کدخبر :8318 پرینت
04 مرداد 1392 - 18:29

دزدان شاعر در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات!

متن خبر

جالب اینجاست که موضوع مهمان‎های این وزارتخانه از صاحبخانه شدن هم گذشته است. با دو پدیده جالب مواجه‎ایم. پدیده اول اینکه تعدادی از مهمانان از اموال و امکانات صاحبخانه خیرات می‎کنند که از دست رفتن ساختارهای وزارت مانند مرکز تحقیقات مخابرات ایران و سازمان فضائی از این نمونه است و پدیده دوم اینکه عزیزان نه تنها می گویند ما صاحبخانه هستیم بلکه در پاسخ به اعتراض صاحبخانه های اصلی می گویند: "آن روزی که ما بودیم تو کجا بودی؟ اصلاً خودت مهمان هستی و ما صاحبخانه! خودت هم با همین زد و بندهائی که ما آمدیم آمده ای. از اولش تو که نبودی، ما بودیم."! مهمانان عزیز مراقب باشند که دارند به دزد شاعر هم تبدیل می شوند!

 

در دست نوشته‎ای که دکتر "وحید یزدانیان" عضو هیات مدیره‎ی انجمن ICT در اختیار پایگاه خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات "سیتنا" قرار داده، آمده است:

"روزی انوری شاعر بلندآوازه کشورمان از بازار می گذشت. دید مردی بر بلندی ایستاده و شعر می خواند. عده ای هم اطرافش ایستاده اند و تحسینش می کنند. نزدیکتر که رفت دید شعرهایی را می خواند که انوری قبلاً سروده بوده! عصبانی شد و خطاب به مرد گفت: می دانی این شعرها که می خوانی، مال کیست؟ مرد با صدای بلند پاسخ داد: آری، شعرها را شاعر بزرگ و اندیشمند و عارف بی بدیل، انوری بزرگ سروده است. انوری خیالش راحت شد و بادی به غبغب انداخت و بعد با مهربانی پرسید: برادرم، انوری را می شناسی؟ مرد گفت: آری، من انوری هستم.
انوری بهت زده شد و گفت: تا کنون دزد شعر دیده بودیم، دزد شاعر ندیده بودیم!

******
سوال:
سال‎هاست گفته شده که ارتباطات و فناوری اطلاعات زمینه ساز پیشرفت و تعالی همه جانبه کشور است. کمتر کسی هم در این زمینه شک دارد. همه می دانند که ارتباطات و فناوری اطلاعات برای کشور ثروتی به دنبال می آورد که تجدید پذیر است یعنی اصولآً این فناوری از نوع تجدیدپذیر است و آسیبی به منابع و ذخایر کشور وارد نمی کند. هر آنچه در این بخش وجود دارد سود است. هم سود خالص مادی و هم سود خالص معنوی.
ولی هیچ کس حاضر نیست به یک سوال کلیدی پاسخ دهد:
با همه این تعریف و تمجیدها، چرا چند سالی بود که زمزمه ادغام و انحلال این وزارت مطرح می شد و تا مرز انحلال هم پیش رفتیم؟
برای پاسخ به این سوال باید صحنه هائی را یادآوری کنیم.

*****
صحنه 1:
باید چند سالی و چند ماهی به عقب باز گردیم.
ارتباطات و فناوری اطلاعات در اسناد بالادستی و برنامه های مختلف توسعه، دارای سرفصل های مشخصی است. هم اهداف کمی دارد و هم پروژه های تعریف شده.
ولی به یک باره در برنامه پنجم توسعه، ارتباطات و فناوری اطلاعات جزئی می شود از فصل چهارم برنامه پنجم توسعه ذیل "نظام اداری و مدیریت" یعنی تنزل می کند به ابزاری برای نظام اداری کشور. آنهم نه ارتباطات و فناوری اطلاعات، صرفاً فناوری اطلاعات. گویا اصولاً چیزی به نام ارتباطات وجود خارجی ندارد.
ماده 46 قانون به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تکلیف می کند که برود و شبکه ملی اطلاعات را راه اندازی کند. همین و بس. تبصره های طولانی و صدر و ذیل هایی که باید فلان کار  را کرد و بهمان کار را، چیز اضافه تری نیست. همه آنها دلالت دارد بر راه اندازی شبکه ملی اطلاعات.
مواد بعدی هم که نه تنها ربطی به این وزارت ندارد بلکه برعکس در جهت توزیع فعالیت‎های حاکمیتی آن در میان بقیه دستگاه‎هاست. در ماده 47، "دولت" (و نه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات) باید به دنیال توسعه فناوری فضائی باشد (همانی که بعدها باعث جدائی سازمان فضائی از بدنه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات شد). ماده 48 هم که مربوط به وزارت بازرگانی است و ماده 49 هم بانکداری الکترونیک و قس علیهذا.
راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، یعنی یک پروژه. یعنی یک اقدام. یعنی یک طرح. اتفاقاً راه اندازی این شبکه در نهایت هم می شود یک طرح با اعتباری مشخص که موافقتنامه آن بین وزارت و معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری منعقد می شود. طرحی که شرح خدمات دارد و مجری مشخصی هم دارد و یک اقدام اصلی هم بیشتر ندارد: راه اندازی شبکه ملی اطلاعات.
قصد کوچک کردن این اقدام را ندارم. اتفاقاً خیلی هم مهم و کلیدی است. ولی هرچه باشد ماهیتاً فقط یک پروژه است.
همه سکوت می کنند و اگر هم اعتراضی در فرآیند تدوین قانون هست، حمل می شود بر مخالفت با خصوصی سازی و مخالفت‎ها به تنش کشیده می شود و درگیری تبدیل می شود به دعوای بی حاصل بین خود فعالان و دلسوزان بخش یعنی صاحبخانه ها و نهایتاً افت فشار و ضعف و آب قند. برای آنها که درخاطر دارند ماجراها را !
البته مهمانانی که می خواستند خودشان یا نسل های بعدشان صاحبخانه شوند از این موضوعات ناراحت نبودند و نیستند. اتفاقاً چقدر بهتر که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تبدیل شود به پروژه. مدیریتش راحت تر می شود. کافی است 3 واحد کنترل پروژه را در دانشگاه گذرانده باشید. کفایت می کند!

 

*****
صحنه 2:
ستاد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ساختار تخصصی داشت یعنی در ارکان و اجزای آن می شد ماموریتهایش را یافت: توسعه مخابرات،توسعه پست، توسعه فناوری اطلاعات، زیربنائی فناوری اطلاعات، اجرائی فناوری اطلاعات، ارتباطات و برنامه ریزی و...
ناگهان ساختارش عوض می شود و تبدیل می شود به وزارتخانه ای با سه معاونت ستادی. معاونت برنامه ریزی (بخوانید برنامه و بودجه)، معاونت حقوقی و امور مجلس و معاونت پشتیبانی و توسعه مدیریت (بخوانید مالی-اداری) که البته با برخی ملاحظات، معاونتی تحت نام معاونت فناوری و اموربین الملل هم با کراهت به ساختار اضافه می شود. معاونتی که به دلیل همان کراهتی که برخی مهمانان دارند تا همین ماههای آخر و شاید روزهای آخر شکل نمی گیرد. نه نامی، نه نشانی، نه تلفنی!
می گویند که در این ساختار جدید 30 اداره کل استانی اضافه شده است ولی همه اذعان دارند که این 30 اداره کل هم علی رغم اهمیت، برای نظارت و هماهنگی برخی فعالیتها در استانهاست.
بالای عنوان این ساختار ستاد وزارت بنویسید وزارت بهمان. اشکالی ایجاد می شود؟ خیر. بنویسید شرکت تعاونی فلان. اشکالی ایجاد می شود؟ خیر. کجای این ستاد کار تخصصی انجام می دهد؟
آقایان مهمانی که صاحبخانه شده اند جوابی نمی دهند. شاید برایشان اهمیتی هم ندارد.

*****

صحنه 3:
هیاتی در قالب سفر استانی برای بازدید به استان البرز می رود. رئیس شورای یکی از روستاها به دیدار هیات می آید و از عدم آنتن دهی گله دارد. مسئولان جواب می دهند که ربطی به ما ندارد و باید این موضوع در طرح توسعه دیده شود و تامین اعتبار شود و... اشک در چشمان روستائی جمع می شود و می گوید در زمستان گذشته، گرگها چندین بار به روستائیان حمله کردند و آنها موبایل داشتند ولی موبایلشان آنتن نمی داد. ما چقدر باید در جاده های برفگیر بترسیم و خانواده مان دل نگران باشند؟
باز هم جوابها یک چیز بیشتر نیست:
ربطی به ما ندارد. مخابرات خصوصی شده است. در برنامه توسعه USO باید دیده شود و..
کسی نیست بگوید: آقای مهمانی که در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می خواهی صاحبخانه شوی، روستائی بنده خدا چکار دارد به طرح USO؟ چکار دارد به برنامه توسعه؟
چکار دارد به ستاره و مربع و میلیاردها ریال جوائز نقدی و غیر نقدی و حامیان تیم های ملی که ما را به دیدن این مسابقات دعوت می کنند!
گرگ دارد پاره اش می کند آقای مهمان.
مردم مطالبات جدی در زمینه توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات دارند. مجلس محترم هم به نمایندگی از مردم مرتباً سوالات خود را مطرح می کند. مطبوعات هم سوال می کنند. "چرا فلان منطقه تلفن ندارد؟"، "چرا خدمات رسانی مناسب نیست؟" ، "چرا موبایل ها در فلان جاده آنتن نمی دهد؟"، "چرا در ارائه این خدمت و آن خدمت کاستی وجود دارد؟"
ولی برای چندسال، پاسخ مسئولان یک چیز بیشتر نیست:
مخابرات خصوصی شده است. ما مسئولیتی نداریم. ربطی به ما ندارد!
کسی هم پاسخ نمی دهد که  آقایان  مهمانی که می خواهید صاحبخانه شوید، این موضوعات چه ربطی به اپراتور دارد؟ چرا گردن اپراتور می اندازید؟ اپراتور برنامه تجاری و اقتصادی دارد. هدف دارد.برنامه دارد. باید سود دهی داشته باشد چون تعدادی سهامدار خرد و کلان دارد. بنگاه خیریه که نیست. کارهای غیر اقتصادی و تامین دسترسی مردم در هیچ جای دنیا ربطی به اپراتور ندارد. پس حتماً یک جای کار حاکمیت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایراد داشته که اینطور شده است.

 

*****
آخرین صحنه:
شاید آخرین صحنه رمزگشای سوالمان باشد.
سخنرانی های مختلفی برگزار می شود و برخی مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (نه همه آنها) به بیان کارهای خود و اهمیت ارتباطات و فناوری اطلاعات می پردازند:
-    فناوری اطلاعات برای ما امکانی فراهم می کند که ترافیک کمتر شود!
-    فناوری اطلاعات یعنی ابزاری که به وسیله آن می توانیم محیط زیستمان را سالم نگه داریم!
-    ارتباطات باعث بیشتر شدن و گرم تر شدن روابطمان با هم می شود. خانواده ها با هم مهربانتر می شوند!
-    ارتباطات باعث آشتی بین افرادی می شود که با هم قهر هستند!
-    فناوری اطلاعات باعث این می شود که کمتر کاغذ مصرف کنیم!
-    و ....
مردم دارند اینها را می بینند. سیاست گذاران می بینند. نمایندگان مجلس می بینند. همه می بینند.
از همه بدتر اینکه در مجامع تخصصی هم همین حرفها را تکرار می کنند. نه فقط برای عوام. برای خواص هم همین را می گویند.
یک نفر انصاف بدهد و بگوید کجای این کارها تخصصی است؟
این کارها را که یک انسان بدون تخصص یا با تخصص هائی غیر از ارتباطات و فناوری اطلاعات هم می تواند انجام دهد.
وقتی خودتان در مقابل سیاستمداران ارشد می گوئید فناوری اطلاعات ابزاری است که به وسیله آن می توانیم کاری کنیم که ترافیک کمتر شود، بینی و بین ا... بهتر است سکاندار این  وزارت یکی از مامورین خدوم راهنمائی و رانندگی نیروی انتظامی باشد چون قطعاً کنترل ترافیک را از شما بهتر بلد است!
وقتی خودتان در مجلس محترم می گوئید ارتباطات مقوله ای است که باعث ارتقاء فرهنگی جامعه می شود و هیچ توضیح اضافه تر و تخصصی تری هم نمی دهید، واقعاً بهتر است این وزارت را با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادغام کرد!
ارتباطات و فناوری اطلاعات تبدیل می شود به یک چوب جادوئی که هر کس و ناکسی می تواند دست بگیرد و با آن معجزه کند!
فرکانس کجاست؟ فیبر نوری و تقویت کنندهای نوری کجا هستند؟ TMN کجاست؟ روتر و سوئیچ کجاست؟ NGN کجاست؟ اینترفیس ها کجا هستند؟ CDMA کجاست؟ پست هیبرید کجاست؟ پروتکل ها کجا هستند؟ و..
البته نباید انتظار زیادی داشت. صاحبخانه است که نقشه ساختمان را حفظ است. اوست که می داند برای این خانه چه خون دلها خورده شده. صاحبخانه متخصص است. مهمان که فقط اتاق پذیرائی را بلد است. چکار دارد به کارهای تخصصی.
میز نهار را کجا چیده اند؟ این مهم است.

 

********

موضوع ادغام و انحلال از همین جا ناشی می شود. وقتی پازل ها را در کنار هم می گذاریم می بینیم ادغام و انحلال نتیجه قطعی و ضروری عملکردها و حرفهای مهمانان عزیر است. وقتی شما، فعالیت تخصصی خودتان را در حد یک پروژه پائین می آورید، وقتی تبدیل می شوید به یکی از هزاران اسباب و ابزار مدیریت نظام اداری کشور، وقتی ساختار تخصصی در ستاد خودتان ندارید، وقتی هر تقاضائی از شما دارند از خودتان رفع مسئولیت می کنید و نهایتاً وقتی حتی نمی توانید رسالت و فعالیتهای اصلیتان را توصیف کنید و مجبور به قصه گوئی می شوید چاره ای برای سیاستگذار باقی نمی ماند جز اینکه بگوید ادغامش کنیم برود!
چرا کسی به ذهنش هم نمی رسد که وزارت بهداشت را ادغام کند؟ چون وزارت بهداشت کاری انجام می دهد که کسی نمی تواند انجام دهد.
آیا فردی جرات دارد که از فلان نهاد یا سازمان ، مهمان ناخوانده وزارت بهداشت شود و بعد هم بگوید من بهتر از تو که پزشک هستی می دانم و می خواهم بروم داخل اتاق عمل؟ جرات دارد که ادعای صاحبخانه شدن بکند؟
حتماً جرات ندارد. چون می داند مدیریت کردن در این حوزه احتیاج به تخصص سواد و تجربیاتی دارد که او ندارد.
ارتباطات و فناوری اطلاعات آنقدر پیچیدگی و تخصص نیاز دارد که بتوان ساعتها درباره اش حرف زد. حداقلش اینکه ترکیبی است از چهار رشته مهم و کلیدی فنی و پایه یعنی مهندسی برق، کامپیوتر، فیزیک و فناوری اطلاعات و چندین رشته دیگر.
اینهمه اساتید دانشگاه، اینهمه محققان مراکز تحقیقاتی در زمینه ارتباطات و فناوری اطلاعات، اینهمه متخصصان و فعالان بخش هستند و آنوقت دیگرانی باید برایش تصمیم سازی کنند.
تاسف بار نیست که کسی جرات کند و سخن از ادغام یا انحلال این وزارت به زبان آورد؟ باید به مهمان های عزیزی که کار را به اینجا رساندند خسته نباشید گفت.
البته جالب اینجاست که موضوع مهمانهای این وزارتخانه از صاحبخانه شدن هم گذشته است. با دو پدیده جالب مواجه ایم  پدیده اول اینکه تعدادی از مهمانان از اموال و امکانات صاحبخانه خیرات می کنند که از دست رفتن ساختارهای وزارت مانند مرکز تحقیقات مخابرات ایران و سازمان فضائی از این نمونه است و پدیده دوم اینکه عزیزان نه تنها می گویند ما صاحبخانه هستیم بلکه در پاسخ به اعتراض صاحبخانه های اصلی می گویند: "آن روزی که ما بودیم تو کجا بودی؟ اصلاً خودت مهمان هستی و ما صاحبخانه! خودت هم با همین زد و بندهائی که ما آمدیم آمده ای. از اولش تو که نبودی، ما بودیم." !!!
مهمانان عزیز مراقب باشند که دارند به دزد شاعر هم تبدیل می شوند"!
انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.