به پویش شرکتی دانش بنیان در هلدینگ فناپ
دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری از آن اختراعاتی بودند که با گذر زمان جایشان را در زندگی مردم باز کردند و اکنون به عنوان یکی از 10 ابزار الکترونیک پر کاربرد بشر شناخته شدهاند؛ ابزارهایی که با آمدنشان صنعت بزرگ و پردرآمد فیلمسازی در دنیا را به وجود آوردند، صنعت تولید دستگاه تلویزیون و محصولات مشابه را به همراه داشتند و هزاران صنعت شناخته شده دیگر از برکات این اختراع هستند.
به گزارش سیتنا، در این بین، صنعتهایی هم هستند که از این ابزار به شکلی حرفهای استفاده ولی خیلی برای ما شناخته شده نیستند، یکی از این ها حوزه نظارت تصویری است. صنعت نظارت تصویری گستره وسیع و کاربردهای متفاوتی دارد؛ شاید یکی از پیش پا افتادهترین کاربردهایش همین دوربینهای کوچک و بزرگی باشد که در فروشگاهها و مغازهها میبینیم. گفته میشود در لندن اگر 1000 متر در یک خیابان تجاری قدم بزنید بیش از صد تصویر از شما ثبت میشود! اما این صنعت چیزی فراتر از این حرفهاست؛ آیا تا به حال از خودتان پرسیدهاید دوربینهای نظارتی سطح شهر، مثل دوربینهای نصب شده در اتوبانها و ساختمانهای حساس و مهم چطور کار میکنند؟ چطور اطلاعات مورد نظر از این همه دوربین دریافت، طبقه بندی و مورد استفاده قرار میگیرد؟ چه چیزی امنیت یا صحت اطلاعات این دوربینها را تضمین میکند؟ اصلا چه نرمافزارهایی برای این کار وجود دارد و آیا شرکتهای ایرانی در این زمینه حرفی برای گفتن دارند؟برای پاسخ به سوالاتمان به سراغ شرکت به پویش ایرانیان آسیا (به پویش) رفتیم تا ببینیم قضیه از چه قرار است.
چرا به پویش؟
«به پویش»، یکی از شرکت های زیرمجموعه هلدینگ فناپ و از معدود شرکتهایی است که در زمینه نظارت تصویری در ایران فعالیت می کند. شواهد نشان میدهد که به پویش علاوه بر اولین بودنش در این حوزه، موفق نیز عمل کرده است. شرکتی جمع و جور و با جمعیتی کم در دل یکی از ساختمانهای نزدیک خیابان مطهری است. صحبت را با شعار سازمانی شرکت به پویش شروع میکنیم و اینکه چه چیزی در سعار سازمانیشان «تولید نرمافزارهای بومی فرافناورانه برای سرزمین هوشمند» نهفته است.
علی اصغر رستمی، مدیر عامل شرکت به پویش این شعار را خیلی شمرده و با دقت برایمان میخواند. او میگوید: «ما در این شعار بر چهار چیز تاکید داریم؛ «تولید نرمافزار»، «بومی بودن»، «فرافناورانه بودن» و «رسیدن به سرزمین هوشمند» که هدف نهایی فناپ است.»
تحریمها یک فرصت یا تهدید؟
هسته اولیه به پویش را یک تیم کوچک از متخصصان حوزههای هوش مصنوعی و پردازش تصویری تشکیل میدهند که هشت سال پیش برای یک شرکت فرانسوی کار میکردند ولی با شدت گرفتن تحریمها ادامه همکاری سخت و در نهایت قطع شد. پس از آن این تیم حرفهای تصمیم گرفت شکلی رسمی به خود بدهد و در داخل کشور در قالب یک شرکت به فعالیتش ادامه دهد؛ درست از همینجا فناپ وارد کار میشود و به پویش را برای آغاز این راه بلند همراهی میکند.
هسته اصلی شرکت به پویش روی هوش مصنوعی و پردازش تصویر است ولی در کنارش بالهای دیگری نیز در این شرکت شکل گرفته است. به پویشی ها معتقدند این شرکت چهار بال یا چهار محصول اصلی دارد؛ این چهار محصول عبارتند از نرمافزار نظارت تصویری بهنما (Video Surveillance)، سامانه مدیریت اطلاعات مکانی بهیاب(AVL/GIS)، سامانه پلاکخوان بهخوان (LPR) و شبکه مدیریت نمایشگرهای اطلاع رسانی بهسیما (Digital Signage).
