رسانههای کشور هزینهای بابت دفاع از تولید و حضور در مجامع بینالمللی ندارند
حضور کمرنگ خبرنگاران و رسانه های ایرانی در مجامع بین المللی را می توان یک آسیب جدی برای رسانه ها در حوزه سیاسی دانست.
به گزارش سیتنا، شفقنا نوشت: با اینکه چند سالی می شود که برخی خبرنگاران توانسته اند با سماجت و تلاش خود ،حوزه ای از اقتصاد انرژی در بین الملل را به خود اختصاص دهند و به نوعی برند آن حوزه در مخابره بحث ها و رویدادهای خارجی شوند،اما شاهد هستیم که در حوزه سیاست بین الملل ما چنین برندهای را نداریم.با وجود اینکه این حوزه در دنیا یکی از مهم ترین بخش های خبری است چرا که دیپلماسی رسانه ای از طریق حضور خبرنگار در رویدادهای بین المللی میسر می شود .اما شاهد هستیم که در کشور ما به حضور خبرنگار در حوزه ورزش یا دیگر بخش ها که در اولویت رسانه های دنیا نیستند،بیشتر بها داده می شوند.اما مانع و مشکل اصلی چیست؟ چرا رسانه های جریان اصلی به دیپلماسی رسانه ای اهمیت نمی دهند؟ آیا مشکل در همراهی نکردن دولت و وزارت خارجه است ؟ چرا رسانه ها به دنبال اثر گذاری دیپلماسی در رویدادهای بین المللی نیستند؟
کرسیهای خبرنگاران ایرانی معمولاً در همه کنفرانسهای بینالمللی خالی است
جلال خوشچهره روزنامهنگار ارشد حوزهی بینالملل در گفتگو با شفقنا رسانه به بیان دلایل حضور کمرنگ رسانههای اصلی کشور در رویدادهای بینالمللی و موانع و مشکلات پیش رو میپردازد و توضیح میدهد: این مسئله چند دلیل دارد. اول اینکه نظام رسانهای کشور بسیار فقیر است و اصولاً هزینهای بابت دفاع از تولید و حضور در مجامع بینالمللی ندارد و یا خیلی تلاش نکرده تا بتواند حضور داشته باشد. کرسیهای خبرنگاران ایرانی معمولاً در همه کنفرانسهای بینالمللی خالی است. چون در وهله اول دغدغه دولت نیست و خود نظام های رسانهای هم خیلی دغدغهای در این باره ندارند چون نه بودجه آن را در اختیار دارند و نه تمایل دارند تا بخواهند که برای خبرنگارانشان هزینه کنند.
خوشچهره عامل دوم حضور کمرنگ رسانههای اصلی کشور در رویدادهای بینالمللی را عدم تسلط خبرنگاران به زبان انگلیسی میداند و توضیح میدهد: عامل دوم این است که اگرچه گاه خبرنگاران ما همراه هیئتهای سیاسی با رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و یا هر وزیر دیگری در سفرهای خارجی شرکت میکنند ولی عموماً فاقد توانایی زبان دوم هستند. این مسئله باعث عقب افتادن آنها میشود تا درک لازمی از آنچه اتفاق میافتد نداشته باشند. یعنی اطلاعات لازم از محیطی که در ان قرار دارند، بازتابهای رسانهای آن اتفاق و یا نگاه ناظران، مفسران و تحلیلگران درباره یک اتفاق را ندارند. به همین دلیل اگرچه خیلی از مواقع میبینیم که خبرنگاران ما در این کنفرانسها شرکت میکنند ولی بیشتر عکسهای سلبریتی میگیرند تا اینکه گزارش مفصلی تحویل دهند. یا باز هم متکی به آن چیزی هستند که تهران خود آن را درک می کند.
در رخدادهای بینالمللی باید از خبرنگاران مجربتر استفاده شود
او ادامه میدهد: عامل سوم؛ روشنفکران ما بهویژه در دهه پنجاه، شصت و هفتاد میلادی بهجای اینکه بخواهند خود تولید فکر کنند، تابع صنعت ترجمه بودند. الان هم متأسفانه ما همچنان درگیر این مسئله هستیم که اتفاقها را از منابع دیگر ترجمه کنیم این درحالی است که هر منابع خبری با دیدگاههای سازمانی خودش به موضوع میپردازد. در اینجا ما عنصر زمان را از دست میدهیم. به این دلیل بعد از اینکه منابع بیرونی خبری را تولید ، تحلیل و تفسیر میکنند ما مجبوریم آن را ترجمه کنیم.
خوشچهره عامل چهارم حضور کمرنگ رسانههای اصلی کشور در رویدادهای بینالمللی را عدم توانایی خبرنگاران و لابیگری برای حضور برخی از آنها عنوان می کند و توضیح میدهد: در تمام رسانههای بینالمللی برای مجامع یا کنفرانسهای بینالمللی از خبرنگاران مجرب استفاده میکنند ولی متأسفانه ما در اینگونه رخ دادها شاهد نوعی لابیگری میان خبرنگاران حوزههای مختلف شاغل در آنجا هستیم. به همین دلیل ،کمتجربگی برخی از همکاران ما سبب میشود تا ما نتوانیم در این کنفرانسها یا مجامع حضور پیدا کنیم و اگر هم حضور پیدا کنیم فاقد درک لازم نسبت به آن اتفاق با نگاهی سهبعدی باشیم.
این روزنامهنگار ارشد حوزه بینالملل تأکید می کند: درمجموع من معتقدم که باید به یک عامل مهمتر توجه کنیم. متأسفانه سیستم رسانهای ما دغدغهای برای تربیت خبرنگارانمان جهت حضور در کنفرانسهای بینالمللی ندارند و متأسفانه در اولویتشان هم نیست و همین کرسی خالی سبب میشود که معمولاً اخبار، گزارشها یا بازتاب آنچه اتفاق میافتد به شکل یکطرفه بیاید و هرکس از ظن خود با آن اخبار و گزارشها برخورد کند. ما نیازمند این هستیم که رسانهای قوی با خبرنگاران و روزنامهنگاران حرفهای داشته باشیم تا در بزنگاه هم بتوانند در محیط حضور داشته باشند و هم با عنصر زمان بهموقع اخبار، گزارشها و تفسیرها و تحلیلهای خود را ارائه دهند. متأسفانه چنین مسئلهای در رسانههای ما جدی گرفته نمیشود به همین دلیل نگاه مردم به عنوان مخاطبان اصلی رسانههایمان به منابع بیرونی است. متأسفانه اگر یک روز این منابع بیرونی قطع شود، منابع داخلی رسانههای خودمان هم فاقد توانایی تحلیل ، تفسیر و پیگیری پیامدهای رخ داد موردنظر هستند. این کرسی خالی بیتردید هم متوجه بومیان نظام رسانهای ماست و هم به عقیده من دولت و یا نظام سیاسیمان از آن آسیب جدی میبینند. بنابراین لازم است تا به نظام رسانهای رسمی کشور و مدیران رسانهای اعتماد کنند و نیروها برای حضور در اینگونه رخ دادها تربیت شوند.
عدهای از رسانهایها معتقدند وزارت خارجه هم باید مانند وزارت ورزش برای حضور خبرنگاران در کنفرانسهای بینالمللی پیشقدم شود که این مسئله مستلزم آن است تا خبرنگار در چارچوب تیم رئیسجمهور یا وزیر حرکت کند. آیا اینگونه آزادی عمل خبرنگار محدود نمیشود؟ خوشچهره پاسخ میدهد: این مسئله به دو عامل بستگی دارد. اول اینکه توانایی خبرنگاری که همراه با رئیسجمهور به این سفرها میرود بهاندازه اهمیت آن سفر باشد. به عبارتی آیا خبرنگارانی که با رئیسجمهور به سفرهای خارجی میروند و یا برای پوشش کنفرانسهایی مثل ورشو و مونیخ حضور پیدا میکنند، بهاندازه اهمیت آن سفر مجرب هستند؟ زبان انگلیسیشان در چه حد است؟ من معتقدم این مسئله به عنصر زمان و اینکه گفته میشود فضا بسته است و این خبرنگاران باید خود را با هیئت هماهنگ کنند، خیلی ربط پیدا نمیکند. چون خبرنگاری که موضوع را خوب درک کند و مسلط به زبان انگلیسی باشد در چنین شرایطی هم میتواند خبر، تحلیل و تفسیر خود را ارائه دهد.
سرمایهگذاری جهت رشد خبرنگاران بینالملل دغدغه نظام سیاسی کشور نیست
او ادامه میدهد: نکته دوم این است آیا نظام سیاسی قائل به آزادی عمل خبرنگاری که میخواهد با خود ببرد است یا خیر. یعنی معمولاً خبرنگاران ما خود را در چارچوب یک امنیت شغلی نگاه میکنند. اگر ما این اعتماد را به خبرنگارانمان و تواناییهایشان داشته باشیم و آزادی عمل داشته باشند قاعدتاً شاهد اتفاقات خوبی در این زمینه هستیم. از طرفی هم قرار نیست خبرنگار در یک جاده اتوبانی حرکت کند و معمولاً با چالش روبهرو است. یعنی باید در کمترین زمان و با کمترین فرصت بتواند بهترین موقعیتها را فراهم کند یعنی بتواند گزارشها، تفسیرها و تحلیلهای خود را ارائه دهد. خبرنگاران رسانههای دیگر هم زمانشان را با خبرنگاران همراه هیئت سیاسی و اقتصادی کشورشان هماهنگ میکنند ولی میبینیم که آنها در همان فاصله کار تولیدی خود را انجام میدهند. بنابراین در رخدادهای بینالمللی باید از خبرنگاران مجربتر استفاده شود. من معتقدم سرمایهگذاری جهت تربیت، پرورش و رشد خبرنگارانمان برای چنین موقعیتهایی انجام نمیشود و هنوز دغدغه نظام سیاسی کشور نیست.
خوشچهره با اشاره به جدی نگرفتن یادگیری زبانهای دیگر توسط اساتید روزنامهنگاری در دانشگاهها میگوید: در رشتههای روزنامهنگاری واحد زبان انگلیسی هست ولی مسئله این است که اساتید ما در حوزههای دانشگاهی خیلی موضوع را جدی نمیگیرند. اگر رشدی در این زمینه داشته باشیم به تلاش دانشجو برمیگردد. مشکل بزرگی که داریم این است که دانشگاههای رشته روزنامهنگاری و خبرنگاری کار را بسیار سهل میگیرند به همین دلیل ما همواره شاهد این هستیم که دانشجوی فوقلیسانس روزنامهنگاری هنوز املای فارسی بعضی از واژهها را نمیداند، تسلط به زبان انگلیسی جای خود دارد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید