نسلی هوشمند و سواد رسانهای
امروزه در کشورهای مختلف دنیا آموزش سواد رسانهای جز لاینفک آموزش است، ولی در کشور ما هنوز مهجور باقی مانده و بنابراین همواره شوک های اخبار کذب نه تنها مشکلاتی را به وجود می آورد بلکه موجب بی اعتمادی مردم، در میان مدت میشود.
به گزارش سیتنا، "زهره آشتیانی" روزنامه نگار و مشاور مدیرعامل رایتل در یادداشت ارسالی برای سیتنا، نوشت:
"ارتباطات" دیگر صرفا ابزاری برای تعامل دوسویه نیست، بلکه پدیدهای است که شبکهی شکل دهی به افکار عمومی را بر عهده میگیرد، که در دسترس بودن ابزار و بسترهای لازم برای توسعهی ارتباطات، این نقش را بیش از گذشته مورد تاکید قرار می دهد.
امروزه دیگر وسایل ارتباط جمعی فقط همان رادیو و تلویزیون سنتی نیست، بلکه فضای هوشمند جریان های ارتباطی را به کانال های متعددی هدایت کرده است. این راهبری، راهروهایی را ایجاد کرده است که هر کدام میتواند ناقل پیام معینی باشد، که ذهن جمعی جامعه را شکل می دهد؛ هر چند که امروزه دیگر خرد فردی نیز تحت تاثیر فضای مجازی شکل میگیرد و این تصویرسازی های مجازی کانال انتشار اطلاعاتی غیر واقع بمنزله ساخت محیطی همگون با نظرات فردی است.
این شرایط دنیای ما را تحت تاثیر راهبری و نفوذ رسانه هایی قرار داده است که می توانند اثربخش ترین پیام را منتقل کنند. اما بی تردید امروزه آنچه فضای هوشمند مجازی را در دسترس قرار داده است تلفن های همراه است؛ اپراتورهایی که هویت شان با ارائهی خدمات ارتباطی به دیگران تعریف شده است و اکنون گوی رقابت را برای بسترسازی جهت نشر اطلاعات و برقراری ارتباطات از هم ربوده اند.
تلفن های هوشمند اکنون ضامن شکل بخشی به خرد جمعی و فردی یک جامعه هستند؛ چرا که علاوه بر خدمات ارتباطاتی توسعهی سرویس های نسل جدید اینترنت موجب شده تا میزبان ساخت و هدایت شبکه های اجتماعی در شخصی ترین حریم زندگی افراد باشند.
در چنین شرایطی دیگر نمی توانیم به مدیریت افکار عمومی با گردهمایی هایی از پیش برنامه ریزی شده بپردازیم، بلکه این دنیای مجاز است که افکار عمومی را با خود همراه می سازد و لذا ارتقاء سواد رسانه ای می تواند موجب بهره مندی از این فضای مدرن برای همبستگی ملی شود، اما سرعت انتشار شایعه در بستر روان فضای مجازی تحت شبکهی هوشمند، ما را با جامعه ای دارای التهاب و آشوب ذهنی انباشته شده از دهها خبر متفاوت در طول یک روز مواجه می سازد که خود جامعهی بزرگتری را درون دنیایی غیرواقعی شکل می دهد؛ این اتفاق مسئولیت مدیران رسانه و خبرنگاران را دو چندان کرده است، چرا که یک روزنامه نگار باید در میان صدها مطلب، خبر صحیح را تشخیص دهد و سپس به تبیین اطلاعات درست و روانه سازی آن به درون جامعه بپردازد. این نقشی است که با ارتقاء سواد رسانهای، همهی اعضای یک جامعه میتوانند آن را بر عهده گیرند و لذا با فضایی بدور از فرافکنیها آمیخته میشویم که بستری مناسب برای توسعهی فردی و جمعی خواهد بود.
امروزه در کشورهای مختلف دنیا آموزش سواد رسانهای جز لاینفک آموزش است، ولی در کشور ما هنوز مهجور باقی مانده و بنابراین همواره شوک های اخبار کذب نه تنها مشکلاتی را به وجود می آورد بلکه موجب بی اعتمادی مردم، در میان مدت میشود. کاهش سرمایهی اجتماعی مردم در سالهای اخیر محصول همین عدم آگاهی رسانهای است که موجب میشود هر خبری به ذهن مردم حقیقت جلوه کند و به علت مفقود شدن اصل ارتباطات رو در رو، مفاهیم تغییر رویکرد دادهاند و هر دادهای به منزلهی تصمیم برای اتفاقی منظور می گردد.
پس این مسئولیتی بزرگ است که بتوانیم به ذهنیت زدایی نسبت به شبکه های مجازی و دسترسی آسان بدان بپردازیم و این گونه است که دیگر نگران افزایش ظرفیت ها و بسترهای خدمات ارتباطی به مردم نخواهیم بود و هر مشترک جدید بستر هوشمند به منزله یک کاربر آگاه جهت ایجاد آرامش و امید در جامعه خواهد بود.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید