اصول کمیته بازل درباره فعالیت حسابرسی داخلی در بانکها
کمیته نظارت بر بانکداری بازل در سال 2012، این راهنمای نظارتی تغییریافته را برای ارزیابی اثربخشی فعالیت حسابرسی داخلی در بانکها تهیه کرده است که بخشی از تلاشهای دایمی کمیته برای نشان دادن موضوعات نظارتی بانک و ارتقاء نظارت از طریق راهنمایی است که شیوههای درست در بانکها را تشویق میکند. این سند جایگزین سند سال 2001 تحت عنوان «حسابرسی داخلی در بانکها و رابطه ناظر با حسابرسان» میشود. بهطوریکه، توسعهها در شیوههای نظارتی و در تشکیلات بانکداری را در نظر گرفته و درسهای برگرفته از بحران مالی اخیر را یکی میکند. لازم به توضیح است که این راهنما ارتباط تنگاتنگی با اصل 26 از «اصول 29 گانه برای
اصول کمیته برای ارتقاء نظام راهبری شرکت بیان میکند که بانکها باید یک فعالیت حسابرسی داخلی داشته باشند که دارای اختیار، مقام، استقلال، منابع و دسترسی مکفی به هیئتمدیره باشد. حسابرسان داخلی مستقل، شایسته و واجد شرایط لازم برای نظام راهبری شرکت درست ضروری هستند.
یک سیستم کنترل داخلی قوی دربرگیرنده یک فعالیت حسابرسی داخلی مستقل و مؤثر به عنوان بخشی از یک نظام راهبری شرکتی درست است. ناظران بانکداری لازم است تا نسبت به اثربخشی فعالیت حسابرسی داخلی بانک قانع شوند، بدین معنی که سیاستها و شیوهها دنبال میشوند و اینکه مدیریت اقدام اصلاحی مناسب و به موقعی را در واکنش به نقاط ضعف کنترل داخلی شناسایی شده توسط حسابرسان داخلی درنظر میگیرد. فعالیت حسابرسی داخلی، اطمینانبخشی لازم را در خصوص کیفیت سیستم کنترل داخلی بانک برای هیئتمدیره و مدیریت ارشد (و ناظران بانک) فراهم میکند. بدینصورت، این فعالیت به کاهش ریسک خسارتی و آسیب دیدن اعتبار بانک کمک میکند.
این مقاله، انتظارات نظارتی از فعالیت حسابرسی داخلی در تشکیلات بانکداری، رابطه مرجع نظارتی با فعالیت حسابرسی داخلی و ارزیابی نظارتی آن فعالیت را نشان میدهد. این مقاله در پی ترویج یک فعالیت حسابرسی داخلی قوی درون تشکیلات بانکداری و مهیاسازی راهنمایی برای ارزیابی نظارتی این فعالیت است.
به علاوه، این مقاله، حسابرسان داخلی بانک را تشویق میکند تا در توسعه و تطابق با استانداردهای ملی و بینالمللی همچون مواردی که توسط انجمن حسابرسان داخلی ارایه شده است، مشارکت کنند. زیرا این کار میتواند توجه درست به موضوعهای احتیاطی در تدوین استانداردها و شیوههای حسابرسی داخلی را ارتقاء دهد.
این مقاله به ساختار مدیریتی متشکل از هیئتمدیره و مدیریت ارشد نسبت داده میشود. کمیته تشخیص داد که تفاوتهای قابل توجهی در چارچوبهای قانون و مقرراتی بین کشورها وجود دارد. این چارچوبهای ملی نقش و وظیفه مدیریت و ساختارهای نظام راهبری را شکل میدهند. در برخی کشورها، هیئتمدیره مهم است، اما انحصاری نیست. یعنی وظیفه نظارت بر هیئت اجرایی اغلب به مدیریت ارشد ارجاع داده میشود و اطمینان حاصل میکند که مسئولیتهایش را انجام میدهد. به این دلیل، گاهی اوقات یک هیئت نظارتی تعیین میشود که هیچ وظیفه اجرایی ندارد. در مقابل، در دیگر کشورها، هیئتمدیره آزادی عمل گستردهتری دارد که چارچوبی عمومی را برای مدیریت بانک وضع میکند. به دلیل این تفاوتها، مفاهیم هیئتمدیره و مدیریت ارشد که در این مقاله استفاده میشوند، ساختارهای قانونی را مشخص نکرده است. بلکه دو وظیفه تصمیمگیری را درون یک بانک برچسب میزنند. اصول ارایهشده در این مقاله باید در تطابق با ساختارهای قانونی و نظام راهبری شرکت قابل اجرا در هر کشور به کار گرفته شوند.
در بانکهای بزرگ و بانکهای فعال بینالمللی، کمیته حسابرسی معمولا کار نظارت بر حسابرسان داخلی بانک را انجام میدهد. چنین کمیتهای در هیئتمدیره ایجاد میشود. این مقاله، همراستا با اصولهای کمیته برای ارتقاء نظام راهبری شرکت فرض میکند که بانکهای بزرگ و فعال بینالمللی یک کمیته حسابرسی یا معادل آن را دارا هستند. سایر بانکها نیز به شدت جهت پرپایی چنین کمیتهای تشویق میشوند.
این راهنما برای تمام بانکها شامل آنهایی که در یک گروه بانکداری هستند و برای شرکتهایی هولدینگی که شرکتهای تابعه آنها عمدتا بانکها هستند و برای شرکتهایی هولدینگی تابع نظارت احتیاطی که شرکتهای تابعه آنها عمدتا بانکها هستند، به کار برده میشود. در این مقاله، تمام این ساختارها تحتعنوان بانکها و تشکیلات بانکداری ارجاع داده میشوند. وسعت به کارگیری این راهنما باید متناسب با اهمیت، پیچیدگی و حضور بینالمللی بانک (اصل تناسب) باشد.
در ادامه این مقاله قصد داریم 20 اصل تدوین شده توسط کمیته بازل در خصوص فعالیت حسابرسی داخلی در بانکها را در قالب سه بخش توصیف کنیم.
مرور اصول
الف. اصولی در رابطه با انتظارات نظارتی مربوط به فعالیت حسابرسی داخلی
اصل 1: یک فعالیت حسابرسی داخلی موثر، اطمینان مستقلی را در خصوص کیفیت و اثربخشی کنترل داخلی، مدیریت ریسک و سیستمها و فرایندهای نظام راهبری فراهم میکند که بدین وسیله به هیئتمدیره و مدیریت ارشد در حفاظت از سازمان و شهرت آن کمک میکند.
اصل 2: فعالیت حسابرسی داخلی بانک لازم است تا مستقل از فعالیتهای حسابرسی شده باشد که نیاز به این دارد که فعالیت حسابرسی داخلی در بانک اعتبار و اختیار کافی داشته باشد که در نتیجه حسابرسان داخلی را در انجام بیطرفانه تکالیفشان توانمند میکند.
اصل 3: برای هر حسابرس داخلی و حسابرسان داخلی به صورت جمعی دارا بودن صلاحیت حرفهای شامل دانش و تجربه به منظور اثربخش بودن فعالیت حسابرسی داخلی بانک ضروری است.
اصل 4: حسابرسان داخلی لازم است که به صورت یکپارچه (بیعیب) عمل کنند.
اصل 5: هر بانک باید یک منشور حسابرسی داخلی داشته باشد که مقصود، اعتبار و اختیار فعالیت حسابرسی داخلی درون بانک را به صورت بند به بند بیان کند که فعالیت مؤثر حسابرسی داخلی را همانطور که در اصل یک تشریح شده تبلیغ کند.
اصل 6: هر فعالیت (شامل فعالیتهای برونسپاری شده) و هر نهاد از بانک باید در دامنه کلی رسیدگی فعالیت حسابرسی داخلی قرار بگیرد.
اصل 7: دامنه رسیدگی فعالیتهای فعالیت حسابرسی داخلی باید پوشش مناسب موضوعات مقرر مورد نظر در برنامه حسابرسی را تضمین کند.
اصل 8: زمانی که بانک درون یک گروه بانکداری یا یک شرکت هولدینگ است، هر بانک باید یک فعالیت حسابرسی داخلی دایمی داشته باشد که سازگار با اصل 14 پایهریزی شده باشد.
اصل 9: هیئتمدیره بانک مسئولیت نهایی برای حصول اطمینان از این موضوع را دارد که مدیریت ارشد یک سیستم کنترل داخلی کافی، کارا و اثربخش را راهاندازی و حفظ میکند و بر طبق آن، هیئتمدیره باید فعالیت حسابرسی داخلی را در انجام مؤثر وظایفش پشتیبانی کند.
اصل 10: کمیته حسابرسی یا مشابه آن باید بر فعالیت حسابرسی داخلی بانک نظارت کند.
اصل 11: رییس بخش حسابرسی داخلی باید مسئول حصول اطمینان از این موضوع باشد که بخش با استانداردهای حسابرسی داخلی درست و با ضوابط اخلاقی مرتبط مطابقت دارد.
اصل 12: فعالیت حسابرسی داخلی در خصوص تمام موضوعهای مرتبط با عملکرد متعهد شدهاش باید همانطور که در منشور حسابرسی داخلی تشریح شده به هیئتمدیره یا کمیته حسابرسی آن قابل توضیح باشد.
اصل 13: فعالیت حسابرسی داخلی باید به صورت مستقل اثربخشی و کارایی کنترل داخلی، مدیریت ریسک و سیستمها و فرایندهای نظام راهبری ایجاد شده به وسیله واحدهای کسبوکار را ارزیابی کرده، کارها را پشتیبانی کرده و اطمینانبخشی را در خصوص این سیستمها و فرایندها فراهم کند.
اصل 14: برای کمک به بهکارگیری رویکردی همسان در خصوص حسابرسی داخلی در میان تمام بانکها درون تشکیلات بانکداری، هیئتمدیره هر بانک در یک گروه بانکداری یا ساختار شرکت هولدینگ باید اطمینان حاصل کند که:
1- بانک فعالیت حسابرسی داخلی خودش را دارد که باید به هیئتمدیره بانک قابل توضیح باشد و به گروه بانکداری یا رییس حسابرسی داخلی شرکت هولدینگ گزارش شود. یا
2- فعالیت حسابرسی داخلی شرکت هولدینگ یا گروه بانکداری، انجام فعالیتهای حسابرسی داخلی دامنه رسیدگی کافی در بانک جهت توانمندسازی هیئتمدیره برای اداء مسئولیتهای قانونی و اطمینانبخشیاش است.
اصل 15: صرفنظر از اینکه چه فعالیتهایی از حسابرسی داخلی برونسپاری میشوند، دست آخر هیئتمدیره مسئول فعالیت حسابرسی داخلی باقی میماند.
ب. یک اصل در رابطه با ارتباط مرجع نظارتی با فعالیت حسابرسی داخلی
اصل 16: ناظران باید ارتباطات منظمی با حسابرسان داخلی بانک برای
1- بحث در خصوص حوزههای ریسک شناسایی شده توسط هر دو بخش
2- درک شاخصهای کاهش ریسک به کار گرفته شده توسط بانک
3- درک نقاط ضعف شناسایی شده و پایش پاسخهای بانک به این نقاط ضعف داشته باشند.
ج. اصولی در رابطه با ارزیابی نظارتی در خصوص فعالیت حسابرسی داخلی
اصل 17: ناظران بانکی باید به طور منظم ارزیابی نمایند که آیا فعالیت حسابرسی داخلی درون بانک، اعتبار و اختیار کافی را دارد و بر طبق اصول درست عمل میکند.
اصل 18: ناظران باید تمام نقاط ضعفی را که آنها در فعالیت حسابرسی داخلی شناسایی کردهاند، به صورت رسمی به هیئتمدیره گزارش داده و اقدامات اصلاحی به موقع ضرورت دارد.
اصل 19: مرجع نظارتی باید اثر ارزیابیاش از فعالیت حسابرسی داخلی را روی سنجشش از پروفایل ریسک بانک و روی کار نظارتی خودش ملاحظه کند.
اصل 20: مرجع نظارتی باید جهت اتخاذ اقدامات نظارتی رسمی و غیررسمی مورد نیاز هیئتمدیره و مدیریت ارشد جهت رفع هرگونه معایب شناسایی شده مرتبط با فعالیت حسابرسی داخلی در یک چارچوب زمانی مشخص آماده بوده و نظارتی همراه با گزارشهای پیشرفت دورهای مکتوب را فراهم کنند.
منبع
Members of the Accounting Task Force’s Audit Subgroup of the Basel Committee on Banking Supervision, “The Internal Audit Function on Banks”, June 2012, http://www.bis.org/publ/bcbs223.pdf.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید