مهمانهائی که در وزارت ارتباطات صاحبخانه میشوند!
"در سالهای اخیر و در کش و قوس ایام، دوستان مهمان ما در راس وزارت، افرادی را بصورت هدایت شده وارد بدنه وزارت کرده اند و آنان را به عنوان همکار به خورد ما داده اند. اکنون ما با یک چالش جدی مواجهایم و آن چالش این است که کدامین همکار؟ کدامین بدنه؟ عزیزی که سه یا چهار سال پیش با حمایت مستقیم فلان شخص و از مجموعه ای دیگر وارد وزارت شده است و معاون وزیر یا مدیرکل شده، و جزء کارکنان رسمی و نیز بدنه وزارت ارتباطات است می تواند پاسخگوی آمال و آرزوهای ما برای هدایت وزارت باشد؟"
وحید یزدانیان* دست نوشتهای در اختیار سیتنا قرار داده، که متن آن به قرار ذیل است:
پدربزرگی داشتم که معلم بود و سالها قبل در زمان جنگ جهانی دوم مدیر مدرسه بود. تعریف میکرد که در سال 1319 یعنی فقط یک سال قبل از حمله متفقین به ایران، سرکار خانمی از انگلستان همراه با شوهرشان به ایران سفر کرده بودند و در اصفهان اقامت داشتند. این خانم انگلیسی به استخدام پاره وقت وزارت فرهنگ، معارف و صنایع مستظرفه (همان آموزش و پرورش فعلی خودمان) درآمده بود و در مدرسه پدربزرگم زبان انگلیسی تدریس میکرد.
ایشان تعریف می کرد که پس از شهریور 1320 وقتی مدارس با تاخیر بازگشایی شدند همه معلم ها و دانش آموزان سعی داشتند استقلال و کرامت خود را حفظ کنند و با قاطعیت فعالیتهای روزانه خود را ادامه دهد که پاسخی دندان شکن باشد برای اشغال گران. ولی آن سرکار خانم انگلیسی عامدانه چندان تمایلی به ادامه تدریس نداشته است. پدر بزرگم وقتی از او می پرسد که چرا؟ پاسخ می دهد که دست و دلم به کار نمی رود! پدربزرگم با تعجب می پرسد که برای چه؟ آن خانم با لهجه ای انگلیسی – فارسی جواب می دهد:" آخه چطور کار کنم؟ آقای محترم، چرا این بیگانگان به کشور عزیز ما حمله کردند؟ و بدین ترتیب کشوری که ایشان یک سال پیش به آن آمده بودند می شود کشور عزیزشان!
*****
خاطره جالب دیگری هم دارم که ذکرش خالی از لطف نیست. در کوران انتخاب وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای دولت دهم، صدا و سیما میزگردی گذاشته بود که یک سوی میز یکی از نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی بود و سوی دیگرش یکی از معاونین قبلی وزارت ارتباطات که استاد دانشگاه موجهی بود و از گزینه های مطرح برای وزارت محسوب می شد.
نماینده محترم مجلس شورای اسلامی که کمابیش از اینکه چه کسی وزیر می شود مطلع بود، با قاطعیت گفت که وزیر آینده ارتباطات و فناوری اطلاعات باید از بدنه این وزارت باشد. معاون محترم وزارت که فکر می کرد منظور نماینده مجلس، ایشان یا یکی از کارکنان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است صحبتهای خود را با تایید فرمایشات نماینده محترم ادامه داد و مرتباً تاکید می کرد که دقیقاً باید این موضوع رعایت شود و وزیر از خود بدنه باشد.
چند روز بعد که اسامی اعضای کابینه اعلام شد، معلوم شد که منظور از "خود بدنه وزارت ارتباطات"عزیزی است که معاون وزیر و رئیس سازمان فضایی بودند نه ایشان!
استاد محترم دانشگاه فراموش کرده بودند که چند ماه قبل از پایان دولت نهم، آقای دکتر سلیمانی معاون خود را در سازمان فضائی برکنار کرده و یکی از دوستان خود را به ریاست سازمان منصوب کرده اند. اکنون وزارت ارتباطات، همکاری جدید داشت که می توانست از بدنه وزارت باشد و وزیر شود! به همین راحتی.
*****
اکنون که سایتها را نگاه می کنم باز هم همان داستان را می بینم. داستان انتخاب وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از خود بدنه وزارت.
البته و صد البته که اینجانب به عنوان کارمند وزارت ارتباطات وفناوری اطلاعات قاطعانه و از صمیم قلب آرزومندم که وزیر از بدنه وزارت باشد. اصولاً یکی از ناراحتی ها و دلخوری های ما همین بوده است که چرا برخلاف وزارتی مانند وزارت نفت، وزیر ما از بین خودمان انتخاب نمی شود ولی ما یک دغدغه دیگر هم داریم.
در سالهای اخیر و در کش و قوس ایام، دوستان مهمان ما در راس وزارت، افرادی را بصورت هدایت شده وارد بدنه وزارت کرده اند و آنان را به عنوان همکار به خورد ما داده اند.
اکنون ما با یک چالش جدی مواجهایم و آن چالش این است که کدامین همکار؟ کدامین بدنه؟
عزیزی که سه یا چهار سال پیش با حمایت مستقیم فلان شخص و از مجموعه ای دیگر وارد وزارت شده است و معاون وزیر یا مدیرکل شده، و جزء کارکنان رسمی و نیز بدنه وزارت ارتباطات است می تواند پاسخگوی آمال و آرزوهای ما برای هدایت وزارت باشد؟
در اینجا نمی خواهم درباره کارآمدی یا ناکارآمدی صحبت کنم. فقط می خواهم توجه فعالان بخش را به این نکته جلب کنم که منظور آقایانی که مرتباً تاکید می کنند وزیر باید از بدنه وزارت و از کارکنان رسمی باشد، کارکنانی نیستند که از زمان شهید قندی خون دل خورده اند و در سرمای طاقت فرسای زمستان کردستان یا گرمای شرجی تابستان جنوب به دنبال نصب و راه اندازی بوده اند. منظور آنها از کارکنان رسمی و بدنه وزارت، آن دسته از محققینی نیستند که در مرکز تحقیقات مخابرات برای سالها دود چراغ خورده اند و فناوری را برای ما بومی کرده اند.
منظور آنها از کارکنان رسمی وزارت کسانی نیستند که طرح های موثر توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات را درکشور اجرا کرده اند و توانسته اند با موفقیت دهها و بلکه صدها شرکت را در بخش خصوصی فناوری اطلاعات کشور راه اندازی و حمایت کنند. منظورشان هیچکدام از اینها نیست.
منظورشان عزیزانی دیگر هستند که از وزارت خانه های دیگر و با حمایت نهادهای پیدا و پنهان به این وزارت تشریف فرما شده اند و اکنون برای ما دایه های مهربانتر از مادر هستند و تبدیل شده اند به همان خانم انگلیسی که از حمله بیگانگان به کشور ما دردمند بود!
اگر به دنبال کارآمدی هستید فبهالمراد. موضوع قابل بحث است و کلی گوئی هم نتیجه نخواهد داد. می توانیم شاخص های ارزیابی را بیاوریم و ببینیم که هر کسی چه کاری کرده است، ولی اگر می خواهید به بهانه "انتخاب وزیر از بدنه وزارت" کاندیدای خودتان را باز هم به ما تحمیل کنید بهتر است راهی دیگر بیابید.
از سال 1320 زمانی طولانی گذشته و مردم آگاه تر شده اند.
* عضو هیات مدیره انجمن ICT ایران
دیدگاهها
فقط يه كم باور اين سخنان ازسوي جناب آقاي يزدانيان سخت است به دليل اينكه اين دوست اصفهاني عزيز كه از مديران قبلي نوشته اند نيز به همين ترتيب مديريت گرفته ا ند و ايشان با واسطه و واسطه گري كه شايد نقلش طولاني باشد به اين منصب مدير كلي وزارت رسيده اند... حال چون نقل تعويض سيستم مديريتي است و پايان دولت اين روا نيست و همچنين از مرام جوانمردي به دور خواهد بود كه براي رسيدن به پست هاي جديد ، از همان سيستمي انقاد كنيد كه خود ايشان را بدين منصب سوق داده اند و ديگران را نيز زير سوال ببرند . و با افتخار بر مطلب خويش نام خودشان را حك كنند كه... من با قبلي ها نيستم .... و بقيه ماجرا كاملا واضح است .....حال سوال اينجاست كه چرا كمي دير به ذهن سراسر خلاق اين مدير اصفهاني عزيز رسيده است كه بايد به بدنه وزارت اكتفا كرد و بس ...البته احتمالا خيلي اتفاقي با اتمام دولت نهم و دهم برخورد كرده.... جل الخالق ....
البته مديران محترم اين سايت اين مطلب بنده را منتشر نخواهند كرد به دليل دوستي با جناب يزدانيان .... مطمئنا !!!!!
افزودن دیدگاه جدید