4 بال شرکت به پویش
رستمی در خصوص محصولات این شرکت خیلی مختصر توضیح میدهد و میگوید: «در مورد به نما باید بگویم، بحثهای هوش مصنوعی و آشکارکردن عملیات از روی ویدئو، بخش اول کار و تجارت اصلی ما است. در مورد به یاب و بحث های AVL و GIS، عملیات دادهکاوی و هوش تجاری روی دادههای جغرافیایی مطرح است که برای کاربردهای حمل و نقلی و ناوگاههای عمومی استفاده دارد. ما در GIS بزرگترین پروژه AVL در خاورمیانه یعنی پروژه تاکسیرانی شهر اصفهان را انجام دادیم. این سامانه به طور مثال به ما میگوید که در خیابانهای مختلف چه میزان ترافیک وجود دارد یا مدیریت شهری با استفاده از این سیستم میتواند تشخیص دهد در کدام مناطق شهر ایستگاه تاکسی بگذارد.
به خوان یا همان محصول ثبت تخلف خودرو در حوزه های امنیتی، نظامی و شهرداری قابل استفاده است. در حال حاضر پلاک خوان این شرکت به عنوان کنترل کیفیت پلاک خوان های دیگر در پروژه پرداخت الکترونیک عوارض بزرگراهی (ETC) پذیرفته شده است.
آخرین محصول هم محصول ساینیج یا همان به سیما که محصولی تبلیغاتی مبتنی بر ویدئو است و نمونهاش در بانکها و LCDها برای اهداف تبلیغاتی و اطلاعرسانی وجود دارد. محصول دیجیتال ساینج دو حالت آفلاین و آنلاین دارد. مثلا در حالت آنلاین این قابلیت وجود دارد که ویدئوی یک سخنرانی به صورت زنده در تمام السیدیهای یک بانک یا سازمان پخش شود و در حالت آفلاین هم که اطلاعات از قبل به آن داده میشود.
ما در زمینه اپلیکیشن موبایلی هم کارهایی در دست انجام داریم که بیشتر B2C هستند و همچنین سیستمی در حال توسعه داریم که بر اساس نوعی از شبکههای اجتماعی با ارتباط تصویری کار میکند.»
ثروتی به نام سرمایه انسانی
در شرکت به پویش چهار معاونت وجود دارد؛ «معاونت مالی – اداری»، «معاونت فروش»، «معاونت فنی» و «معاونت محصول». از این بین دو معاونت فنی و محصول نقش کلیدی در ارائه راهکارهای این شرکت دارند و در واقع بار سنگین شرکت روی آنها است.
هر چند به پویش یک شرکت 30 نفره است اما در واقع متخصصانی هستند که خیلی از شرکتهای خارجی آنها را با آغوشی باز میپذیرند؛ این افراد با وجود تمام پیشنهادهای گوناگونی که از شرکتهای خارجی به آنها داده میشود ماندهاند و احتمالا یک انگیزه قوی برای ماندن دارند. البته ناگفته نماند در طول سالهایی که این شرکت فعالیت میکند، افرادی هم بوده اند که حالا در شرکتهای مطرح بینالمللی مشغول هستند.
رستمی درباره نیروی انسانی به پویش میگوید: «در حال حاضر 30 نفر پرسنل داریم که حدود 80 درصد آن نیروی فنی و 20 درصد ستادی هستند و بیشتر نیروهایمان در زمینه هوش مصنوعی متخصصان قویای هستند. برای جذب نیروی جدید خیلی شیوههای متعارف جامعه پاسخ نیاز ما را نمیدهد و اگر نیروی جدیدی جذب کنیم بیشتر توسط خود پرسنل، مانند همدانشگاهیان و همکاران سابق آنها معرفی میشوند و اکثرا از چهار دانشگاه شهید بهشتی، امیرکبیر، تهران و دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات هستند. ناگفته نماند شرکت ما در طول این چهار سال 10 نفر خروجی برای رفتن به خارج از کشور داشته است. نکتهای که وجود دارد این است که ارزش افزوده شرکتهای دانشبنیان، همان سرمایه انسانی آنها است که وارد شرکت شده و دانشی در آن متبلور میشود؛ مسلما حفظ این سرمایه انسانی اولین ارزش افزودهای است که شرکت ما میتواند داشته باشد و حفظ آن باعث دوام شرکت میشود. بعد از این، ارزش افزوده ما برای مشتریانمان، فرافناورانه بودن محصولاتمان است. در این حوزه محصولات HighTech معمولا از کشورهای خارجی بدون حمایت و بومیسازی مناسب وارد کشور میشدند و مشکلات زیادی دارند؛ شرکت ما سعی دارد این مشکلات و نقصها را رفع کند که می توان گفت این یکی دیگر از ارزشهای افزوده ما برای مشتریانمان است.»
تولید داخلی و چالشهای پیش روی
از محصولات این شرکت سامانه نظارت تصویری را میتوان در مجموعههای مهمی همچون متروی تهران، برج میلاد، بزرگراه صدر، جاده تهران – مشهد، تهران – چالوس، اصفهان - شیراز و برخی دیگر جادهها دید و مهم است که یک نرمافزار کاملا ایرانی و بومی در آنها استفاده شود. با این که نرمافزارهای خارجی هم وجود دارند و این کارها را انجام میدهند اما موقعیت مکانی (GPS) تمام دوربینهای نصب شده را میخواهد و این از لحاظ امنیتی میتواند موردهای استفاده ای دیگری برای آن شرکت خارجی داشته باشد.
مدیرعامل شرکت به پویش در این باره میگوید: «محصولاتی که تولید میکنیم از صفر در اینجا طراحی شدهاند و منبع نرمافزار در همین جا شکل گرفته است. ما اولین و تنها تولیدکننده نرمافزار نظارت تصویری هستیم. دوستان دیگری نیز هستند اما هنوز در این زمینه کاربرد عملیاتی نداشتهاند.»
با توجه به اینکه به پویش اولین و تنها شرکتی است که نرم افزار نظارت تصویری کاملا بومی ارائه میکند مسلما با چالشهای زیادی در این راه مواجه بوده است، مخصوصا این که بتوانند محصول خود را در حضور محصولات مشابه خارجی به فروش برسانند و مزیت رقابتی نیز داشته باشند. اما آنها چطور توانستهاند چنین مشتریان بزرگی را راضی کنند که محصولات خارجی را کنار بگذارند و از محصولات آنها استفاده کنند؟
چرا سازمانهای معتبر به پویش را انتخاب کردهاند؟
علی اصغر رستمی تایید میکند که فروش این محصولات در کنار نسخههای قفل شکسته و ارزان قیمت خارجی که هیچ پشتیبانی و تضمین امنیتی ندارند کار سخت و دشواری است اما با این وجود میگوید: «خدا را شکر همواره توانستهایم تا به اینجا شرکتها و سازمانهای بزرگی را راضی کنیم که از محصولات ما مخصوصا سامانه نظارت تصویری استفاده کنند. اولین دلیلش این است که محصول به نما یک محصول کاملا ایرانی و بومی و از لحاظ امنیتی کاملا مطمئن است و می توانیم مطمئن باشیم که از این اطلاعات در هیچ جایی به جز خود آن سازمان استفاده نمی شود، علاوه بر این تقریبا هیچ رقیب ایرانی ندارد هر چند شرکتهایی در تلاش هستند نمونه آن را تولید کنند.
از طرف دیگر ما با سازمان هایی مواجه شدیم که از دوربینهای آنالوگ قدیمی استفاده میکردند و نیاز به گسترش داشتند که در صورت استفاده از نرم افزارهای دیگر، مجبور بودند تمام این دوربینها را با دوربینهای جدید عوض کنند. اما ما یک راهکار میانه در پیش گرفتیم و پشتیبانی از دوربینهای دیجیتال را نیز انجام دادیم. اکنون شرکتها میتوانند از دوربینهای آنالوگ در کنار دیجیتال روی این نرمافزار استفاده کنند و این یکی دیگر ازمزیتهای رقابتی محصول ما است.»
مشتریان در نگاه به پویش
به عقیده علی اصغر رستمی، آنها برای محصولی مثل سامانه نظارت تصویری سه نوع مشتری دارند. دسته اول افرادی هستند که تا کنون چنین سیستمی را نداشته اند؛ رستمی و همکارانش برای این گروه برنامه توجیه اقتصادی دارند و آنها را از این طریق جذب میکنند. دسته دوم، افرادی هستند که از نرمافزارهای خارجی استفاده کردهاند و نیاز به گسترش دارند. این دسته معمولا ناراضی هستند چون از شرکتهای خارجی پشتیبانی خوبی نمیگیرند. به گفته رستمی آنها با این دسته از مشتریان هم مشکل خاصی ندارند زیرا از نظر قیمتی میتوانند رقابت خوبی با خارجیها داشته باشند و علاوه بر ارائه یک نرمافزار بومی و پشتیبانی آن، قیمت محصولات آنها تقریبا یک سوم محصولات خارجی است.
دسته سوم مشتریانی هستند که از محصولات خارجی هک شده استفاده میکنند. در واقع نبود قانون کپی رایت در اینجا کار را خیلی سخت کرده است و هر چند این نرمافزارهای هک شده پشتیبانی و امنیت ندارند اما تعامل با این مشتریان خیلی کار سختی است.
متاسفانه در سازمانهای دولتی نیز از این نرمافزارهای خارجی هک شده استفاده میشود و اطلاعرسانی هم نمیشود که اطلاعرسانی از طرف یک نهاد بیطرف میتواند کمک زیادی کند.
رستمی برای اینکه به نوعی امنیت بالای این نرمافزار را نشان دهد میگوید: «بزرگترین استفاده کننده از محصول نظارت تصویری ما ناجا است. در این مدت هم ما حدود 30 نامه از ناجا داشتهایم که درخواست کردهاند ویژگیهای مختلفی که در نرمافزارهای مشابه دیگر وجود دارد را در نرمافزارمان پیاده کنیم. الان ما ادعا میکنیم که نرمافزارمان علاوه بر امنیت بالا، کاربر ایرانی پسند است.»
آنها در طول سال، از مشتریان خود بازخورد میگیرند و در صورت نیاز باگها و مشکلات برنامهها را برطرف میکنند و سپس بروزرسانیهای برنامهها را به صورت رایگان در اختیار همه مشتریانشان قرار میدهند.
ورود به عرصه بینالمللی
اما این همه ماجرا نیست، آنها میخواهند پا را فراتر از این بگذارند و محصولات و سرویس های خود را در کشورهای همسایه هم به فروش برسانند چرا که کشورهای منطقه، در حوزه این نوع نرمافزارها خیلی عقب هستند. به پویش در حال ترجمه محصولات خود به زبانهای کردی، ترکی و آذربایجانی است. البته به خاطر مشکل پشتیبانی محصولات در خارج از کشور قصد دارند آنها را به صورت سرویس بفروشند.
آن طور که معلوم است در حال حاضر هیچ نرمافزار داخلی با کیفیت و کارایی این نرمافزار وجود ندارد اما دیگر شرکتها هم دست روی دست نگذاشتهاند و رقبای سختی در حال ورود به میدان هستند. از رستمی میپرسیم که آیا از حضور رقبا در میدان نمیترسد؟ او پاسخ خارج از تصوری میدهد و میگوید: «من شخصا استقبال میکنم که نرمافزار نظارت تصویری ایرانی دیگری تولید شود و به بازار آید؛ به دلیل اینکه دیگر تنها من مجبور نیستم بروم و این نوع نرمافزارها را در شرکتها جا بیندازم و معرفی کنم، این موضوع باب گفتمان را باز میکند و مدیران دولتی به فکر استفاده از این نوع برنامهها می افتند. این خوب است که دیگران هم بیایند زیرا نمیتوان همه بار را به تنهایی به دوش کشید. و این برای خود ما هم قوت قلب است و نشان میدهد که راه اشتباه را نرفتهایم.»
اعتماد، رنگ، نشاط
هنوز حرفهای زیادی برای زدن داریم و اما وقت کوتاه است؛ به همراه مدیر عامل پر انرژی شرکت به پویش گشتی در این شرکت میزنیم. همانطور که داریم از اتاقش خارج میشویم به بحث اعتماد به همکاران در شرکتش اشاره میکند. او می گوید به افراد اعتماد می کند و وفاداری به دنبال آن خواهد آمد.
با اینکه فضای داخلی ساختمان شرکت خیلی زیاد نیست اما درست در وسط ساختمان اتاق کوچکی را مبله کردهاند تا کارمندان هر زمان که احساس خستگی میکنند آنجا استراحت کنند؛ حتی شطرنج هم آنجا روی میز اتاق استراحت است و اگر پایه باشند میتوانند همدیگر را به چالش بکشند. یک جایی همان نزدیکیها یک بوفه کوچک هم هست که بیشتر مواقع انواع شکلات، تنقلات و نوشیدنی در آن برای کارمندان وجود دارد و به صورت رایگان میتوانند از آن استفاده کنند.
حتی یک باغچه کوچک و نقلی هم روی بالکن درست کردهاند که محل هواخوری بچههاست. اما از همه اینها که بگذریم یک چیزی اینجاست که آن را زنده کرده است، رنگ! هر طرف که نگاه کنی، مخصوصا در اتاقهای کارمندان، دیوارها پر است از مقواهای رنگارنگ که روی آنها چیزهای مختلفی چسبیده، از یادداشت های کاری گرفته تا دل نوشتههای شخصی و این نشان از پویا و پر نشاط بودن بچههایی میدهد که با وجود تمام مشکلات پیش روی، دور هم جمع شدهاند تا در برابر شرکتهای بزرگ خارجی حرفی برای گفتن داشته باشند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید