آثار ساماندهی ارز ترجیحی بر خط فقر مطلق
استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، معتقد است: در سالهای گذشته خط فقر در کشور از یک روند رو به افزایش برخوردار بوده است، از طرف دیگر مشخص شد که تغییر نرخ ارز ترجیحی به افزایش قیمت منجر میگردد و در نتیجه خط فقر باز هم صعودی خواهد شد و در نتیجه درصد خانوارهای فقیر افزایش خواهد داشت.
دکتر خلیل حیدری، استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در یادداشت ارسالی برای سیتنا نوشت:
برای بررسی آثار ساماندهی ارز ترجیحی بر خط فقر مطلق ضروری است ابتدا مشخص گردد خط فقر چیست و چگونه محاسبه میگردد سپس مکانیزم اثرگذاری تغییر نرخ ارز بر آن مشخص میگردد.
فقر پدیدهای چند بعدی است از این رو ارائه یک تعریف جامع و دقیق از آن کار سادهای نمیباشد. از دهه 1990 بانک جهانی و سازمان ملل متحد تلاشهایی در جهت رسیدن به اجماع در ارتباط با مفهوم فقر و استراتژیهای کاهش فقر آغاز کردهاند که نتایج آن را میتوان در گزارشهایی که به عنوان راهنما منتشر شده مشاهده نمود. سازمان ملل متحد مفهوم فقر را از چهار منظر رویکرد پولی، رویکرد توانمندی، رویکرد محرومیت اجتماعی و رویکرد مشارکتی مورد توجه و بررسی قرار داده است. رویکرد پولی معمولترین روش برای تعریف و اندازهگیری فقر است.
در ادبیات موضوع مرتبط با خط فقر، فقر محرومیت از رفاه تعریف شده است. بسته به این که فقر به مفهوم مطلق یا نسبی در نظر گرفته شود، آستانههایی تعریف میشود که مرز بین فقیران و سایر افراد جامعه را مشخص میکند. این آستانه «خط فقر» نامیده میشود. به این ترتیب ملاحظه میشود که خط فقر نیز دارای دو مفهوم مطلق و نسبی است که انتخاب هر یک از این دو، در سیاستهای عملی فقرزدایی حائز اهمیت میباشد، زیرا شاخصهای فقر مبتنی بر هر یک از این دو مفهوم، حساسیتهای متفاوتی در مقابل تغییرات اقتصادی - اجتماعی کوتاهمدت و بلندمدت و یا نابرابری درآمدی از خود نشان میدهند.
بر اساس تعریف، خط فقر مطلق «عبارت است از مقدار درآمدی است که با توجه به زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی،... جامعه مورد بررسی برای تأمین حداقل نیازهای افراد (مانند غذا، پوشاک، مسکن و ...) لازم است و یا حداقل شرایطی (مانند حداقل میزان درآمد، تحصیلات،مسکن و ...) است که عدم تأمین آن موجب میشود تا فرد مورد بررسی به عنوان فقیر در نظر گرفته شود، این روش تعیین خط فقر را «روش نیازهای اساسی» نیز میگویند.
در این روش ابتدا یک میزانی از درآمد برای تأمین هزینههای غذایی مصرفی در نظر گرفته میشود سپس یا مقداری درآمد ثابت برای تأمین سایر نیازهای اساسی به آن افزوده میشود (روش روانتری) و یا میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین هزینههای غذای لازم برای زنده ماندن فرد با استفاده از میانگین هندسی نسبت هزینه غذا به هزینه کل فرد در جامعه مورد بررسی به حداقل درآمد مورد نیاز برای تأمین هزینه نیازهای اساسی تبدیل میشود (روش ارشانسکی) و یا اینکه با توجه به تابع مصرف انگل در جامعه، اندازه مشخص و معمولی را برای نسبت هزینه غذا به حداقل درآمد مورد نیاز برای تأمین نیازهای اساسی در نظر گرفته و نسبت هزینه غذا به درآمد هر یک از افراد را با آن میسنجند. در صورتی که اندازه این نسبت برای هر فرد جامعه بزرگتر از اندازه مشخص و معلوم در نظر گرفته شده باشد وی فقیر محسوب میشود (روش نسبت غذا).
در واقع مسئله شناسایی فقیرها یکی از مهمترین مسائلی است که در هر اقتصاد می باید مورد توجه قرار گیرد. شناسایی تک تک گروههای فقیر و نظارت دائمی بر وضعیت آنها تقریباً غیرممکن است زیرا هزینههای این نظارت دائمی، فراتر از کل منافعی است که نظام حمایتی میتواند منتقل کند. بر این اساس بجای شناسایی فقیرها بهتر آن است که خصوصیات اجتماعی و اقتصادی فقیرها شناسایی شوند. برای مثال سن، جنس، شغل، منطقه جغرافیایی، میزان تحصیلات، بعد خانوار، بخش اقتصادی فعالیت سرپرست خانوار فقیر و سایر خصوصیات فقیرها را می توان شناسایی نمود تا بر اساس این یافتهها امکان هدفمند نمودن حمایت فراهم آید. در هر صورت خط فقر یک حداقل سطح زندگی است که پایینتر از آن، سلامت اعضای خانوار دچار خطر میشود. در خط فقر مطلق سلامت خانواده به مرحله هشدار میرسد. به این منظور ما در مطالعات خود خط فقر بر اساس نیاز 2300 کالری نیاز روزانه فرد به مواد غذایی را در نظر میگیریم. البته 2300 کالری بر مبنای هرم سنی و جنسی جمعیت کشور و راهنماهای انستیتو تغذیه کشور به دست آمده است.
در این روش ابتدا مخارج کل در سطح خانوار سرانه و سپس خانوارها بر حسب مخارج سرانه به ده دهک درآمدی تقسیم میشوند، به طوری که در هر دهک ده درصد خانوارها قرار میگیرند. دهک اول درآمدی خانوارهایی را در بر می گیرد که مخارج آنها در مقایسه با سایر دهکها کمتر است و با انتقال به دهک های بالاتر مخارج افزایش پیدا می کند. به منظور برآورد کالری دریافتی هر دهک، 118 قلم کالای خوراکی در نظر گرفته میشود و با استفاده از جداول کالری میزان کالری این اقلام برای هر یک از گروه های درآمدی محاسبه میشود. سپس به منظور تخمین میزان کالری دریافتی ماتریس عملکرد غذایی محاسبه میگردد.
همانطور که ملاحظه میشود پایه اصلی محاسبه خط فقر در این روش مصرف کالاهای اساسی توسط خانوارها است. در نتیجه تغییرات مصرف تحت تاثیر افزایش یا کاهش قیمت میتواند خط فقر و در نتیجه شاخصهای فقر را متاثر نماید. از سوی دیگر مخارج خانوارها به غیر از مخارج خوراکی تابعی خواهد بود از مخارج خوراکی خانوارها زیرا خانوارها به سبب حفظ سلامت سعی در ثابت نگه داشتن مخارج غذایی خود دارند. برای این منظور سایر مخارج همچون بهداشت، آموزش، پوشاک، تفریح و سایر خدمات را کاهش میدهند. بنابراین اگر تغییر نرخ ارز ترجیحی موجب افزایش قیمت کالاهای اساسی گردد خانوارها به منظور حفظ سلامت ابتدا از مخارج سایر اقلام مصرفی خواهند کاست و چنانچه شوک قیمتی بالا باشد از مخارج خوراکی نیز کاسته میشود که در هر دو صورت خط فقر افزایش خواهد یافت و در نتیجه خانوارهای بیشتری دچار فقر خواهند شد. حال که مکانیزم تاثیر افزایش نرخ ارز بر خط فقر مشخص گردید سوال این است که ایا تغییر نرخ ترجیحی ارز قیمت کالاهای اساسی را افزایش خواهد داد.
اتخاذ این سیاست افزایش هزینههای تولید و واردات اقلام مشمول را به صورت مستقیم و اقلام غیرمشمول را به صورت غیرمستقیم به دنبال خواهد داشت که اثر نهایی آن بر قیمت مصرفکننده امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. برای مثال مطالعات روی تاثیر نرخ ارز بر برخی اقلام اساسی نشان میدهد در سناریوهایی با افزایش نرخ ارز از نرخ ترجیحی به 50 درصد نرخ ارز نیمایی روی کالاهایی مانند روغننباتی (بیش از 70 درصد)، شیر (بیش از 80 درصد)، گوشت قرمز (بیش از 60 درصد) و گوشت مرغ (بیش از 57 درصد) هزینههای تولید را افزایش خواهد داد. حال که افزایش قیمت کالاهای اساسی قطعی است ببینیم برای خط فقر کشور چه اتفاقی خواهد افتاد. این امر نیازمند بررسی کالری دریافتی خانوارهای شهری و روستایی طی سالهای گذشته است. نمودار زیر کالری دریافتی خانوارهای شهری و روستایی را در دهکهای چهارم، پنجم و ششم نشان میدهد. به عبارت دیگر کالری دریافتی خانوارهایی که بالای 2300 کالری بوده از دهک دوم و سوم به دهکهای پنجم و ششم رسیده است. یعنی افزایش خط فقر که روند آن در جدول زیر مشاهده میگردد.
همانطور که ملاحظه میشود در سالهای گذشته خط فقر در کشور از یک روند رو به افزایش برخوردار است از طرف دیگر مشخص شد که تغییر نرخ ارز ترجیحی به افزایش قیمت منجر میگردد در نتیجه خط فقر باز هم صعودی خواهد شد و در نتیجه درصد خانوارهای فقیر افزایش خواهد داشت.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید