انقلاب صنعتی چهارم، پرتگاه یا نردبان دیجیتال و تغییر پارادایمها
بی شک تحول دیجیتال که از آن به عنوان انقلاب صنعتی چهارم یاد می شود فرصت بسیار ارزنده ای برای جبران عقب ماندگی های صنعتی، اقتصادی وحتی اجتماعی کشور های های درحال توسعه است ، فرصتی که اگر به خوبی وبا برنامه ریزی عملیاتی وجامع و همچنین تمرکز وتوجه در سطح ملی به آن پرداخته نشود می تواند به تهدید افزایش شکاف بین کشورهای درحال توسعه وتوسعه یافته بیانجامد، اما هرگونه برنامه ریزی وهر قدم در اجرای این برنامه ها به شرط تغییر دیدگاه ها وتحول انگاره های ذهنی همه ذی نفعان صنعت ارتباطات وفناوری اطلاعات می تواند به سرمنزل مقصود برسد.
"فرزانه غلام ابوالفضل" محقق حوزهی فناوری اطلاعات و ارتباطات در مقالهی ارسالی برای سیتنا با عنوان "انقلاب صنعتی چهارم، پرتگاه یا نردبان دیجیتال و تغییر پارادایم ها" نوشت:
گستره وسیع خلاقیت های فناورانه مانند موبایل هوشمند، هوش مصنوعی ، کارپایه های تحلیلی و...به صورت غیر قابل انکاری زندگی ، کار وتعاملات ما را دشخوش تغییرات کرده وما را در آستانه انقلاب صنعتی چهارم قرارداده اند. صنعت ارتباطات نقشی کلیدی در شکل گیری این انقلاب پیش رو که با عبارت تحول دیجیتال می شناسیم ایفا می کند.
تصمیم گیری هایی کلان وراهبردی در این حوزه می تواند موجب بهره مندی از این تحول دیجیتال و پیشرفت صنعتی ومتعاقب آن توسعه های اجتماعی باشد و البته فقدان راهبردهای جامع موجب متضرر شدن وتشدید عقب ماندگیها خواهد بود. بسیاری کشورها این راهبردهای کلان ویکپارچه را درقالب طرح های ملی تحول دیجیتال دنبال می کنند .طرح هایی که هدف آن ایجاد هارمونی وبکارگیری همه پتانسیل های این انقلاب صنعتی چهارم در بخش های مختلف و حتی ایجاد فرصت جهش در حوزه های عقب مانده است .برای نمونه طرح کشور هند با عنوان " هند دیجیتال" با بهره گیری از توانمندی های پیش رو در تحول دیجیتال وایجاد هم افزایی در بخش های مختلف سعی در تمرکز بر ایجاد اقتصاد دانش بنیان دارد. در نمونه سنگاپور ، دولت در تعملات نزدیک با اپراتورها طرح زیر ساخت ملی تحول دیجیتال را به عنوان توانمندن ساز این حوزه در کانون توجه قرارداده است. طرح دیجیتال امارات با عنوان "امارات هوشمند" در برگیرنده برنامه های عملیاتی در حوزه هوشمندسازی شهری واقتصادی با توسعه مدلهای همکاری است ودر برنامه تحول دیجیتال استرالیا با تصویب سه قاعده (اطلاعات برابر با ارزش ، تنها راه مدیریت اطلاعات تحول دیجیتال ولزوم تعامل اطلاعات، سیستمها و فرایندها) ، پروژه های متعددی را برای بهینه سازی خدمات وبرنامه های دولت، ایجاد امکان بکارگیری اطلاعات در جهت منافع اقتصادی واجتماعی و حمایت از منافع ملی دنبال می کند.
اما افق های نو با مدل های کهنه ساز گار نبوده و پیش نیاز اجرای طرح های ملی وبطور کلی پیشبرد تحول دیجیتال ، تغییر در پارادایم های بازیگران اصلی عرصه تحول دیجیتال است.
تحول انگاره (shift paradigm) پیش ران تحول دیجیتال:
بخش بزرگی از ارزش آفرینی قابل پیش بینی در صنایع مختلف در دهه آتی بستگی به قابلیتهای صنعت ارتباطات وفناوری اطلاعات در ایجاد زیر ساخت ها وابزارهای کاربری دارد. اما پارادایمی در این حوزه وجود دارد ، با مدلهای فعلی ، اپراتورها خود از ارزش آفرینی که در توسعه اقتصاد دیجیتال برای بقیه صنایع دارند بی بهره خواهند بود مگر انکه مدل های درآمدی خود را تغییر داده وبه کسب سمت سهم بازار خود در تحول دیجیتال باشند، لذا در دهه آتی اپراتورهایی برنده خواهند بود که بتوانند نگاه متفاوتی به بازار خود داشته و با دید بازتری از تحول دیجیتال در زندگی مشتریان و شیوه های کسب وکار بنگاه ها بهره بردار کنند.
تحقیقات نشان می دهد چهار حوزه وجود دارد که بیشترین اثر را بر شرکت های مخابراتی می تواند داشته باشد:
شبکه های آینده که با مجازی سازی وحداقل شدن وابستگی سرویس به بسترهای فیزیکی همراهند
فرصت توسعه درآمد به فراسوی اتصال با بکار گیری سرویس های نسل نو توسط کاربران وکسب وکار ها وعملیاتی شدن مفاهیمی نظیر اینترنت اشیاء و واقعیت مجازی
باز تعریف تجربه مشتری وسفارشی سازی خدمات
تاکید بر نوآوری ومدل های نوآورانه
با بررسی اکوسیستم درآمدی صنعت ارتباطات وفناوری اطلاعات در میابیم که اگر چه کل این اکوسیستم درحال بزرگ شدن است اما پیش بینی ها نشان می دهد سهم اپرتورهای مخابراتی در حال کاهش است وراه برون رفت از این تنگنا ورود وسرمایه گذاری در سایر بخش های این اکوسیستم خواهد بود.
با این وصف اپراتورها با مقطعی سرنوشت ساز روبرو هستند، شرایطی که اگر چه فرصتهای بسیار برای رشد را در بردارد ، در عین حال ماندن در مدلهای سنتی، فقدان نوآوری و چابکی لازم در انطباق با شرایط می تواند تهدیدی جدی باشد واین به معنی لزوم تحول انگاره(shift paradigm) در کسب وکار اپراتورهای مخابراتی است.
بجز اپراتورها بازیگران دیگری هم وجود دارند که باید خود را با تحول دیجیتال تطبیق دهند وتغییراتی را در فرضیات بنیادی خود داشته باشند. شکاف دیجیتال که اخیرا به پرتگاه تعبیر می شود و با آینده جوامع ارتباطی غیر قابل انکار دارد ، مستقیما با مفاهیم بکارگیری یا عدم بکار گیری فناوریها ومدلهای جدیددر ارتباط بوده و نیازمند تغییر نگرش در نهادها تصمیم گیر در سطح ملی است. دولتها دریافته اند که شبکه ها وزیر ساختهای مخابراتی قابلیت آنرا دارند که در سطح ملی ایجاد مزیت رقابتی کنند واگر چه بخش ارتباطات همیشه منبع درآمدهای قابل توجهی از محل واگذاری منابع ملی مانند فرکانس، مجوزها ومالیاتها بوده اخیرا بسیاری از دولتها به سرمایه گذاری در توسعه شبکه ها به عنوان یک سرمایه ملی پرداخته اند. به عنوان نمونه ژاپن ، نیوزیلند، سنگاور،هند، استرالیا وکره در توسعه زیر ساخت های فیبر در بخش دسترسی سرمایه گذاری مستقیم کرده والبته با داشتن برنامه های تکمیلی برای ایجاد منافع بلند مدت درتوسعه این بستر ها وردکرده اند.
وجه دیگر تحول دیجیتال که می تواند نردبانی برای ارزش آفرینی باشد تقویت خلاقیت ونوآوریست. مدلهای سنتی نوآوری که شامل ساختارهای طویل تحقیق وتوسعه مستقل وداخلی، سرمایه گذاری های سنگین و چرخه های پنج تا هفت ساله برای استخراج نتیجه اند دیگر جوابگو نخواهند بود و این حوزه نیز نیازمند تغییر پارادایم های ذهنی است. رویکردهای جایگزین، بیرون – به-درون و تعاملی می تواند روند نوآوری را باضرب آهنگی سریعتر ومتناسب با نیاز صنعت سو دهی کند. نوآورترین شرکت ها ی حوزه ارتباطات به مدلهای نوآوری باز، پروژه های نوآورانه فردی ، وگروه های نوآورانه بین حوزه ای روی آورده اند. در این میان بکارگیری پتانسیل کسب وکارهای استارت آپی نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. البته لازمه این امر وجود اکوسیستمی حمایتگر است که بتواند غول های بین المللی را خلق کند ،غول هایی که از یک استارتآپ شروع می شوند وبه کمپانی هایی با گردش مالی بیش از بودجه سنواتی کشورها ختم. برخی از اپراتورهای و تولید کنندگان تجهیزات مطرح دنیا در این مقوله بطور جدی ورود کرده وبا ایجاد بخش شتابدهی وسرمایه گذاری خطر پذیرو تعامل با استارت آپ ها تلاش در بکارگیری این پتانسیل ها دارند . برای نمونه تلفونیکا بیش از 200 میلیون دلار در کورال گروپ برای ایجاد بازوی شتابدهی نوآوری خود سرمایه گذاری کرده است ، Comcast, Verizon, Intel, Cisco و Qualcommنیز از سال 2015 بخش سرمایه گذاری خطر پذیر را برای مشارکت و بهره برداری از توسعه این اکو سیستم را ه اندازی کرده اند.با این حال گفته می شود همچنان این تلاش ها نتوانسته اند نیاز های کوتاه مدت را برآورده کنند و به عبارتی بازده این اکوسیستم درگرو باز بودن آن و ساده سازی امکان ورود تازه واردن است.
سخن پایانی:
بی شک تحول دیجیتال که از آن به عنوان انقلاب صنعتی چهارم یاد می شود فرصت بسیار ارزنده ای برای جبران عقب ماندگی های صنعتی، اقتصادی وحتی اجتماعی کشور های های درحال توسعه است ، فرصتی که اگر به خوبی وبا برنامه ریزی عملیاتی وجامع و همچنین تمرکز وتوجه در سطح ملی به آن پرداخته نشود می تواند به تهدید افزایش شکاف بین کشورهای درحال توسعه وتوسعه یافته بیانجامد، اما هرگونه برنامه ریزی وهر قدم در اجرای این برنامه ها به شرط تغییر دیدگاه ها وتحول انگاره های ذهنی همه ذی نفعان صنعت ارتباطات وفناوری اطلاعات می تواند به سرمنزل مقصود برسد.
مراجع:
Digital Transformation Initiative, word economic forum in collaboration with Accenture, 2017
2017 Telecommunications Trends, Aspiring to digital simplicity and clarity in strategic identity, strategy&
Digital Middle East: Transforming the region into a leading digital economy,McKensey ,2016
Digital Continuity 2020 Policy, National archive of Australian government ,2015
افزودن دیدگاه جدید