بررسی پیامکهایی تهدیدآمیز به دختر 16 ساله پرده از راز عجیبی برداشت
چندی پیش خانواده دختر 16 سالهای با مراجعه به پلیس ادعا کردند «سمانه» که زرنگترین شاگرد مدرسهشان بود با پیامکهایی تهدید میشود و بسیار وحشتزده است.
به گزارش سیتنا، مادر سمانه به افسر پلیس گفت: یک ماهی میشود که دخترم به همریخته است، هرچه پرسیدیم علتش چیست فقط گریه میکرد تا اینکه یک روز وقتی موبایلش را در خانه جا گذاشت آن را برداشته و پیامکهایش را چک کردم، مدام پیامهای تهدیدآمیز بود که میدیدیم، عجیبتر اینکه پیامکهایی آمده بود مبنی بر اینکه باید حرف ما را گوش کنی و گرنه بیچارهای؟!
هرچه از دخترم پرسیدم چه کسانی تو را تهدید میکنند جوابی نداد، تصورمان این است که سمانه در دام پسری افتاده و احساس خطر میکنیم؛ به خاطر همین با نگرانی نزد پلیس آمدیم.
وقتی با دستور دادیار دادسرای ناحیه 6 تهران تیمی از پلیس به تجسس پرداخت در نخستین اقدام سمانه بازجویی شد که فقط گریه کرد و گفت پیامکها یک شوخی بوده است و هیچ ناراحتیای ندارد، مدتی است به خاطر تنبلی در درس ناراحت بوده که در حال جبران آن است.
ماموران که میدیدند وی پنهانکاری میکند دست به کار شدند و با بررسی موبایلش به شناسایی کسانی پرداختند که پیامکهای تهدیدآمیز ارسال کرده بودند.
باور کردنی نبود؛ 2 دختر هم مدرسهای سمانه بودند که این SMSها را ارسال میکردند به گونهای که ماموران تصور کردند با توجه به ادعاهای دختر مرموز واقعا یک شوخی در میان است.
بازبینی پیامکها و نوع جملات تهدیدآمیز نشان میداد 2 دختر که «فریبا» و «نازنین» نام دارند و17 ساله هستند انگار رازی از سمانه میدانند و آن را دستاویزی برای تهدید قرار دادهاند. بدین ترتیب، هر 2 دختر ردیابی شدند و وقتی برای بازجویی پیش روی افسر پرونده ایستادند در حالی که نمیدانستند هنوز اقداماتشان لو نرفته است و سمانه حرفی نزده خیلی زود به گریه افتادند و ادعا کردند اشتباه کردهاند.
فریبا گفت: در مسیر مدرسه با پسری به نام «هوشنگ» دوست شدم و نازنین که دوست صمیمیام بود به واسطه من با پسری به نام «امین» دوست شد. وی افزود: مدتی نگذشته بود که هوشنگ خواست یکی از دختران مدرسهمان به نام «زیبا» را با دوست دیگرش که «رضا» نام دارد آشنا کنیم بعد از این کار وقتی پیشنهادات جدیدی رسید تصمیم گرفتیم با این کار پول خوبی دربیاوریم. در ازای میانجیگری برای رابطه دوستی هم مدرسهایهایمان و گاهی دختران دیگر از پسران پول میگرفتیم، این پول که با ولخرجیهایمان همهاش را خرج کردهایم خیلی زود تمام میشد تا اینکه نازنین پیشنهاد داد شیطنت کرده و برای همیشه بتوانیم پول خوبی به دست بیاوریم. من و دوستم پس از اینکه دختران را با پسران آشنا میکردیم پنهانی از دوستیشان عکس میانداختیم و بعد
از همان دخترها پول میخواستیم تا در مدرسه و نزد خانوادهشان لو ندهیم تا اینکه سمانه که بچه زرنگ مدرسه بود را با پسری آشنا کردیم، او فقط یک بار به دیدن پسر رفت بعد نزدمان آمد و گفت ترجیح میدهد در فضای آرام درسش را بخواند و نمیخواهد با آن پسر که «امیر» نام دارد دوستی کند.
ما که میدیدیم پولمان از بین میرود او را تهدید کردیم و عکسهای نخستین دیدارش با امیر را به وی نشان دادیم، به هم ریخت و گریه کرد؛ گفت که پول ندارد به ما بدهد، خواستیم با امیر دوست باشد باز نپذیرفت.
نازنین نیز گفت: از کارمان پشیمان هستیم و هر وقت پولها را خرج میکردیم عذاب وجدان میگرفتیم اما شیطان به جانمان میافتاد و باز این کارها را میکردیم، راستش را بخواهید دیگر دوستی برایمان نمانده است حتی دختردایی من از دستم ناراحت است، چرا که او را هم با همین روش به دام کشیدیم.
وی افزود: سمانه با همه متفاوت بود، هیچ باجی به ما نمیداد اما خیلی گریه میکرد. بعد فهمیدیم او هیچ پولی از پدر و مادرش نمیگیرد و به جای پول توجیبی از آنها خواسته وی را در کلاسهای مختلف ثبتنام کنند، واقعا پشیمانیم.
با این ادعاها دادیار پرونده 2 دختر دانشآموز را با قرار کفالت آزاد کرد و آن 2 قول دادند بدون اینکه کسی رازشان را بفهمد کارهایشان را جبران کنند. بنا به این گزارش، با توجه به اعترافات فریبا و نازنین به اخاذی از دختران بزودی قرار مجرمیت صادر و آنان در دادگاه جزایی عمومی تهران محاکمه خواهند شد.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید