کدخبر :14655 پرینت
25 اردیبهشت 1393 - 14:46

داستان زنان متاهل و پسران مجرد!

عشق ورزی های بوالهوسانه زنان و مردان متاهل داستانی است که قلب هر فردی را جریحه دار می کند و هر عقل سلیمی را به تفکر وا می دارد!

متن خبر

به گزارش سرویس گوناگون "سیتنا" به نقل از تبیان، تا همین دیروز در همین جامعه سنتی، رابطه دختر و پسر به شدت مورد نکوهش قرار می گرفت، رابطه ای که از زشت ترین رفتارها بود و گناه نابخشوده ای به شمار می آمد که به هیچ وجه من الوجوه قابل پذیرش و توجیه نبود.

در همین جامعه، دختر و پسر جوانی که شاید به خاطر تلاطم نوجوانی و کنجکاوی مختص آن دوران،جنس مخالف شان را رصد می کردند و گاها نیز به دور از چشم بزرگترهایش رابطه پنهانی عاشقانه ای را برقرار می کردند، مورد تنبیه و مواخذه قرار می گرفتند اما در همین جامعه، چند سالی است که دختران و پسران جوان دیگر قابل تادیب و تنبیه نیستند، رفتار بسیاری از زنان و مردان متاهل روی آنان را سفید کرده است و راه توجیهی را برای عشق ورزی های جوانی شان گشوده است.

دیگر با دیدن چنین افرادی نمی توان جوان مجردی که شناخت جنس مخالف حق مسلم اوست را زیر سوال برد و توبیخش نمود.

عشق ورزی های بوالهوسانه زنان و مردان متاهل داستانی است که قلب هر فردی را جریحه دار می کند و هر عقل سلیمی را به تفکر وا می دارد!

عشق ورزی مردان بعد از تاهل ، داستان تازه ای نیست از دور زمانها بوده و هم اکنون نیز ادامه دارد!!

اما آنچه باعث تبلور دو شاخ بر سر می شود عشق ورزی زنان متاهل است ، زنانی که همسر و فرزند دارند و اما به دنبال دوستی و برقراری رابطه محبت آمیز و صمیمانه با مردان متاهل و یا پسران مجرد هستند!!

متاسفانه این حقیقت تلخی است که در سالهای اخیر متوجه برخی از افراد جامعه شده و ترس شدیدی را بر دل روانشناسان و جامعه شناسان نشانده است که با ادامه این روند و ریخته شدن قبح این رفتار در زنان ، عاقبت خانواده ها به کجا پیش خواهد رفت؟!

اما به راستی علت این خیانت زنانه چیست؟

به چه دلیل یک زن شوهر دار، با مردان دیگر ارتباط عاطفی و یا جنسی برقرار می کند؟

در این یادداشت به برخی از دلایل این معضل اشاره شده است:

وقتی جای محبت و عشق خالی است

وای به حال مردی که نتواند همسر خود را از عشق و محبت خود سیراب و اغناء کند. چه بسا یکی از مهمترین علت های خیانت زنان به مردان، کیفیت و چگونگی رابطه زن و مرد با یکدیگر است.

وقتی روابط زناشویی خوبی بین زوجین نباشد و مرد به هر دلیل موجه و ناموجه ای نتواند به همسر خود محبت کند و خریدار عشق او باشد،امکان خطا بیشتر می شود. فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی، به مرور زمان روح لطیف و مهربان زن را جریحه دار می کند و انگیزه زندگی و کنار هم بودن را از او سلب می کند وگاها زمینه ای را فراهم می آورد که زن فکر خیانت در ذهن بپروراند و یا در منجلابی فرو رود که لذتی جزء هراس و احساس گناه نخواهد داشت.

وقتی ترک عادت موجب مرض می شود

تربیت غلط و پرورش در یک خانواده بی بند وبار و خیلی آزاد، گذشته نه چندان پاک و مطهر گاهی چنان با گوشت و خون یک زن عجین می شود که تعهد بعد از تاهل هم چندان مورد نظر و توجه قرار نمی گیرد. زنی که روابط صمیمانه زیادی را تجربه کرده است و دوستی های مکرری را در تجرد خود داشته است، بی گمان برایش بسیار سخت خواهد بود که بتواند زیر بار تعهد تاهل برود و خود را کنترل کند و به مرد زندگی خود قانع بوده و درهمان چارچوب به روابط خود ادامه دهد.

وقتی زنی تنوع طلب است

ازدواج های مکرر، بی مسئولیتی و عدم تعهد، نقش پذیری جنسی غلط، الگوهای نامناسب، کمبودهایی با رنگ و بویی اغراق آمیز، چشم چرانی و حسادت های زنانه ، گاها یک زن را همانند یک مرد تنوع طلب و حریص می کند و موجب خیانت از نوع زنانه می شود.

وقتی تنهایی بر زنی غلبه کند

برخی از زنان، بعد از تاهل تنهاتر از مجردی شان زندگی می کنند، آنچنان که گویی ازدواج نکرده اند و شریکی ندارند. زنان تنهایی که برای پر کردن وقت و تحمل تنهایی خود مجبور به ارتباط با دیگران و جنس مخالف می شوند. مردان کار و پر مشغله، مردان درون گرا و منزوی، مردان قهر قرو و کودک مآب ، مردان خودخواه و متعصب، مردان بی تعهد و بی مسئولیت، گاهی چنان سرنوشت تنها و بی کسی را برای همسرشان رقم می زنند که راه مفری جز خیانت را بر زن نمی گذارند.

وقتی شخصیت به لرزه بیفتد

رواج روابط ناشایست و ریختن قبح آن در جامعه ممکن است پای زنانی را که اختلال شخصیت، مشکلات فردی و خانوادگی دارند را بلرزاند و همچون وسوسه ای برای زن باشد که او را برای تجربه این روابط سوق دهد. چه بسا ترغیب و تشویق افراد به روابط آزاد زن و مرد در ماهواره، اینترنت، الگوهای فرهنگی نابهنجار و غلط، فشار دوستان و آشنایان و.... باعث شده است که بسیاری از زنان هتک حرمت کرده و حریم خانواده را شکسته و پایبند به چارچوب های اخلاقی نباشند.

وقتی پای جبران گذشته در میان است

زنانی که دوران مجردی محدودی داشته اند و یا گذشته خوبی نداشته اند و یا درد التیام نیافته ای از گذشته بر دل داشته اند، وقتی در شرایط آزادی قرار می گیرند،ممکن است درصدد جبران گذشته برآیند و به گونه ای ناخودآگاه قدم در راه خیانت بگذارند.

علاج خیانت زناشویی چیست؟!

روان شناسان معتقدند بهتر راه حل پیشگیری و یا جلوگیری از پیشرفت معضل خیانت زناشویی، جستجوی علت ها در سطح فردی،خانوادگی و اجتماعی است. اختلالات شخصیتی نه تنها می تواند فرد را نابهنجار و ضد اجتماعی کند بلکه موجب درگیری فرد در روابط چند گانه می شود و عدم وفاداری نیز نمود بسیار می یابد، شکست های عاطفی و مشکلات خانوادگی که گاها ریشه در کودکی دارد نیز می تواند مسبب رفتار کنونی فرد باشد. هزاران علت خانوادگی و فردی دیگری نیز وجود دارند که می توان با مراجعه به یک روان شناس و شناخت آنها، مشکل را رفع نمود و در جهت اصلاح گام برداشت.

از سوی دیگر، عوامل اجتماعی متعددی نیز در این امر دخالت دارند که مسئولین بایستی نسبت به آنها بی تفاوت نباشند و تا دیر نشده کمر همت ببنند. برای جلوگیری از آسیب زنان و حفظ حریم خانواده، می توان با آموزش های متعدد رسانه ای، درجهت آگاهی وشناخت افراد حرکت کرد و خانواده ها را با آسیب هایی که به موجب خیانت، بر فرد و خانواده وارد می شود، مطلع ساخت.

انتهای پیام

برچسب ها

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

دیدگاه‌ها

وقتی احمدی نژاد روبروی مردم علنادروغ می گفت.وقتی عکس زن میرحسین موسوی را بگم بگم می کرد وقتی خاوری 3هزار میلیارد دزدید-وقتی کردان ورحیمی کارهای نشلیست کردند خوب معلومه اینطوری میشه
بهتر است در مورد مردان متاهل هوسران دختر باز از نوع استاد دانشگاش هم مقاله ای در این زمینه بنویسید
يكي از دلايل خيانت زنان متاهل انتقام از همسري است كه مورد خيانت قرار گرفته وقتي زني خود را انقدر بي ارزش مي بيند كه همسرش او را نمي بيند درصدد اين است كه خود را ثابت كند كه هنوز هستند كساني كه او را مي بينند و دوستش دارند!
چه ربطی داشت؟
متاسفانه تو جامعه قبح خيانت مردان در هر رده اي ريخته است و اين موضوع باعث شده كه زنان نيز به اين موضوع مانند پديده اي عادي بنگرند چرا كه اين زنان نيز خود خيانت ديده اند.
من بخاطر نبود کار در شهرم مجبور شدیم با همسرم به یک نقطه بد آب و هوای ایران کوچ کنیم زندگی ما با عشق شروع شد هنوزم هم را دوست داریم الانم دو فرزند دارم مثل دسته گل اما متاسفانه در این شهر محروم و عقب افتاده تنهام مردمش خیلی بد هستند مردهاش بعضاً چشم چران و تنبل و چند زنه هستند چون اکثراً عرب و سنی هتند برای کار مراجعه می کنم اول شماره از آدم میگیرن وقتی هم برخورد جدی می بینند برای آدم مشکل یا حرف در می آورند چون نمیتونم تنها زندگی کنم و وضعیت مالی خوبی ندارم نمیتونم به شهرم هم برگردم و بدون همسرم زندگی کنم چون 24 روز یکبار میتونه بیاد مرخصی، خیلی تنها بودم همسرم زمستون ها 6 باید بره تا 7 شب و تابستون ها 6 تا 8/5 شب ، 24 روز کار مداوم هست حتی تو تعطیلی و جمعه و فقط 6 روز استراحت دارند ضمن اینکه 4 ماه ، 4 ماه حقوق میدن در هر دوره ریاست جمهوری هم که سیاست ها عوض میشه شرکت ها نیروها را ترخیص می کنند و ما بیکار میشیم کم کم افسردگی گرفتم بعد از چند سال خوردن انواع قرص دکترم قرص ترانیل سیپرومین بهم داد که مثلا فعال بشم متاسفانه بعدها فهمیدم از خانواده قرصهای آمفتامین ( شیشه ) هست ، تحت تاثیر این قرص رفتارهایی که مورد پسندم نبود ازم سر زد مثلا با یکی از آقایون که مجرد هم بود و تو ارشاد بود و منم برای در آمدن از تنهایی کار فرهنگی مثل اجرا میکردم اس. ام اس میدادم اولش فلسفی بعد جوک بعد عاشقانه یواش یواش داشت به جوک های بی تربیتی میرسید به خودم اومدم ایمانم به دادم رسید قرصها را ترک کردم( بعداً وقتی به دکترم مراجعه کردم و برخی افکارم را بهش گفتم اعتراف کرد بخاطر تاثیر این قرص بوده )، ادامه تحصیل دادم یه کاردانی فقه دارم یه کارشناسی هم تو رشته علوم تربیتی گرفتم ولی الان دوباره ناامیدم 10 سال از بهترین سالهای عمرم در این جهنم ایران گذشت نه پیشرفتی نه.. بخاطر بیکاری خونه ام فروختم همش مشکلات اقتصادی ،بیکاری ، تنهایی خودمم که بهم کار نمیدن بدهند متاسفانه غرض و منظور دارن باورتون میشه استادم که دکترای ادبیات عرب داشت بهم مسیج میداد ، مدیر روابط عمومی فرمانداری ، معلم پسرم ، رییس مشارکتهای مردمی اموزش و پرورش ، جالب ترینشون نماینده آقای احمدی نژاد بود که اومده بود اینجا و من نامه برده بودم که به وزیر برسونه و...در ضمن من محجبه هم هستم اصلا اهل آرایش و بزک و دوزک نیستم شما بگید مشکل از کجاست و مسئول این وضع کیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تا الانم خدا من را از گناه دور نگه داشته و اعتقاداتم دلواپسان نظام جواب بدهند
زنان محترم متاهل توجه داشته باشن که هیچ مردی غیر از شوهر دوستشون نداره و بقیه مردها فقط برای هوسرانی با آنان ارتباط برقرار میکنن
حتما خودتان را به یک روانشناس نشان دهید
احتمال می دهم شما رگه هایی از شخصیت هیستریونیک که مشخصه آن رفتارهای اغواگرانه است را با خود حمل می کنید . چون تعداد زیادی مرد شما را آماج گذاشته اند
با مراجعه به روانشناس زبده و دادن تست شخصیت و برنامه ریزی و تمرین برای کاهش این نوع شخصیت و درمان روانپزشکی برای افسردگی ، کیفیت زندگی تان بهبود می یابد
و امان از وقتی که یه مرد هم با وجود تاهل خیانت کند! همه کورند و کر !!
دمت گررررررررررررررم
چه ربطی به احمدی نژاد داره عمو جان، فکر کنم تو از اون آدمایی هستی که تو زندگیت مدام دیگرانو قضاوت میکنی و محکوم میکنی، احتمالا همیشه هم بی تقصیری فقط دیگران مقصر هستند، برو خودتو درست کن، احمدی نژاد خوب یا بد تموم شد رفت، بس کنیم این بازی مسخره ی فرا فکنی و توجیه و مظلوم نماییو!!!!!!!!!!!!!
من نظر شما رو خوندم و يه نكاتي توش هست كه نشون ميده شما مستعد ورود به اين شرايط هستين. اول از همه دور بودن از شهر خودتون و احساس ناامني و ناراحتي در محل جديد. بعد مسئله كار و نبودن شوهرتون، نياز مالي و اجبار به كار شما هم كه مضاعف كننده س.شما ذاتا ادم پاكي بودي كه تا حالا به خلاف كشيده نشدي.به نظرم كاملا طبيعيه كه هر فردي كه از شرايط شما يه مقدار اگاهي داشته بياد به طرفتون و به نوعي بخواد خودشو به شما نزديك كنه. به نظر من بهترين راه حل براي شما چند تا مورده. البته شايد بگين من دركي از شرايطتون ندارم و دارم بيخود از بيرون ميگم چيكار بكن و چيكار نه. ولي من حداقل در يك مورد كاملا شما رو درك مي كنم اونم شهر كوچيك و جهنمي و فرهنگ پايينه كه براي مدتي توش زندگي كردم. با اين اوصاف توصيه م به شما اينه كه: 1) سعي كن خودت رو با شرايط اون شهر تطبيق بدي چون چاره اي جز اين نداري. اگه مرداي چشم چرون داره شما مثل زنهاي همون منطقه باش تا به چشم نياي.سخته ولي شدنيه(من امتحان كردم). 2)اگه شوهر شما دير به دير خونه س خودتو با چيزي سرگرم كن. هر هنري كه علاقه داري دنبال كن يا اصلا فيلم ببين و كتاب بخون و...كاملا بايد فكر دوري و نيازهايي كه داريو با فكراي ديگه عوض كني. اينم فوق العاده سخته ولي با تعريفي كه از خودت داشتي مطمئنم مي توني. 3)اصلا و به هيچ وجه سفره دلتو جلوي هيچ مردي باز نكن. نه همكار نه دوست نه نماينده هيشكي. حرفايي كه اينجا گذاشتي هم اگه يه شماره ازت زيرش مي بود قول مي دم كه خيليا با خوندنش هوس مي كردن بهت زنگ بزنن يا مسيج بدن. براي يه زن تنها بهترين پناه از نظر من نگفتن شرايطش به ديگرانه. اگه هم دوست داشتي با كسي حرف بزني با خانواده خودت يا يه مشاور صحبت كن.خيلي كمك كننده س.
خيلي حرفا هست كه مي شه زد اما بهترين توصيه م نزديك شدنت به بچه هات و پر كردن وقتت با علايقته. فراموش نكن كه زنهاي زيادي توي همين شرايط و يا حتي خيلي خيلي بدتر از اينها زندگي كردن. خدا پشت و پناهت باشه. بازم اگه حس مي كني از بيرون دارم رو زندگيت نظر مي دم و چرت گفتم عذر مي خوام.فقط يه جواب دوستانه بود كه يه مقداريش هم از سر تجربه س. موفق باشي
خانم این که چشم چران هستند و بولهوس چه ربطی به سنی بودنشان دارد اگه اینجوری بود تهران باید پاکترین شهر جهان می شد در حالی که گوی سبقت رو داره از رقابش می بره
این که مردها تنوع طلب هستند و گاهی تبدیل به هوسرانی میشه شکی توش نیست ولی این رو هم مطمئنم دوست عزیز هیچ مردی بی دلیل به خانمی اس نمی ده یکم داستانت رو روشن تر کن
مرد و زن باید تو زندگی هوای همدیگرو داشته باشن.ب هم احترام بگذارن.گاهی اوقات بخاطر همدیگه فداکاری کنن.محبت و شرایط همو درک کنن.منو همسرم 5سال با خانوادهامون ک ی جورایی مخالف ازدواجمون بودن جنگیدیم تا راضی شدن.الان 2سال ازدواج کردیم.خیییلی خوشبختیم.همه ب زندگیمون قبطه میخورن.چون از جون و دل همو دوست داریم.و تمام وجودمون برا هم میزاریم

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.