مانیتورینگ شبکه‎های IP ، نرم افزاری "استراتژیک" برای کشورها

سیتنا - هدف مورد نظر در مدیریت شبکه، مدیریت نحوه ارسال اطلاعات، میزان ارسال اطلاعات و نوع ارسال اطلاعات است که توسط بخشها و تجهیزات مختلف صورت می گیرد.

* مانیتورینگ و پیکر بندی شبکه

یکی از مباحث مهمی که در سازمان ها وجود دارد بحث مدیریت شبکه های ارتباطیست. هدف مورد نظر در مدیریت شبکه، مدیریت نحوه ارسال اطلاعات، میزان ارسال اطلاعات و نوع ارسال اطلاعات  است که توسط بخشها و تجهیزات مختلف صورت می گیرد. می توانیم بگوییم که بحث مدیریت شبکه شامل دو بخش مانیتورینگ و پیکربندی می باشدکه مدیریت هردو حائز اهمیت است. در بخش مانیتورینگ چگونگی ارسال اطلاعات ، مبدأ و مقصد ارسال ، میزان ارسال اطلاعات صورت گرفته روی هر تجهیز و هر پورت ، اینکه چه اطلاعاتی جابه جا می شود، چه اپلیکیشنی چقدر لود داشته و نقطه انتهایی مبدأ و مقصدچه میزان لود روی تجهیزات گذاشته ، مانیتور و پایش می شوند.

در نهایت با استفاده از نتایجی که از مانیتور کردن گرفته می شود می توانیم به صورت دستی پیکربندی تک تک تجهیزات را تغییر دهیم و یا درشرایط خاص به صورت ریموت و راه دور ، به صورت متمرکز پیکربندیشان را تغییر دهیم ، در واقع شرایطی که در شبکه ممکن است باعث بروز مشکلاتی خاص شود را قبل از اینکه مشکل حاد گردد و شبکه را به اصطلاح بخواباند مانیتور کرده و اعلام می کند که این قسمت در حال رفتن به حالت بحرانی هست تا مدیر شبکه بتواند مشکل را حل می کند. در اینجا هدف بالابردن امینت شبکه است و مدیریت بهتر منابعی که در شبکه وجود دارند به طوری که بتوان از تمام منابع استفاده بهینه نمود.

* مدیریت شبکه در سازمان و در سطح یک کشور

باید مطمئن بود که هیچ دوبخشی در هیچ دوسیستمی در این بخش یک IP مشابه نگیرند و از کنترل خارج نشوند . در ابعاد بالاتر بخشهای مدیریت کننده LAN دوباره خودشان اجزاء مدیریت شونده شده و به صورت متمرکز مدیریت می شوند، که درآن صورت در ابعاد شبکه های  wanخواهد بود.

مدیریت شبکه مبحثی است که در هر نوع شبکه های ارتباطی و همه شرکتها مطرح است و هرکس به میزانی که نیاز دارد آن را بر روی شبکه خود پیاده سازی می کند، از شبکه های مخابراتی قدیم گرفته تا شبکه های ارتباطی ثابت و سیار یا رادیویی همه اینها به نوعی بحث مدیریتی دارند به همین دلیل خیلی از شرکتها و برندهایی که تجهیزاتی ایجاد می کنند به  مدیریت اجزا نیز فکر می کنند یعنی بدون همکاری تجهیزات مدیریت شونده نمی شود مدیریت کاملی بر روی سیستم داشت. برای تجهیزات شبکه استاندارد جهانی تعریف شده که اگر کارخانه ای بخواهد این استاندارد را رعایت نکند ( خیلی از تجهیزات شبکه این طور هستند) در این شرایط نمی شود به صورت اتوماتیک مدیریت کرد، ولی با پیشرفت ارتباطات اهمیت مدیریت نیز روشنتر شده است و اکثر تجهیزات استانداردها را پشتیبانی می کنند .البته شرکتهایی هم نرم افزار نویس مدیریتی طراحی کرده  و این کارها را انجام می دهند.

* عدم امنیت نرم افزار های خارجی و لزوم طراحی نرم افزار داخلی

نرم افزار های مانیتورینگ  جزء نرم افزارهای استراتژیک محسوب می شود، نرم افزارهایی که در واقع جزء نرم افزارهای اصلی و نرم افزارهای مهم یک سازمان هست و همین امر در بحث امنیت این مسئله را ایجاد می کند که ممکن است نرم افزار خارجی از اطلاعات استفاده کند ، خیلی از نرم افزارهای خارجی که وجود دارند این شائبه برایشان وجود دارد که ممکن است تجهیزاتشان به خودی خود پاک باشند ولی آن نرم افزاری که مدیریت می کند اطلاعات مهمی از کل شبکه دارد و اهمیت این قضیه شاید از اهمیت تک تک تجهیزات بیشتر باشد و البته وجود یک نرم افزار داخلی می تواند این مشکل را حل می کند. ما نباید چیزی کمتر از تجهیزات خارجی که قابل مدیریت هستند داشته باشیم و اصطلاحاً agent های مدیریتی مان حتما میبایست کامل باشد تا بتوانیم سرویس کامل دهیم حتی باید طوری عمل کنیم که تجهیزاتی را که در داخل تولید می شود فقط توسط خودمان قابل مانیتور کردن باشد . مثلاً فرض کنید اگر کسی بخواهد وارد سیستم شود تا بتواند به صورت استاندارد ارتباط برقرار کند زمانی که این تکنولوژی دست ما بیاید ما می توانیم پروتکل های ارتباطی اش را طراحی کنیم و پروتکل های خاص خودمان را برای تجهیز مورد نظر ایجاد کنیم. ولیکن استاندارد شدنش به این خاطر بوده که شرکتهای تولید کننده همه دنیا را در نظر می گیرند و استانداردهای همه دنیا را پوشش می دهند ولی اگر تجهیزات خاص خودمان را بخواهیم داشته باشیم باید استانداردهای خودمان را ایجاد کنیم. در کشور عمدتاً نرم افزارهای خارجی استفاده می شود دلیل آن هم شاید عدم سرمایه گذاری در این بخش برای طراحی نرم افزاری بومی همه گیر است.

@ مهدی سمیع، پژوهشکده فناوری ارتباطات ، پژوهشگاه فضای مجازی