چه چیزی در مورد قطب جنوب واقعیت دارد، آیا واقعا کسانی هستند که در آن زندگی کنند؟
تا پیش از ساخت اولین ایستگاههای پژوهشی در قرن بیستم، هیچ انسانی ساکن جنوبگان نبود؛ اما احتمالاً در زمانهای دور افرادی از آنجا بازدید کرده بودند.
به گزارش سیتنا، انسانها آنقدر دیر روی سیاره قدم گذاشتند که نهتنها از مزیت زندگی در جنوبگان در زمانی که سکونتپذیر بود، بیبهره ماندند، بلکه به لطف رانش قارهای امکان راهیافتن به آن با پای پیاده را نیز از دست دادند. بااینحال، توانایی انسان در سکونت در بسیاری از مناطق دور از دسترس و نامساعد، این سوال را مطرح میکند که آیا اجداد ما در دوران باستان توانسته بودند جنوبگان را ببینند و روی آن قدم بگذارند؟
هرچند موقعیت مکانی جنوبگان در مقایسه با سایر قارهها برای مدت طولانیتری ثابت بوده، مطمئناً همیشه یخبندان نبوده است. در طول دورهی کرتاسه، زمانی که زمین گرمتر بود، جنگلهای بارانی در اطراف سواحل جنوبگان وجود داشت. حتی زمستانهای طولانی این قاره نیز دایناسورهای ساکن در آن را نمیترساند. با این حال، آن دوره مربوط به مدتها قبل از ظهور اولین انسانها در زمین است. حتی انسانهای اولیه مانند انسان راستقامت (هومو ارکتوس) مدتها بعد روی سیاره قدم گذاشتند.
در نتیجه، بعید است که جنوبگان بدون داشتن فناوری مدرن، حتی در دورههای میانیخچالی سکونتپذیر بوده باشد. علاوه بر این، دورههای گرم بدترین زمان برای سکونت در این مکان بود. سطح بالای دریاها در طول دورههای میانیخچالی که ناشی از ذوب جزئی جنوبگان و گرینلند بود، دریاهای اطراف این قاره را به سدی گستردهتر از امروز تبدیل میکرد.
بعید است که جنوبگان بدون وجود فناوری مدرن سکونتپذیر بوده باشد
بسیاری از افرادی که فیلم علمی تخیلی «بیگانه علیه غارتگر» محصول سال ۲۰۰۴ را اثری واقعی میدانند، تصور میکنند که تمدنهای باستانی با استفاده از فناوریهای پیشرفته در زیر یخها شهر ساختهاند، اما هیچ شواهدی برای تأیید این قبیل فرضیهها وجود ندارد. هیچ مدرکی پشت عنوان خندهدار «باستانشناسی بزرگ» پنهان نیست.
البته اینطور هم نیست که بگوییم تاریخ تعامل انسان و جنوبگان قطعاً به دست اروپاییها آغاز شده است. دستاوردهای بینظیر اهالی جزایر پلینزی در مسیریابی و دسترسی آنها به مکانهای دورافتادهای مانند نیوزیلند، هاوایی و جزیره ایستر، نشان میدهد که یافتن سرزمینهای جنوبی دورافتادهتر و بزرگتر، هرچند نامساعدتر، برای آنها خیلی هم سخت و پیچیده نبوده است.
گروهی از محققان به هدایت دکتر پریسیلا وهی از دانشگاه اتاگو در نیوزیلند، به سراغ بررسی ارتباط مائوریها با جنوبگان رفتند. وهی و همکارانش به شواهدی اشاره میکنند که نشان میدهد مردم بومی نیوزیلند از وجود جنوبگان آگاه بودند. نهنگها ازجمله گونههایی از آنها که از سواحل جنوبگان تغذیه میکنند و برای تولیدمثل به سمت شمال میروند، در فرهنگ مائوری نقش عمدهای دارند.
بهنظر میآید داستان دریانوردی به نام هوی رانیورا که احتمالا بهدنبال نهنگهای مهاجر، قایق خود را به سمت اقیانوس منجمد جنوبی راند، به حدود ۱۴۰۰ سال پیش بازمیگردد. کسی نمیداند که او در این ماجراجویی چقدر به جنوبگان نزدیک شد. با این حال نامی بومی به معنای اقیانوس یخزده (Te tai-uka-a-pia) در اشاره به آبهایی که او درنوردید، به جا مانده است که نشان میدهد یک نفر حداقل یخها و شاید حتی خود سرزمین جنوبگان را به چشم دیده بود.
البته، فاصلهی بین مجمعالجزایر تیرا دل فوئگو در آمریکای جنوبی (میان شیلی و آرژانتین) و شبهجزیره جنوبگان، از فاصلهی بین نیوزیلند و جنوبگان خاوری کوتاهتر است. اما هیچ مدرکی وجود ندارد که بگوید مردم یاغان (اهالی بومی منطقه) نیز مانند اهالی پلینزی به خلق سفرهای حماسی و ماجراجویانه پرداخته باشند. تا همین اواخر تصور میشد که یاغانها هرگز از سواحل خودشان دور نشدهاند.
دیدگاه فوق اخیراً زیر سؤال رفته است. اکنون شواهدی وجود دارد که نشان میدهد بومیان آمریکا در جزایر فالکلند (در اقیانوس اطلس جنوبی) حضور داشتهاند و احتمالاً در قرن چهاردهم، برای مدت کوتاهی در این جزایر ساکن بودهاند. در واقع، سرنخهای غیرقطعی بیشتری وجود دارد که نشان میدهد چنین بازدیدهایی از هزاران سال قبل آغاز شده است.
ادعاهای مربوط به بازدید بومیان آمریکای جنوبی از جنوبگان شواهد محکمی ندارد؛ اما اگر حقیقت داشته باشد، نتیجه میگیریم که افراد دیگری نیز مدتها پیش از کاشفان اروپایی از جنوبگان دیدن کردهاند. گذرگاه دریک که بین جزایر شتلند جنوبی و آمریکای جنوبی قرار گرفته، حدود ۸۰۰ کیلومتر عرض دارد که کمتر از دو برابر فاصلهی بین فالکلند و سرزمین اصلی آمریکای جنوبی است.
مردم پیش از عصر اکتشافات مدرن شاید از وجود جنوبگان مطلع بودند
دریک گذرگاهی بسیار ناهموار و حتی از اقیانوس اطلس جنوبی نیز خطرناکتر است. اگر مردم به فالکلند سفر کرده باشند، غیرممکن نیست که درحدود همان زمان به زنجیرهی جزیرههای اطراف جنوبگان نیز رسیده باشند. از آن جزیرهها تا سرزمین جنوبگان راه بسیار کوتاهی باقی است.
با این حال، با وجود ادعاهای فراوان، هیچ مدرک مطمئنی مبنی بر رسیدن اهالی آمریکای جنوبی به جنوبگان گزارش نشده است. علاوه بر این، اگر مردم نمیتوانستند با استفاده از فناوریهای روز سکونتگاهی دائمی در فالکلند بسازند، پس سرزمین اصلی و جزایر جنوبگان نیز برای آنها جذابیت چندانی نداشته است.
در نتیجه، کاملاً امکانپذیر است که مردم پیش از عصر اکتشافات مدرن از وجود جنوگان مطلع بوده باشند و حتی آنجا را از نزدیک دیده باشند. اما شواهد بهجامانده بسیار مبهم است و قطعا یافتهی محکمی از آنها درنمیآید.
کاوشهای باستانشناسی در جنوبگان موضوعی جدی است، اما بیشتر آنها بر میراث بهجامانده از کاوشگران قرون ۱۹ و ۲۰ و افراد ماجراجویی که با اهداف کمخطرتر نهنگها را دنبال میکردند، متمرکز شده است. اگر بازدیدکنندگان پیشین ردی از خود به جای گذاشته باشند، یافتن آثار حضور آنها قطعاً آسان نخواهد بود.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید