"شوهرم فیلمهای مستهجن اینترنتی تماشا میکند"
"شاید من احمقم، اما باید صادقانه بگویم اینترنت مرا میترساند. شما هرگز نمیفمهید که دارید با چه کسی صحبت میکنید. از این میترسم که وقتی کاوه دارد با کسی چت میکند درباره رابطه اش با من چه میگوید. شاید بگویید او که زن دیگری را ملاقات نمیکند، اما من همین مقدار را هم خیانت میدانم."
به گزارش سیتنا، مطلب ذیل برگرفته از سایت سیمرغ به موضوع اختلاف زن و شوهری میپردازد که به دلیل روی آوردن مرد خانواده به جنبههای غیراخلاقی اینترنت، زندگی خانوادگی اش دچار مشکل شده است.
... مینا زنی 29 ساله است ،به کار ویراستاری کتاب میپرداخت ، ولی زمانیکه پسرش که چند ماه قبل بدنیا آمد، کار خود را رها کرد تا از فرزندش بیشتر مراقبت کند. او میگوید:" الان واقعا احساس بدی دارم. احساس یک آدم شکست خورده! پریشان و عصبی ام" همسرم "کاوه" به طور مداوم فیلمهای پورنو اینترنتی را نگاه میکند. این دفعه اولش نبود که در حال تماشای این جور فیلمها غافلگیرش کردم.
وقتی موضوع را با وی در میان گذاشتم یکی از بدترین رفتارهایی که تاکنون از وی دیده بودم را به نمایش گذاشت و دعوای سختی کردیم. بعد از ساعتها دعوا و جدل، قول داد که دست از این عادت زشتش بردارد، اما بعدا فهمیدم که دارد مرا فریب میدهد!
پس احساس مسئولیت یک شوهر در قبال همسر و فرزندش چه میشود؟ به من گفت به خاطر اینکه من هیچ وقت رابطه زناشویی با وی را دوست نداشتم رو به تماشای این نوع فیلمها آورده است، اما دروغ میگوید ما قبل از اینکه فرزندمان بدنیا بیاید ، رابطه زناشویی خوبی داشتیم اما به نظر میرسد این جور رابطهها همسر من را ارضا نمیکند.
این اوضاع چند هفته ای ادامه داشت، اما در نهایت از شدت تنشها کاسته شد. سرمان به کارهایمان گرم شد، "کاوه" پروژه جدیدی را شروع کرد، و من هم مشغول کارم بود، برای تعطیلات آخر هفته هم برای آپارتمانمان اثاثیه و لوازم زندگی میخریدیم. اوضاع خوب بود، یعنی من اینطور فکر میکردم. " کاوه" از شنیدن خبر حاملگی من هیجان زده شد. در آن دوران من احساس زشتی و بدقوارگی میکردم. حالا بعد از 4 ماه تمام چیزی که من می خواهم این است که خواب راحتی داشته باشم؛ فقط همین!
حتی در آن دوران هم مدام نگران بودم که دوباره عادت زشتش را شروع نکند. هفته بعد، به طور ناگهانی دیدم که شوهرم مشغول دانلود کردن عکسهای مستهجن است. قلبم ایستاد. ما مشکلی با هم نداشتیم ، خیلی هم با هم سازگار بودیم، اما واضح است که این بین خلائی وجود دارد.
ما سه سال قبل در یک شب تابستانی و درمهمانی یکی از دوستان با هم آشنا شده بودیم. " کاوه" جذاب و خوش تیپ بود، و لبخند زیبایی داشت. من همیشه خجالتی بودم، اما آن شب او به من احساس اعتماد به نفس شگفت آوری القا کرد که من احساس میکردم جالب توجه ترین زن آنجا هستم. وجوه مشترک زیادی با هم داشتیم. در مورد ورزش ، اجتماع و سیاست. قبل از ازدواجمان و در دوران نامزدی هیچ مشکلی هم نداشتیم.
ولی اینهمه جذابیت وی جنبه منفی و مخربی هم دارد: او آدمی است که دوست دارد مدام با زنها معاشرت کند و درست شدنی هم نیست. مرا دیوانه میکند، وقتی یک دوست (خانم) را میبیند خیلی صمیمانه با او احوال پرسی میکند. به من میگوید، ناراحت نشو من فقط میخواهم دوستانه با آدمها رفتار کنم، عیب من این است که آدم اجتماعی ای هستم!!
اما این رفتار وی به نظر من هیچ هم اجتماعی و دوستانه نیست. وقتی این کارها را میکند من احساس افسردگی میکنم، میگوید من همیشه اینگونه بوده ام، پدرم هم همینطور بوده؛ اما تو نگران نباش!
خانواده همسرم را اولین بار در یک مهمانی شام دیدم، متوجه شدم چشم پدر "کاوه" مدام به زنهاست. خیلی تعجب کردم، اما انگار هیچ کس دیگری متوجه بدچشمی وی نمیشد، حتی مادر همسرم!
کاوه به من میگوید:خانواده من آدمهای متفاوتی هستند، مادرم اداره کننده یک خانه است و پدرم یک مغازه جواهر فروشی دارد. من و سه خواهرم همیشه سر این موضوع بحث میکنیم و البته به آن هم افتخار میکنیم که هیچ وقت نشده پدر و مادرمان را در حال دعوا ببینیم. آنها واقعا زوج مناسبی هستند،حتی اگر اختلاف سلیقه کوچکی داشته باشند، با هم کنار میآیند .
بعد از همه این حرفها حتما حق را به من میدهید که کاوه و خانواده اش را آدمهای بی بند و باری خطاب کنم یا نه؟؟!!
شاید من احمقم، اما باید صادقانه بگویم اینترنت مرا میترساند. شما هرگز نمیفمهید که دارید با چه کسی صحبت میکنید. از این میترسم که وقتی کاوه دارد با کسی چت میکند درباره رابطه اش با من چه میگوید. شاید بگویید او که زن دیگری را ملاقات نمیکند، اما من همین مقدار را هم خیانت میدانم.
ماجرا را از زبان "کاوه" میشنویم: "من احساس میکردم مینا تمایلی به من ندارد و مرا رد میکند..."
کاوه 30 ساله یک دلال معاملات ملکی است که میگوید: قبل از اینکه مشکل را حل کنیم، مجبورم که صادق باشم، مینا همسرم بارها درخواست رابطه مرا رد کرده بود. ما به طرز روشنی نیازهای زناشویی متفاوتی داشتیم. فهمیدم که همسرم تمایلی به ایجاد رابطه زناشویی با من ندارد. تماشای فیلمهای غیر اخلاقی لذت فراوانی به من میداد. دیگر نیاز نبود در حین رابطه نگران باشم و از خودم صبر و بردباری نشان دهم. فقط من بودم و تماشای فیلمهای غیر اخلاقی.
صراحتا بگویم، وقتی فهمیدم دیگر من و همسرم نمیتوانیم با هم رابطه زناشویی داشته باشیم، به خودم تلقین کردم که من هیچ انتخاب دیگری ندارم. به نظر خودم این کار من خیلی بهتر از خیانت به همسرم بود، نبود؟ خیلی از زنها ترجیح میدهند شوهرشان در اینترنت به تماشای این فیلمها بنشیند تا به وی خیانت کند.
بگذارید بگویم: من مینا را خیلی دوست دارم، و میخواهم به او عشقم را نشان دهم. تا به حال به او خیانت نکرده ام. اما مینا اصلا با من همراه نیست.
مدام به بچه توجه میکرد،دیگر وقت نداشتیم در خلوت بهم عشق بورزیم. مگر یک بچه 4 ماهه چیزی میفهمد؟
"کشمکشها دیگر غیر قابل تحمل شد"
"از همان لحظه اول که مینا را دیدم عاشقش شدم. مینا زنی زیبا ، و جذاب است. تا قبل از این هیچ وقت سابقه نداشته با هم بحث و جدل کنیم غیر از وقتهایی که خیال میکند من دارم با زنان دیگر خوش و بش میکنم. اما من در روابطم با زنان هیچ قصد و نیت بدی ندارم. مینا نباید بترسد. من همیشه آدم اجتماعی بوده ام، و در زندگی ام با آدمهای زیادی معاشرت داشتم. هیچ وقت مثل پدرم وقتی زنی را میبینم دچار هیجان نمیشوم.
حتی وقتی بچه بودم از رفتار و صحبتهای پدرم نزد دیگران شرمنده میشدم. اما انگار مادرم زیاد به این جور چیزها اهمیت نمیداد. من واقعا تعجب میکنم چطور مینا نمیتواند با این رفتارهای من کنار بیاید.
دعواها و کشمکشها ما را از هم جدا کرد، مینا رفتار بدی پیش گرفته بود. فریاد میزد و ناسزا میگفت. نمیتوانستم تحمل کنم. هفته پیش، بعد از اینکه سر دیدن یک فیلم با هم دعوای بدی کردیم، من چند تا از لباسهایم را داخل چمدانی ریختم و به خانه پدرم برگشتم.
اما اعصابم واقعا ضعیف شده بود. ما مدت زیادی با هم بودیم، من هیچ وقت کاری نکرده بودم که زندگی مان به خطر بیفتد. اگر هنوز امیدی باشد که دوباره بتوانیم با هم زندگی کنیم ، قول میدهم که دیگر طرف سایتهای مستهجن نروم .
صحبتهای مشاور
مشاور میگوید: چه چیزی باعث میشود تا شما به تماشای سایتی غیر اخلاقی و مستهجن راغب شوید. ازدیاد وب سایتها، چت رومها، و وب کمها باعث شده تا شما براحتی و تنها با کلیک کردن موس قادر به دسترسی به انواع جدیدی از ارتباطات شوید. مینا تنها زنی نیست که به خاطر این علاقمندی همسرش ناراحت و خشمگین میشود.
کاملا مشخص است که این دو همدیگر را دوست دارند ، اما رابطه اینها به جای بدی رسیده؛ نیاز کاوه به دیدن این نوع فیلمها زنگ خطری برای مینا است تا احساس کند همسرش مستعد خیانت به اوست.
لازم است آنها راهی پیدا کنند که رابطهشان را بهبود ببخشند و هر دو از آن لذت ببرند. به آنها توصیه کردم سعی کنند به این موقعیت دشوار به عنوان آغاز تغییرات مثبت در زندگی نگاه کنند. زمانیکه کاوه به موقعیتهایعاطفی استاندارد علاقه نشان داد ،به مینا گفتم: این موضوع را به خودت ربط نده! این کار کاوه به معنی این نیست که تو برای همسرت جذابیتی نداری یا اینکه ترا دوست ندارد. همچنین به معنی این هم نیست که میخواهد به تو خیانت کند یا میخواهد تو مثل زنانی که در آن فیلمها هستند رفتار کنی.
رک و صریح به مینا حقیقتی را گفتم که اکثر زنان دوست ندارند بشنوند:" اگر نیازهای همسرت را رد کنی، او برای ارضای امیالش به سوی دیگری میرود." میدانم این گونه مشاوره ها مثل توصیههایی است که در سال 1950 به زوجها میشد، اما این یک حقیقت انکار ناشدنی است. برای یک مرد،رابطه زناشویی شاخص ترین نشانه دوست داشتن وی به همسرش است. زمانیکه نیازهای فیزیکی کاوه ارضا شود، اعتماد به نفس وی افزایش یافته و دیگر در خود نیازی نمیبیند که به تماشای این فیلمها بنشیند.
مسئولیت ماجرا را با هم تقسیم کنید
همانطور که من انتظار داشتم مینا نگران بود که تنها مقصر این ماجرا وی باشد.او ناراحت بود و میگفت که چرا من باید یک خانم سربه زیر و حرف گوش کن باشم؟ پس به این ترتیب من یک بچه هفت ساله ام و باید هر شب بهم گوشزد شود که دندانهایت را مسواک بزن!
به وی گفتم:"بله، تو مسئول برآوردن نیازهای همسرت هستی، و حق هم داری خسته شده باشی. اما اگر میخواهی زندگیتان خراب نشود، باید این نکته را در نظر بگیری. من به تو نمیگویم یک زن منفعل و سر به زیر باش، اما به یاد داشته باش، با داشتن رابطه عاطفی با همسرت میتوانی به عمق احساسات همسرت پی ببری.
مشاور ادامه میدهد :
درگیری این زوج در رابطه بارابطه زناشویی از دو جا ناشی میشود: حرکات جلف و سبکسرانه کاوه ، و خستگی ناشی از زایمان و بچه داری مینا؛ مینا همیشه از اوایل ازدواجش با کاوه از رفتار و حرکات کاوه با زنان دیگر ناراحت و سرخورده میشد.
او با این کار ابراز احساسات خود را نسبت به مینا کاهش داده بود، و به نظرش میرسید مشکل بزرگی نیست. ولی همین حرکات وی باعث شد تا مینا نسبت به رابطه با کاوه احساس خوبی نداشته باشد و به دفعات وی را رد کند.
به تدریج این ابرهای تیره اختلافات کنار رفتند، اما مشکلات اساسی آنها هیچ وقت حل نشدند. چندی نگذشت که مینا فهمید کاوه دوباه رو به دیدن این فیلمها آورده است، دوباره از رابطه با کاوه اجتناب کرد. و چون ناراحتی خود را به ندرت بیان میکرد تنش و اختلاف بین آنها افزایش پیدا کرد، واقعا نمیدانست چگونه باید احساسات منفی اش را از بین ببرد که محیط خانه اش سرد و یا پراسترس نباشد.
به کاوه گفتم: باید دست از لگدمال کردن احساسات همسرت برداری ، کارهای تو مینا را به طرز وحشتناکی سرخورده میکند، و به همین خاطر احساس تنهایی میکند، باید بس کنی!
بعضی وقتها زوج احساس میکنند که نیاز به ایجاد تغییرات بزرگی در رابطهشان دارند. هر دو نفرشان را یک روز به دفترم دعوت کردم و با هم روش تازه حل مشکل را امتحان کردیم. به این صورت که: زمانی که کودکشان خواب است وقتی برای رابطه صمیمانه با هم اختصاص دهند. برای ایجاد یک رابطه خوب باید به کوچکترین کارها و اعمال یکدیگر توجه کنند. دستهای هم را بگیرند، و با هم با مهربانی صحبت کنند .
یک روز در هفته بچه را به والدینشان سپردند و یک بعداز ظهر را با هم خلوت کردند. مینا میگوید: میخواستیم حداقل یک بعد از ظهر فقط مال خودمان باشد. مینا گفت به کاوه گفتم زمانیکه حوصله و وقت رسیدگی به تو را نداشتم حتما به تو میگویم .
کاوه هم با این قضیه کنار آمد. میگوید: من فقط به دنبال راهی بودم که با همسرم رابطه گرم و متعادل داشته باشم.
آن دو فهمیدند که هر چه قدر بیشتر سعی کنند که مشکلات همدیگر را منطقی بررسی کنند، راحت تر میتوانند کینهشان را تخلیه کنند. برای جلوگیری از افزایش ستیز و کشمکش ، قانونهایی برای خودشان ایجاد کردند: دروغ نگوییم، دعوا زمان مشخصی داشته باشد. خارج از وقت آن با هم دعوا نکنیم. اما در حقیقت، هیچ وقت مجبور نشدیم از این قوانین استفاده کنیم.
زمانیکه کاوه فهمید که تماشای این فیلمها چقدر مینا را نارحت میکرده ، دست از این کار برداشت! در این زمان بود که رابطهشان هم رو به بهبود گذاشت، کاوه میگوید دیگر احساس نیاز نمیکردم که فیلمهای مزخرف تماشا کنم. و تلاش بی نظیری کرد تا از شر این عادت زشتش راحت شود. در مراحل آخر، دیگر اوضاع عالی شده بود. مینا نسبت به قبل مهربان تر شده بود، و دیگر دعوا و جدلهایمان پایان یافته بود. مینا هم اعتماد بیشتری به همسرش داشت.
انتهای پیام
دیدگاهها
او هم هشت سال است که در هنگام در خواست من نه تنها دستم را رد میکند بلکه به من لگد هم میزند تا من دفعه بعد هم خیال ایجاد رابطه مجدد به سرم نزند
و هشت سال است که این گونه با هم زندگی میکنیم
همون طلاق عاطفی
زنهای ایرانی متاسفانه با توجیهات خاص خودشون از این مهم فراریند
حال انکه خداوند این غریزه را هم در وجود زن و هم در وجود مرد گذاشته است
پس فرار از ان برای چه ؟
البته از ی جهت این مشکلات هست ولی نویسنده سعی کرده طوری وانمود کنه هر زوجی تو مهمانی آشنا میشن مشکل دارن .
کلا سعی کرده زوجهای جدید و آشنایی های جدیدی رو به چالش بکشه به جای اینکه به اصل مشکل بپردازه .
به نظر شما تحریک بیش از حد مردها به دلیل پوزشش بسیار زننده خانم ها تحت عنوان خوش تیپی نیست!
طرف لباسی پوشیده بود که............شرمم می آید بگویم.
خانمها لطفا رعایت کنید تا مردها هم چشمشان را در حد واندازه کنترل کنند.
در تایید این موضوع شما به وعده و وعید های خدا در قرآن نگاه کنید و مباحث مربوط به حورالعین در بهشت را بخوانید
ولی متاسفانه و صد متاسفانه در فرهنگ ما مسایل جنسی جزء منفورترین اعمال قرار گرفته ، و از سوی مسئولان مربوطه هیچ برنامه ریزی صحیح و مدون آموزشی برای این موضوع در قبل و بعد از ازدواج صورت نگرفته
به دلیل نپرداختن به این موضوع مهم در محافل اجتماعی و همچنین رسانه های جمعی ، موجب شده تا خانواده ها هم به فکر این مسایل نباشند و حتی صحبت کردن در این رابطه را امری زشت و ناپسند میدانند ، از سوی دیگر دسترسی راحت و آسان جوانان به ماهواره و اینترنت موجب افزایش سطح توقعات در این قشر شده که به دلیل عدم آموزش کافی طرفین (زوجین)، با پاسخگویی مناسب همراه نیست
اشاره ای کنم به یکی از ملزومات این کار که همان از بین رفتن قبح کاذب این موضوع پذیرفته شدن آن به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین نیاز انسان:
مهمترین وموثرترین وسیله ای که در فرهنگ سازی صحیح نسبت به این موضوع میتواند ایفای نقش کند، تلوزیون است، ولی متاسفانه هیچ برنامه ای که ساخته و نمایش داده نمیشود، در فیلم های مستند ، حتی جفت گیری حیوانات را هم سانسور میکنند
تا بچه ها چشم و گوش بسته و حریص نسبت به مسایل جنسی بار بیایند، باید اذعان داشت که دیدن مسایل جنسی از بدو کودکی و کسب آموزش در این رابطه جزء نیاز های بشر بودهو به همین دلیل خداوند متعال حیوانات را از انجام این عمل در ملا عام منع نکرده، حال این که برای خداوند منع حیوانات از آمیزش در ملا عام ، امری غیر ممکن و محال نبوده ونیست، پس یکی از دلایل آزاد گداشتن حیوانات در رابطه جنسی ، آموزش به انسان است.
حال نمیدانم العیاز بالله آیا ما بیشتر از خدا میدانیم و میدانیم که دیدن این صحنه ها بد آموزی در پی دارد؟!
اگر کتاب نامقبول گروهی در کتابخانه ای باشد، گناه کتابخانه است؟!
اگر مجله و روزنامه نامقبول عده ای چاپ میشود، دستگاه چاپ خلاف است؟!!
مشکل از تربیت و روابط اجتماعی و انسانی ما است نه اینترنت.
سعی نکنی که صورت مساله را پاک کنید و گناه را سر اینترنت بیاندازید.
آیا این خانم و آقا، هیچکدامشان مشکل روانی و اجتماعی ندارند؟ راستی مدارس و رسانه های ما چه آموزش درستی به خانواده ها از لحاظ رعایت آداب زناشویی و اصول زندگی انسانی میدهند؟!!
با این اینترنت لاک پشتی لیران عکس به زور دانلود میشه چه برسه به تماشای فیلم؟؟؟؟؟؟؟
بعدشم اینا آشتی کردن و تموم؟؟؟؟
چی میگییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یا خانومه خیلی زیادی باگذشته یا آقا 1شبه پیغمبر شده دست ازین کارا برداشته......
اگر مرد کم بگذارد تقصیر زن است، اگر زن کم بگذارد باز تقصیر زن است.
بی وفایی مرد تقصیر زن است، بی وفایی زن هم تقصیر زن است.
گناه سردی مرد بر گردن زن است، گناه سردی زن بر گردن خودش است.
وقتی زنی خیانت می کند نمی گویند شوهرش به نیاز و خواسته های او توجه نداشت، زنی که خیانت می کند کثیف و پلید و بی بند و بار و بی شرم و ملعون است، زنی که خیانت می بیند هم قصور کرده و به شوهرش نرسیده و دلبری بلد نیست و از این جهت باز نقصیر اوست که شوهرش راه کج رفته. متاسفم برای فرهنگی که همیشه از پیش مقصرش پیداست: " زن" و متاسفم برای زنانی که باورشان شده مسئول همه اشتباهات خود و شوهرانشان هستند. متاسفم برای زنانی که بر این باورند که اگر به حد کافی " دلبری" نمی دانند پس شوهرشان به حق به دیگری رو می برد چون مقصر مثل همیشه مشخص است. حال اگر مردی به حد کافی به همسرش نمی رسد چه؟ لابد باز تقصیر زن است که به اندازه کافی جذاب و خواستنی نیست! متاسفم جداً
شما با این حرف مردها را موجودات بوالهوس و بدچشمی جلوه می دهید که هیچ اراده ای از خود ندارند و مسئول اشتباهات خود نیستند، موجودات هوسرانی که اراده ندارند حتی نگاهشان را کنترل کنند و یا اگر هم صحنه تحریک کننده ای دیدند، نفس خود را مهار کنند و بااخلاق باشند و سمت چنین برنامه هایی نروند.
و این دیدگاه همچنین توهین به خانم ها هم هست، این دقیقا نگاه ابزاری به زن است. مگر زنانی که در خیابان تردد می کنند وسیله تحریک شما و امثال شما هستند؟ به فرضی هم که لباسشان مناسب نیست، خوب برادر من شما چرا نگاه می کنی؟! فرض کنیم که آن زنان حجابشان را حفظ نمی کنند، بی دین و بی خدا و جهنمی هستند، خوب شما چرا چشمت را حفظ نمی کنی؟!
جالب است، اینجا هم باز زنان مقصر شناخته شدند. مردی نسبت به همسرش متعهد نیست، بی اخلاق است و با اعمالش به همسرش بی احترامی می کند و او را می رنجاند اما گناهش باز بر گردن خودش نیست، گناه خطای او بر گردن یک زن عابر در خیابان است. شگفتا!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگه راست میگن یک هفته اونا پیش بچه بمونن و کارهای خونه و ... رو انجام بدن ببینیم چند مرده حلاجن؟!!! که البته نیازی به این کار نیست فکر میکنم فیلم خروس جنگی کاملا به این مسئله پاسخ داده باشد.
...
از طرفی این زنه که از لحاظ عاطفی خیلی به مرد نیاز داره و دوس داره مواقعی که درد داره و اعصابش از دست بچه خرده و... مرد مث یه کوه کنارش باشه حالا وقتی اون مرد اینجور چیزا رو نمیفهمه باید زن ...!!! این که نشد حرف...
مثلا شما مشاوری ...
مثلا توی این داستانی که نوشتید چطور شد که ییییییییهو یارو مرده آدم شد و مث آهنربا چسبید به زندگیش!!!
برای همه مردهای عالم متاسفم؛ ...
از دست همین ... جامعه، جامعه ما به ... کشیده شده اگه زنی بی بند و بار نباشه و لباس پوشیدن بلد باشه و ... خود مرد هم خجالت میکشه بهش نگاه کنه . نمیدونم تا چه حد فهمیدی این حرفو!!!...
اما اینم بدون که کسی که زمینه هرگناهی رو برای دیگران فراهم میکنه هم خودش گناه میکنه و هم دیگران رو مجبور به گناه میکنه پس توی اون دنیا دو سر سوخته امیدوارم خدا به امام زمانمون اجازه ظهور بده تا نسل این ... از جامعه پاک بشه و ... الهی آمین...
مشخص شد خیلی بیخبری تو داری از سرعت 512 میگی در حالی که سرعت اینترنت خونه ی ما 4kbpsتازه اشتراک از این سریعترشم هست کی گفته نمیشه فیلم دید و دانلود کرد من خودم مسابقات رو از اینترنت میدیدم
بنده هم از ابتدای جوانی رو به دیدند فیلم های مستهجن آوردم. اون اوایل فکر می کردم دارم یک لذت ممنوعه رو تجربه می کنم و خیلی هیجان لذت داشت اگرچه همیشه بعد از ارضا مثل ... پشیمون می شدم و یک مدتی بچه مثبت واقعی.
متاسفانه این موضوع در طولانی مدت افت خیز داشت ولی هیچگاه قطع نشد.
توصیه
دیدن این فیلم ها فقط هیجان جنسی رو بصورت ذهنی افزایش میده و نتیجه اون که خود ارضایی، توان جنسی بدن رو کاهش می ده.
تمرکز- اعصاب وهزاران چیز دیگر حتی طراوت پوست و مو کاهش پیدا می کنه.
خواهش
اولا از دخترایی که حاوی 20 درصد شعور و فرهنگ هستن بدین شرح که" در ملا عام تحریک آمیز جنسی نپوشید"
اگر می پوشید باید جواب تحریک رو هم بدید.
دوما" آقایون نذارید به مرحله عادت برسید که دیگه ترک نمیشه
سالم و سربلند باشید.
فقط کافیه برای پنج دیقه خونه نباشم تا بشینه پای فیلم مبتذل و شروع کنه به......
اصلا نمیدونم دیگه چه کار کنم،جالبتر از همه اینه هروقت درباره این موضوع باهاش صحبت میکنم عصبی میشه و میگه من دوست دارم که این کارو انجام بدم و دوست دارم به اندام زنها نگاه کنم،در عین حال یه پسر چهار ساله دارم که زندگی برای من و پسرم جهنم شده،نمیفهمم دلیل کارهاش چیه درصورتیکه به تمام نیازهای جنسیش پاسخ میدم و هرگز بهش نه نگفتم حتی در اوج خستگی،اما........آقایون خواهش میکنم اینقدر بیمعرفت نباشید بارها ازش خواهش کردم و بهش گفتم این کارات منو خرد میکنه اما بازم ادامه داد
روی صحبتم با شما مردایی هست که یکم وجدان دارید خواهش میکنم برا روحو روان زنتون ارزش قائل باشید ،و خواهش میکنم برای آرامش من و بچم دعا کنید
متسفانه همسر من هم از مجردی این فیلمهارو میدیدن. و هرکار و هر راهی که بذهنتون رسیده باشه رو امتحان کردم.
اما تاثیری نداشت.
آقایی که دارین پست منو میخونین من به نمایندگیاز همه زنانی که روحشون قربانی خودخواهی همسرشون شده دارم باهاتون حرف میزنم
به هر دلیل منطقی!!!و غیر منطقی که میرید سراغ فیلم های مستهجن بدونین دارین زندگی _روح_روان زنتونو نابود میکنید.نمیدونید چقد سخته زن باشی و این رفتارهارو از همسرت از شریک زندگیت از کسی که کل وجودتو به پاش ریختی ببینی
نمیدونید چقد برا یه زن سخته که نجابتشو با یه عده زن هرزه تو یه کفه ترازو بزارن و جذابیت اون هرزه ها به بن و ریشه ی نجیبت بماسه
نمیدونید چقدددددر سخته شوهرتو تو ی اتاق دیگه مشغول... ببینی و صدتا سوال مجهول و گنگ تو ذهنت ایجاد بشه که من چی کم داشتم که رفتی سراغ فیلم؟؟؟"
چی براتکم گذاشتم که یه پورن استار رو بمن ترجیح دادی؟؟؟؟
خیلی سخته اینارو ببینی و باز دستتو بذاری رو زانوتو قد علم کنی.
این کارایی که شما مرد هامیکنید کمر ما خانومارو میشکنه.
از همتون خواهش و تمنا دارم این کار رو نکنید.
کاش کاش کاش این مطلبو شوهرم میخوند. کاش تحت تاثیر این اعتراف تلخ قرار میگرفت.
خیلی داغونم خواهش میکنم هر کی پست منو میخونه برام دعا کنه.
دیگه روحیه و انگیزه ای برا ادامه زندگی ندارم.
دعاکنین شوهرم دست از دیدن این فیلمها برداره و به زندگی عادیش برگرده.
دلم برا دختر دو ساله م میسوزه که داره تو این فضای مسموم رشد میکنه
ممنون
کسی که اعتیاد داره به حشیش اولش تریاک کشیده.چون یعد یه مدت مرکز پاداش دهی مغز دیگه پاداش به کشیدن تریاک نمیده فرد مجبور میشه بره چیز قوی تری مصرف کنه.حالا میام سره اصل مطلب فیلم پورن.فیلم پورن یه نوع اعتیاده. مغز فرد با دیدن پورن شروع به دوز بالای دوپامین میکنه واین تور بگم که مغز برای پورن دوپامین بیشتری نسبت به رابطه واقعی تولید میکنه پس فرد در رابطه با همسرش دچار شکست میشه.حالا چرا دوپامین بیشتر.۱.به دلیل جذابیت و زمان بیشتر.وغیر واقعی بودن آن.
خیلی بده خیلی دردناکه همسرت باهات همبستر باشه بعد ببینی داره فیلم نگاه میکنه یعنی چی برای من بعنوان یک زن واقعا توهینه.
هر چند خیلی سعی کرده کم کنه ولی من دیگه نمیتونم تحمل کنم الان دو هفته است احساس میکنم دیگه برام مهم نیست بره هرکاری میخواد بکنه فیلم ببینه خود ارضایی کنه و از اون جایی که دنبال حالت های رابططه دو زن با یک مرده حتی بره بخوابه .
فقط این و میدونم که دوست ندارم نوک انگشتش به من بخوره .
دقیقا حرفایی که من خواستم بنویسم شما نوشتی . منم دیگه برام مهم نیست هر غلطی میخواد بکنه . یک ماهه نزاشتم دستش به من بخوره چون به پاکی من توهین شده
افزودن دیدگاه جدید