به مناسبت دو سالگی ماهنامه‎ی مدیریت ارتباطات؛ «ماهنامه، ماهنامه، خبرهای مهم»!

"امیر عباس تقی پور" مدیرمسؤول ماهنامه مدیریت ارتباطات به مناسبت دومین سالگرد انتشار ماهنامه‎ی تحت مدیریتش، دست به قلم شده و با انتشار یادداشتی عمق علاقه‎اش به فعالیت رسانه‎ای را بروز داده است. 

در متن دست نوشته‎ی تقی پور که نسخه‎ای از آن در اختیار سیتنا قرار گرفته آمده است: "از تولید روزنامه دیواری که در ردیف فوق برنامه‌های درسی‌ام بود بگذریم، از کلاس چهارم دبستان به بعد، هر روز که از دبستان یا مدرسه راهنمایی و بعدها از دبیرستان به سمت خانه‌مان برمی‌گشتم، حتماً یک جا توقف می‌کردم و آنجا جایی نبود به غیر از کیوسک مطبوعات‌فروشی مرحوم ترابی در محله آردایران یا کیوسک آقا محمود در ابتدای پارک زکریا رازی و گاهی هم نزدیک‌ترین کیوسک به مدرسه. مرحوم ترابی، پدر سیف‌الله ترابی از خبرنگاران خبره و فعلی کیهان ورزشی بود که روحش شاد. آقا محمود هم از بستگان نزدیک دکتر سعید خال از اساتید فعلی ارتباطات است که فکر کنم هنوز هم کیوسکش پابرجاست. در دهه 60، مطبوعات به لحاظ فروش دو موقعیت را تجربه می‌کردند: زمانی که شرایط عادی بود و حتی روزنامه‌فروش‌ها در کوچه و خیابان فریاد می‌زدند: «روزنامه، روزنامه، خبرهای مهم» تا روزنامه‌هایشان را بفروشند و زمانی که خبرها داغ و کانال‌های اطلاع‌رسانی معدود بود و مردم برای خرید روزنامه‌ها صف می‌بستند. یادم هست اگر کسی با روزنامه‌فروشی نسبت یا دوستی نزدیکی داشت، می‌توانست از روزنامه‌هایی که داخل کیوسک پنهان می‌شد، بهره‌مند شود بدون آنکه در صف بایستد!علاقه وافرم به مطبوعه و مطبوعه‌خوانی باعث می‌شد گاهی اوقات و بین دو زنگ مدرسه، به نزدیک‌ترین کیوسک هم سری بزنم و گاهی هم باعث می‌شد روزنامه یا مجله‌ای را اجاره کنم! (حالا می‌فهمم این کار چقدر بد بوده و منافع تولیدکننده بیچاره را به خطر می‌انداخته).هنوز، چند نسخه از روزنامه‌ای را که پیام تلفنی‌ام در مورد تجمع اوباش، در پارک زکریای رازی که در مقابل کلانتری شهرری قرار دارد، در آن چاپ شده را دارم. بریده جراید نشریاتی را هم که به هر دلیلی اسم یا عکسی از من در آنها منتشر شده را نگه داشته‌ام. بعد از دوران سربازی نیز با جدیت بیشتری کارهای مطبوعاتی را دنبال کردم و بعد از راه‌اندازی نشریه «جوان ری» برای محله‌ای که در آن بزرگ شده بودم به سراغ ماهنامه مدیریت ارتباطات آمدم. الان هم با همان شوق کودکی، کار را دنبال می‌کنم. ماهنامه، تازه وارد سه‌سالگی شده ‌است و مجموعه‌ای از استادان، همکاران و مخاطبان مراقب هستند تا زمین نخورد! من هم داد میزنم: «ماهنامه، ماهنامه، خبرهای مهم»!"

دست‎اندرکاران سیتنا به سهم خود برای جناب آقای تقی پور و همه‎ی همکاران خلاق و پرتلاششان در ماهنامه‎‎ی مدیریت ارتباطات آرزوی موفقیت و سربلندی نموده و چشم انتظارند تا شاهد موفقیت‎های روزافزون مجریان و دست‎اندرکاران این ماهنامه‎ی تخصصی در سومین سال فعالیتشان باشند.

انتهای پیام