شهین زن سوم پیرمرد طلاق گرفت و در سوئیت خلوت در دام گناه افتاد!
شهین در اوج جوانی با پیرمردی که 2 زن داشت ازدواج کرد و بعد از طلاق به روز بدی گرفتار شد.
به گزارش رکنا، با وجود اختلاف سنی زیاد همیشه سعی می کردم زندگی آرامی داشته باشم، اما بدبختی های من از زمانی آغاز شد که دو زن دیگر منصور از ازدواج ما باخبر شدند، از آن روز به بعد دیگر زندگی برایم به جهنمی تبدیل شد که حتی یک روز آرامش نداشتم منصور هم به طرفداری از دو زن دیگرش آنقدر مرا در تنگنا قرار داد که مجبور شدم از او طلاق بگیرم.
شهین که به جرم ارتباط نامشروع در دادگاه محکوم شده بود درحالی که نگران آینده دخترش بود، در ادامه به پلیس گفت: مدتی بعد از جدایی با مردی آشنا شدم که او نیز همسرش را طلاق داده بود چند ماه با نادر به طور پنهانی رابطه داشتم و در این مدت به سوئیت یکی از دوستان او به نام مهدی رفت و آمد داشتیم به طوری که آن جا، به پاتوق اصلی ما تبدیل شده بود.
با گذشت چندین ماه از این ارتباط پنهانی پیشنهاد ازدواج موقت نادر به مدت 2 سال را پذیرفتم و به همراه دخترم زندگی جدیدی را در کنار او آغاز کردیم. 10 ماه از ازدواج موقتمان گذشته بود که مهریه ام را از او درخواست کردم اما او به خاطر این که پولی نداشت چک 6 ماهه ای را به من داد در این مدت هرچه به پایان زمان ازدواج موقت نزدیک تر می شدیم نگرانی های من نیز بیشتر می شد و نادر هم به خاطر دریافت چک، حاضر به تمدید مدت ازدواجمان نبود تا این که پس از اتمام دوسال، او گفت دیگر نزد من باز نمی گردد و من باید خانه اجاره ای را تخلیه کنم هرچه التماس کردم قبول نکرد و مرا چون تکه کاغذی مچاله شده دور انداخت.
او رفت و من باز هم آواره شدم چند روز بعد، دوباره به سوئیت مهدی رفتم تا شاید نادر را در آن جا ببینم حدسم درست بود و او با دوستش در سوئیت بودند مشکلاتم را برایش بازگو کردم و از او خواستم تا هم پول مهریه ام را پرداخت کند و هم دوباره با من ازدواج کند وقتی پیشنهادم را رد کرد، از کوره در رفتم و در اتاقی که تنها بودیم کار را به جنجال کشاندم چیزی نگذشت که پلیس ما را به اتهام رابطه نامشروع دستگیر کرد این درحالی بود که ماموران مقدار زیادی مواد مخدر از نادر کشف کردند مهدی هم به خاطر در اختیار گذاشتن سوئیت برای روابط نامشروع و من هم به جرم برقراری رابطه محکوم شدم اگرچه آن دو نفر روانه زندان شدند و من نابودم.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید