدود شدن کاربری که به حریم دیگران تجاوز کرده را مطرح کرد اما اگر فرض دوم صحیح باشد، آن زمان ماجرا تفاوت خواهد کرد و سخت است دلیلی برای محکومیت اینستاگرام بتوان یافت!
ماجرا زمانی جالب تر میشود که بدانیم از یکسو تشخیص مصادیق و محتواهای مجرمانه در بستر اینترنت به کارگروه خاصی به همین نام سپرده شده و جدای آن، از سوی دیگر، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بارها اعلام کرده که توانایی بستن صفحات خاص را دارد و با تکیه بر این مولفه، یافتن استدلال قاضی برای صدور حکم فیلترینگ تمام و کمال این سایت با یک و نیم میلیون کاربر ایرانی دشوارتر از قبل خواهد شد.
گویی در تصادفی، نقص خودرو عامل رویداد تشخیص داده شود و یک قاضی حکم به بستن در کارخانه تولید کننده خودرو را بدهد؛ اگر تصور چنین موضوعی از ذهنمان خطور کرد و ممکن به نظر رسید، آن زمان فیلترینگ اینستاگرام توجیه خواهد شد اما اگر غیر از این بود، به نظر میرسد که حکم این قاضی محل اشکال است.
با این تفاسیر بد نیست از قاضی صادر کننده حکم، از کسانی که از حکم صادر شده اطلاع یافتهاند اما شگفت زدگی خود را پنهان نمودهاند، از مسئولان حاضر در کارگروه فیلترینگ که سخن رئیس جمهور درباره فیلتر نشدن را نقد میکنند اما گلایهای به دستور فیلتر شدن یک سایت توسط قاضی ندارند و خلاصه تمامی دست اندرکاران فیلترینگ و به طور کلی، تصمیم گیرندگان اینترنت در کشور پرسید:
آیا بستن این شبکه اجتماعی منجر به آن نمیشود که کاربران از فیلتر شکن استفاده کنند و در این صورت دسترسی به تمام محتواهای سایت های دیگر که به درستی فیلتر شدهاند، برایشان مهیا خواهد شد؟
آیا سوق دادن جوانان به سوی استفاده از فیلترشکن، باعث به انحراف کشیده شدن ایشان نخواهد شد؟
با حضور و ایجاد شبکه های اجتماعی متعدد تا کی میتوان نسبت به فیلتر کردن این شبکه ها اقدام کرد؛ براستی چند شبکه را میتوان فیلتر کرد؟
آیا بهتر نیست به جای فیلتر کردن تمامی یک سایت مهم یا شبکه اجتماعی، بخشی از آن را که با اخلاق، مبانی دینی، اسلامی و امنیتی مغایر است، فیلتر کنیم و امکان دسترسی برای سایر صفحات آن باقی بماند؟
آیا غیر از این است که بسیاری محصولات غربی مانند فیلمهایشان ممکن است در کلیت خوب توصیف شوند اما حاوی مضامینی به شدت مشکل برانگیز باشند که با سانسور، میتوان تصحیح شان کرد؟ همان کاری که امروز، صداوسیما انجام میدهد تا تمایل به استفاده از ماهواره ها را کمتر کند؟
با این حساب از فیلتر کردن اینستاگرام، چه کسانی سود خواهند کرد و چه کسانی زیان خواهند دید؟ آیا نمیشود هم مطمع نظر شاکی خصوصی پرونده را مورد توجه قرار داد و هم فکری برای یک و نیم میلیون کاربر ایرانی این سایت کرد که قطعا از فیلترشدن آن خرسند نخواهند شد؟!
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید