نامجومطلق: مگر من پاسبان هستم که پنج صبح دم اتاق بازیکنان بروم؟
تیم در قطر داشت مسابقه میداد و من سرمربی بودم، اما هر روز نام یک کاندیدای جدید به عنوان سرمربی احتمالی استقلال از طرف آقایان معرفی و مطرح میشد!
به گزارش خبرورزشی، سرانجام سکوت سرمربی آسیایی استقلال در گفتگو با خبرورزشی شکست و نامجومطلق که از بسیاری مسائل رنجیدهخاطر بود، با صراحت پیرامون وضعیت استقلال و اتفاقاتی که در قطر برای این تیم رخ داد، با ما به گفتگو نشست. حرفهایی بسیار صریح و البته خواندنی...
ماجرای صبحانه
در مورد این داستان که بعضی از بازیکنان استقلال ساعت ۱۱ ظهر تازه صبحانه میخوردند، باید انصاف را رعایت کرد و گفت شرایط صبحانه خوردن بازیکنان در دوران آقای استراماچونی هم همینطور بود. من از خودم نمیگویم بلکه در این رابطه سؤال کردم و به من گفتند در دوران آقای استرا هم همینگونه بود. به خاطر بحث کرونا صبحانهها را پشت درِ اتاق بچهها میگذاشتند. برنامه غذایی ما توسط آقای دکتر ستوده تنظیم شده بود. این شرایط از مدتها قبل بود و من نمیتوانستم به یکباره آن را عوض کنم.
شببیداری
میگویند بازیکنان استقلال تا ساعت ۴، ۵ صبح بیدار بودند. شرایط اردو به گونهای بود که کسی حق نداشت از درِ هتل خارج شود و پلیس جلویش را میگرفت. آنقدر مسابقات فشرده بود که تمام وقت من و همکارانم صرف برگزاری جلسات فنی و آنالیز میشد. مگر من پاسبان هستم که ساعت پنج صبح دم در اتاق بازیکنان بروم و ببینم بیدار هستند یا نه؟
داستان قلیان
بگذارید یک مسئله را خیلی صریح بگویم. آقای سعادتمند پس از بازگشت کاروان استقلال به تهران داستان قلیان را گفت تا فشار را از روی خودش بردارد! با توجه به سیستمهای بسیار دقیق اطفای حریق در هتلهای قطر اصلاً کسی به هیچ عنوان نمیتواند داخل اتاق به صورت مخفیانه قلیان بکشد. احتمالاً موقع بازگشت یکی از بازیکنان قلیان خریده و تازه شاید آن هم برای خودش نبوده و میخواست هدیه بدهد. کلاً چنین مسائلی کاملاً درونخانوادگی است و تحت هیچ شرایطی نباید افشا شود.
دردسر برای استقلال
این نکته را تا امروز جایی بازگو نکردهام، چون نمیخواستم بحث خودستایی پیش بیاید. الان هم کوچکترین منتی سر استقلال ندارم، اما فقط همین قدر بگویم که اگر من به عنوان سرمربی همراه استقلال به قطر نمیرفتم، اصلاً نمیگذاشتند این تیم در لیگ قهرمانان آسیا بازی کند، چون فرهاد مجیدی کنارهگیری کرده بود و براساس قوانین لیگ قهرمانان هر تیمی باید سرمربیای معرفی کند که مدرک پروفشنال داشته باشد. اگر سرمربی چنین مدرکی نداشته باشد، اصلاً نمیگذارند در لیگ قهرمانان وارد زمین شود. من که خودم دنبال سرمربیگری استقلال نرفتم بلکه بعد از ماجراهای فینال جام حذفی به واسطه تماس مدیران ارشد باشگاه و گروهی از عزیزان دیگر آن هم در شرایطی که کسی قبول نمیکرد سرمربی شود، خودم را فدا کردم تا استقلال آسیبی نبیند، اما هیچکس این مسائل را ندید. تمام دردسرها را به جان خریدم تا تیمی که پس از ناکامی در فینال جام حذفی عملاً به نوعی متلاشی شده بود را دوباره سر پا کنم. حتماً آقایان یادشان هست که کاروان استقلال در چه وضعیتی عازم قطر شد. تعداد بسیار زیادی از نفرات ویزا نداشتند و علی کریمی هم شب قبل از بازی با حریف عراقی به جمع ما اضافه شد. من فقط برای آبروی استقلال تلاش میکردم.
حمایت
ما در حالی وارد زمین شدیم که الشرطه کاملاً با تیم زمستان سال گذشته از نظر تاکتیکی متفاوت شده بود و بهمعنای واقعی کلمه پیشرفت کرده بود. در آن مسابقه میتوانستیم پیروز شویم ولی چنین اتفاقی با بدشانسی رخ نداد، اما مقابل الاهلی عربستان مقتدرانه پیروز شدیم. در جدال با پاختاکور هم خودتان دیدید داور چه بلایی سر استقلال آورد. البته همه اینها را کنار بگذارید و به این مسئله نگاه کنید که باشگاه استقلال هیچ حمایتی از من نکرد. بازیکنان در چند گروه مختلف به قطر رسیدند، پنجره نقل و انتقالات بسته بود و البته اتفاقات دیگری هم رخ میداد که واقعاً آزاردهنده بود.
مذاکره با سرمربی جدید
یکی از این اتفاقات، مذاکرات مداوم و رسانهای شدن مستمر نام کاندیداهای احراز سمت سرمربیگری استقلال برای فصل آینده بود. تیم در قطر داشت مسابقه میداد و من سرمربی بودم، اما هر روز نام یک کاندیدای جدید به عنوان سرمربی احتمالی استقلال از طرف آقایان معرفی و مطرح میشد! باور کنید هرگز نزد مدیران باشگاه گلایه نکردم، فقط یک روز به نصرا... عبداللهی عزیز گفتم: من که اصلاً برای فصل آینده برنامهای ندارم ولی آیا به نظر شما که خودتان بازیکن تیم ملی این مملکت بودهاید، وقتی بازیکنان میشنوند و میخوانند که استقلال دنبال سرمربی جدید است، آیا برای سرمربی کنونی بازی میکنند؟ متأسفانه دقیقاً به همین خاطر است که میگویم از طرف باشگاه استقلال هیچ حمایتی از من صورت نگرفت.
صعود نمیکنیم!
قبل از آغاز مسابقات استقلال برخی افراد معتقد بودند این تیم در پیکارهای آسیایی کیسه گل میشود. شاید گفتن این جمله خیلی تلخ باشد ولی بعضی افراد در داخل خود باشگاه هم فکر میکردند ما نمیتوانیم از گروه خودمان صعود کنیم! اگر غیر از این فکر میکردند، شاید بیشتر کمک حالمان میشدند. البته پیروزی ارزشمند مقابل الاهلی عربستان تمام معادلات را برهم زد و در بازی مقابل پاختاکور نیز انواع بلاها سرمان آمد.
قرنطینه
حالا که مسابقات تمام شده، میتوانم این مسئله را افشا کنم که قبل از جدال با پاختاکور ۵، ۶ بازیکن استقلال را قرنطینه کرده بودند و دو ساعت قبل از بازی مجوز حضورشان در میدان را دادند. دلیل این اتفاق این بود که تست کرونای آنها مشکوک اعلام شده بود و به همین خاطر این نفرات را از ما جدا کردند و دو ساعت قبل از بازی تحویل ما دادند. یعنی نفرات فوق حتی موقع صرف غذا هم کنار استقلال نبودند و کاملاً طبیعی است در چنین شرایطی تمرکز کل مجموعه پایین میآید.
پیگیری شرایط استقلال
شاید گفتن این حرف تلخ باشد ولی متأسفانه بعضی از پیشکسوتان استقلال با اینکه خودشان در لیگ برتر تیم داشتند، مرتب پیگیر وضعیت استقلال بودند و در مورد این تیم حرف میزدند! من از روزی که به ایران برگشتیم، سکوت کردم تا باشگاه خیلی راحت بتواند برای انتخاب سرمربی جدید تصمیم بگیرد. الان هم وقتی دیدم انتخاب آقای محمود فکری تا حد زیادی قطعی شده است، حرفهایم را به شما زدم. به محمود فکری عزیز تبریک میگویم و برایش آرزوی موفقیت دارم. از همه استقلالیها هم میخواهم حداقل برای یک بار هم که شده از سرمربی تیم به طور تمامعیار حمایت کنند. حمایتی که متأسفانه از من دریغ شد. کسی دارد این حرفها را میزند که پای خودش را برای استقلال داد.
پنجره بسته
اگر پنجره بسته نمیشد و با بازیکنان جدید راهی قطر میشدیم، قطعاً شرایط برای کسب نتایج مطلوب و بهتر فراهم میشد. اصلاً اگر آن اتفاقات پس از پیروزی مقابل پرسپولیس رخ نمیداد و ما با قهرمانی در جام حذفی عازم لیگ قهرمانان میشدیم، قطعاً وضعیت فرق میکرد. شاید باورتان نشود ولی به نظر من اگر استقلال آرامش داشت، با وجود همه مشکلات، ناداوریها و حتی پنجره بسته باز هم میتوانست پاختاکور را شکست دهد.
بازگشت به عقب
من برای کمک به استقلال قبول مسئولیت کردم و همان موقع میدانستم چه روزهای سختی در انتظارم است بنابراین حتی اگر زمان دوباره به عقب برگردد، باز هم سرمربیگری استقلال را قبول خواهم کرد، چون هدفم کمک به این تیم در لیگ قهرمانان بود.
بیمعرفتی
در آخر فقط باید این را بگویم که متأسفانه بیمعرفتی در فوتبال ما دیگر نهادینه شده و اتفاقات بسیار تلخی را میبینیم که... از همه اینها که بگذریم، باز هم به محمود فکری تبریک میگویم و برایش آرزوی موفقیت میکنم.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید