کدخبر :12618 پرینت
14 بهمن 1392 - 16:48

ناگفته‌های وکیل همسر سابق بابک زنجانی

متن خبر

لحظه‌ای سکوت. انگار که تصمیم گرفته باشد صریح‌تر حرف بزند. سیگار را روی لبش گذاشت، روشن کرد، دود سیگار را بیرون داد و با نگاهی از سر اطمینان گفت: «ضبط را خاموش کن تا بگویم حقیقت چیست.» مرد پنجاه‌ و چند ساله‌ای با موهایی به رنگ خاکستر سیگار با کت‌وشلوار مرتب، شالگردنش را گردن انداخته و آماده رفتن بود. منشی‌اش را مرخص کرده و تنها منتظر ما نشسته بود، در دفتر کاری که از نور آفتاب محروم بود و هوای اتاق با نور سفید لامپ‌ها و رنگ آبی دیوارها ابری به نظر می‌رسید. همانند پدری که نگران دخترش باشد، آقای وکیل نگران «ثریا» بود.

 

به گزارش سیتنا، سایت تدبیر با این مقدمه نوشت: ثریا «قهرمان زن» این داستان است، همسر پیشین «بابک» نقش اول داستان. ثروتمند‌ترین مرد این روزهای اوین؛ بابک زنجانی.

او وکیل یکی از متهمان پرونده «شهرام جزایری» هم بوده و نامش با مولتی‌ میلیاردر پرحاشیه این روزها بُر خورده. حالا پرده‌ای از زندگی «بابک زنجانی» را از پیش چشم ما کنار می‌زند. درباره «ثریا» می‌گوید و «بابک». جاهایی یادآوری می‌کند «اینها را برای خودت می‌گویم نمی‌خواهم منتشر شود» و ادامه می‌دهد ...

 

مشروح گفتگو با منصور سلطانی راد، وکیل پرونده طلاق ثریا اسدی از بابک زنجانی، در پی می‌آید:

بابک زنجانی گفته بود مجرد است و ازدواج نکرده!

دروغ گفته. فکر نمی‌کرده که بالاخره یک روز این موضوع آشکار می‌شود.

ماجرای ازدواج و طلاقش چطور اتفاق افتاد؟

سال 1381 با خانم «ثریا اسدی» ازدواج کرده بود اما تقریبا از سال‌ 84 به بعد اختلاف پیدا کردند.

چه اختلافی؟

بابک خیلی کم به خانه می‌رفت. خانم اسدی می‌گفت گاه مدت‌ها منتظر می‌ماندم تا سری به خانه بزند.

چطور شد سراغ شما آمدند؟

من کمتر پرونده خانوادگی قبول می‌کنم. سال 87 با معرفی یکی از دوستانش صرفا برای مشاوره پیش من آمد و گفت که تصمیم به طلاق گرفته.

چرا؟

از شخصیت «بابک زنجانی» و دوستان او می‌ترسید. می‌گفت دوستانش آدم‌های جالبی نیستند.

مگر دوستان بابک زنجانی چه کسانی یا چگونه بودند؟

(می‌گوید چه کسانی و توضیح می‌دهد) آنها مشکوک و غیرقابل اعتماد بودند.

بابک زنجانی قبل از سال 84 هم با این دوستانش بود؟

نمی‌دانم ... خانم اسدی اوایل سال 88 بود که به من وکالت داد. در آن تاریخ بابک زنجانی به زندان افتاد. قبل از آن هم البته چندبار به زندان رفته بود.

چرا؟

بابت چک‌های برگشتی. «سورینت قشم» را سال 82 تاسیس کرده بود البته این سورینت به غیر از آن چیزی است که الان وجود دارد.

قبل از این «سورینت قشم» چطور بود؟

تولید اسپری و ژل و ...

همان شرکت لوازم آرایشی ...

بله لوازم آرایشی. سال 88 حدود سه ماه به زندان افتاد.

سال 88 چه ماهی؟

خرداد و مرداد.

یعنی زمان شلوغی‌های پس از انتخابات؟

آفرین، همان موقع بود.

کجا منتقل شد؟

فکر می‌کنم تبریز بود، تهران نبود.

این بار چرا بازداشت شده بود؟

تصور می‌کنم به خاطر چک‌های برگشتی که فکر می‌کنم حدود دو میلیون دلار بود. دقیق نمی‌دانم. ترسش از این بود که بابت این چک علیه او اقدام شود ...

برای چه چیزی این رقم چک داده بود؟

برای یک قرارداد چک ضمانتی داده بود ...

به چه کسی؟

به یک ارگان ویژه.

چه قراردادی؟

فکر می کنم بابک زنجانی تنها کسی بود که دستگاه برای پر کردن گاز داشت؛ از ترکیه هم آورده بود.

یعنی قراردادش این بود که اسپری پر کند؟

تصور می‌کنم. خانم اسدی در همان سه ماه که بابک در زندان بود هم خیلی تلاش کرد به او کمک کند ...

خانم اسدی به ملاقات بابک می‌رفت؟

به اصرار خود بابک زنجانی هرگز به ملاقات او نرفت.

چرا نمی‌خواست همسرش به ملاقات او برود؟

نمی‌دانم.

خانم اسدی چرا به بابک زنجانی کمک می‌کرد؟ مگر نمی‌خواست طلاق بگیرد؟

چرا ولی بالاخره می‌گفت همسرش است و تلاش می‌کرد کمکش کند ...

تا کجا پیش رفت؟

اواخر این سه ماه بود که تصمیم گرفت از کشور خارج شود.

به کجا؟

نمی‌دانم.

به شما وکالت داد؟

بله به من وکالت داد و چند کارتن از وسایل بابک را به دفترم آورد و گذاشت و رفت. پس از خروج بابک زنجانی از زندان و تماس او با من، نهایتا در سال 89 طلاق توافقی اتفاق افتاد.

بابک زنجانی که برای بردن وسایلش به دفتر شما آمد برخوردش چطور بود؟ چیزی نگفت؟ از طلاق ناراضی نبود؟

مکالمه چندانی با من نداشت اما از طلاق ناراضی بود.

خانم اسدی از کارهای بابک زنجانی برای شما چه چیزهایی تعریف می‌کرد؟ از روابط و فعالیت‌های او ...

در خصوص فعالیت‌های زنجانی صحبت نمی‌کرد اما بارها گفته بود که بابک دوستان جالبی ندارد و او از همین می‌ترسد.

از زندگی آنها در طول این مدت (پس از مراجعه خانم اسدی به شما تا زمان طلاقشان) اطلاعی دارید؟

در طول این مدت مستاجر بودند و خانه نداشتند. حتی خاطرم هست پول رهن آخرین منزلی که داشتند را خانم اسدی داده بود.

خانه‌شان کجا بود؟

سعادت‌آباد یا شهرک غرب یک جایی این حدود.

فرزندی نداشتند؟

نه.

خانم اسدی بعد از طلاق مهریه گرفت؟

به دریافت مهریه اصرار داشت و بابک حاضر شد قسمتی از مهریه‌اش را پرداخت کند.

مهریه‌اش چقدر بود؟

فکر می‌کنم چیزی حدود 60 میلیون تومان.

بابک زنجانی پرداخت کرد؟

نهایتا بله، بعد از وقوع طلاق ...

بعد چه شد؟

خانم ثریا اسدی از کشور خارج شد و هیچ‌ وقت هم نگفت کجا می‌رود.

چرا؟

چون هنوز می‌ترسید، شاید الان هم می‌ترسد. خانم بسیار محترم و تحصیل‌کرده و مسلط به زبان فرانسوی بود ...

اما خانم اسدی عضو هیئت‌مدیره شرکت زنجانی هم بود. چرا رفت؟

بابک زنجانی با اسم بستگانش شرکت تاسیس می‌کرد. اسم خواهرانش هم در لیست اعضای هیئت‌مدیره برخی شرکت‌ها هست؛ فکر کنم اسمشان «نوبهار» و «بهارک» بود.

یعنی نام ثریا به صورت صوری در تاسیس شرکت‌ها می‌آمد و اجازه فعالیت اقتصادی نداشت؟

بله، اصلا به خانم اسدی اجازه فعالیت نمی‌داد. یقین دارم هیچ دخالتی در کارهای او نداشت و از سال 84 به بعد پای هیچ قراردادی را امضاء نکرده. ثریا با اینکه یک خانم تحصیل‌کرده بود اما زن خانه بود و وقتش را برای زندگی گذاشته بود. برای بابک زنجانی سنگ‌ تمام می‌گذاشت اما بابک کمترین زمان را برای خانه می‌گذاشت. خانم ‌اسدی تنها بود و احساس ترس می‌کرد. شاید خود بابک زنجانی هم نمی‌داند او الان کجاست. به سختی زندگی می‌کرد و الان هم همینطور باید باشد.

کی کاملا تصمیم به جدایی گرفت؟

سال 88 بود. سه ماه کاملا ایستاد و حتی ماشینش را برای پرداخت بدهی یکی از طلبکارهای زنجانی به او داد. البته بابک زنجانی گفته بود که ماشین را به نام ثریا زده اما او متوجه شد ماشین متعلق به او نبوده و طلبکار حاضر شد آن را در عوض طلبش بردارد.

ماشین چه بود؟

پرادوی دو در. نمی‌دانم با این همه چرا او باز می‌خواست بابک را حفظ کند. بیشترین عاملی که باعث جدایی‌اش شد این بود که بابک زنجانی خانه نمی‌رفت. آنقدر درگیر کار و همین سورینت بود که به خانه سر نمی‌زد. خانم اسدی می‌گفت «می‌شد مدت‌ها حتی تا دو هفته منتظر می‌ماندم تا بیاید.» از سال 84 به بعد خیلی آسیب دید.

بابک زنجانی زن دوم داشت؟

نه، فکر نمی‌کنم.

از خانواده بابک زنجانی اطلاع دارید؟ شرایط مالی‌شان چطور بود؟

نه خیلی ... فقط می‌دانم متوسط یا متوسط به پایین بود.

در این مدتی که با بابک زنجانی آشنا شده بودید، مهم‌ترین ویژگی او را چه دیدید؟

مهم‌ترین نکته در مورد زنجانی خلف وعده بسیار او بود. من وکیل یکی از متهمان در پرونده «شهرام جزایری» بودم و در قیاس این دو برداشت من این است که شهرام جزایری بسیار با هوش و ذکاوت بود و حتی به خاطر می‌آورم که قسمت اعظم برنامه سوم توسعه اقتصادی را در حافظه خود داشت و فاصله زیادی با بابک زنجانی از این حیث داشت اما زنجانی متکی به خلف وعده بود.

برای چه آنقدر دروغ می‌گفت؟

هیچ‌وقت متوجه نشدم چرا.

او گفته که از پوست فروشی کارش را شروع کرده. درست است؟

زمانی این کار را انجام می‌داد و به ترکیه صادرات داشت.

اینکه گفته در خدمت سربازی در بانک مرکزی برای مرحوم نوربخش کار می‌کرده و ارز می‌فروخته هم درست است؟

نه، دروغ می‌گوید. این اصلا غیرممکن است.

کار اولش چه بود؟

دقیق نمی دانم اما فکر کنم در دوبی یا ترکیه یک کار ساده داشته است.

وقتی شنیدید بابک زنجانی تا این حد ثروتمند و مطرح شده چه احساسی داشتید؟

از سال 88 با او آشنا شدم. سال 89 به دفترش در خیابان آزادی مراجعه کردم که تازه در حال تجهیز بود. احساس خاصی نداشتم.

فکر می‌کردید آدمی که سه سال پیش می‌شناختید و مستاجر هم بود، یکباره اینقدر ثروتمند شود؟

نه! بدون پشتوانه و حمایت خاص غیرممکن است بابک زنجانی میلیاردها دلار پول نفت به دست آورده باشد. او این اندازه توانایی ندارد.

فکر می‌کنید از کجا به اینجا رسیده؟

حتما از جایی حمایت شده. من فکر می‌کنم همه چیز از خرداد سال 88 شروع شد؛ پس از آن سه ماهی که بابک زنجانی در زندان گذراند.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.