کدخبر :211805 پرینت
31 فروردین 1397 - 11:13

مینا پنج شبانه روز تحت آزار شیطانی دو جوان در یک ویلای روستایی در شمال بود!

دختر دانش‌آموز با فرار از خانه پای در دنیای شیطانی دو پسر خیابانی گذاشت.

متن خبر

به گزارش رکنا، وقتی مینا با سرقت از خانه‌شان فرار کرد پدر و مادرش با مراجعه به پلیس گم‌شدن وی را اعلام کردند و بررسی‌های تخصصی پلیس نشان داد وی از طریق موبایل و شبکه‌های اجتماعی با پسرجوان آشنا شده و به احتمال زیاد نزد وی است.

دختر جوانی که از سوی پسری اغفال شده و به شمال کشور فرار کرده بود پس از چند روز سرگردانی توسط پلیس دستگیر شد. متأسفانه سختگیری‌های خانواده این دختر جوان در مورد درس خواندن و تعیین شرط شاگرد اول شدن باعث شد او تن به رابطه ای خیابانی بدهد و پس از فرار از خانه در دام دو پسر جوان گرفتار شود.

دو متهم پرونده دستگیر شدند و تحقیقات در این باره ادامه دارد.

مینا که احساس ندامت و پشیمانی می‌کند در بیان علت فرار خود از خانه گفت: پدر و مادرم هر دو تحصیلکرده هستند. آنها درباره درس خواندن من سختگیری‌های زیادی داشتند و اجازه نمی‌دادند یک لحظه در حال خودم باشم.

این اواخر هم مرا با دخترهای فامیل مقایسه می‌کردند و برایم خط و نشان می‌کشیدند که اگر شاگرد اول نشوم چنین و چنان خواهند کرد.

من جلوی چشم آنها به داخل اتاق می‌رفتم و مثلاً درس می‌خواندم. اما کتاب‌هایم را که می‌دیدم حالم به هم می‌خورد و خودم را سرگرم گوشی تلفن همراه می‌کردم تا اینکه در شبکه‌های اجتماعی با پسری جوان ‌آشنا شدم و وقتی برایش درد دل کردم پیشنهاد داد از خانه فرار کنم و نزدش بروم.

وی ادامه داد: بدون آن که به عواقب این کار فکر کنم با برداشتن یک میلیون تومان پول از خانه فرار کردم و بعد من و آن پسر به شمال رفتیم. او در بین راه یکی از دوستانش را هم سوار خودرویش کرد. آنها مرا به خانه ای در یکی از روستاهای شمال بردند و آنجا بود که فهمیدم فریب شیطان را خورده‌ام و همه وعده‌های این پسر دروغ بود.

چند بار می‌خواستم از آنجا فرار کنم. اما هیچ جا را بلد نبودم. هر لجظه خودم را نفرین می‌کردم که چرا چنین اشتباهی کردم تا اینکه دل به دریا زده و از خانه روستایی بیرون آمدم و سرگردان بودم که پلیس مرا بازداشت کرد.

دختر جوان با صدایی بغض آلود گفت: برای خودم متأسفم. نمی‌دانم چه طور به چشمان پدر و مادرم نگاه کنم. آنها مرا خیلی دوست دارند و برایم زحمت می‌کشند اما خودم را قربانی کرد.

دو جوان شیطان صفت نیز در بازجویی‌ها جرم خود را به گردن گرفتند.

حمید گفت: من اصراری به مینا نکردم از خانه فرار کند او مدام از پدر و مادرش بد می‌گفت تا اینکه خواست نزد من بیاید، حتی گفتم که من شرایطش را ندارم و شنیدم با خودش پول می‌آورد، دوستم به نام محمد هم با ما آمد تا تنها نباشیم وقتی به شمال رفتیم در آنجا وسوسه به جانمان افتاد و پشیمان هستیم.

محمد نیز گفت: من بی‌گناهم فقط دوستم را همراهی کردم تا تنها نباشد، مینا بعد از پنج روز پشیمان شد و بی‌تابی پدر و مادرش را کرد بعد ما را تنها گذاشت، او با پای خودش نزد ما آمد و بی‌گناهیم!

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.