ما و قرن نو از کهنه درآییم
ایران در قرن گذشته در جاده پیشرفت قرار داشت اما ماشین کهنه توسعه ایران در جادهای سنگلاخ و پر از دستانداز حرکت میکرد که عدهای از حاشیه جاده بدان سنگ میپراندند. با چنین احوالی در مسیر توسعه بازماندیم و هنوز مسیر پیش رو دراز و دشوار است. در این میان، مهمترین نکته همگام نبودن فرهنگ اجتماعی با توسعه بود. به عبارتی فرهنگ اجتماعی ما چنان که باید توسعه نیافت و خود مانع توسعه شد.
سیدجمال هادیان طبائی زواره، روزنامه نگار، در یادداشتی در قرن نو نوشته است:
قرن چهاردهم هجری خورشیدی که از اول فروردین سال ۱۳۰۱ آغاز شده بود روز یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ پایان مییابد. قرنی که آبستن و گاه فارغ شدن سخت و صعب از رویدادهای بد و خوب فراوان بود. مردم ایران در این دهدهه یا یکصدسال شاهد رویدادهای ریز و درشت و فراز و فرودهای فراوان بودند و سه دودمان قاجار، پهلوی و نظام جمهوری اسلامی را تجربه کردهاند. مردم این کهن بوم و بر مسیری طولانی را از اعماق تاریخ تا کنون پشت سر گذاشتهاند، از زمانی که بر نیمی از کره خاکی مسلط بودهاند تا اینک که بر گربهای در وسط خاورمیانه بسنده کردهاند. آنان در طول هزارهها و سدههایی که پیش آمدهاند در کیش یکتاپرستی، میهندوستی، گشادهدستی و مهماننوازی، لطافت طبع و فرهنگپروری پایدار ماندهاند اما هنوز آن گونه که شایسته است به آمال و آرمانهای خویش نرسیدهاند، گویی مغلوب زمان و زمین و مغبون روزگار قدار بیمروت شدهاند.
قرنی که پشت سر گذاشتیم قرن عجیب و غریبی بود؛ آغاز آن با پایان همهگیری آنفولانزای اسپانیایی و پایان آن نیز با فروکش کردن کرونای آدمکش مقارن بود و دو تجربه تلخ را به یادگار گذاشت. انحلال سلسله قاجاریه با برکناری احمدشاه و روی کار آمدن سلسله پهلوی در ۱۳۰۴ و برکناری محمدرضاشاه و پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ به رهبری مرجع بزرگ شیعه، امام خمینی(ره) مهمترین تحولات قرن گذشته به شمار میآید. اگر بخواهیم سایر رویدادهای تاریخساز این قرن را به صورت فشرده و در همین مجال کوتاه ورقی بزنیم و کارنامهمان را بازنگریم چنین میشود:
شروع ساخت راهآهن سراسری ایران در ۱۳۰۵، شاهکار مهندسی و زیرساخت توسعه مدرن ایران مدرن بود. تولید و نمایش فیلم بیکلام آبی و رابی در ۱۳۰۹ سرآغاز سینمای حرفهای در ایران بود؛ سینمایی که طی کمتر از یک قرن صاحب سبک و سیاق شناخته شدهای در جهان شد. تغییر تقویم رسمی ایران از هجری قمری به هجری خورشیدی در ۱۳۰۴، تغییر واحد پول از «دینار و قران» به «ریال» در سال ۱۳۱۰ و تغییر نام رسمی کشور در دیگر زبانها و مجامع بینالمللی از «پرشیا» به «ایران» در سال ۱۳۱۴ نیز از مهمترین رویدادهای دهههای ابتدایی قرن گذشته است.
در جنگ جهانی دوم در ۱۳۲۰ دولتهای استعماری بریتانیا و شوروی، ایران را علیرغم اعلام بیطرفی اشغال و رضاشاه را از پادشاهی خلع و تبعید کردند. این اشغالگری باعث بروز قحطی و نایاب شدن نان در ۱۳۲۱ و بروز شورش نان در تهران شد و این وضعیت تا ۱۳۲۲ ادامه یافت. تصویب قانون ملیشدن صنعت نفت به رهبری محمد مصدق در ۱۳۲۹ آغاز فصل جدیدی از استقلالطلبی ایرانیان بود اما استعمارگران هرگز چنین روحیهای را برنتابیدند و کودتای ۲۸ مرداد و عزل محمد مصدق از نخستوزیری در ۱۳۳۲ را اجرا کردند.
انقلاب سفید محمدرضاشاه و آغاز اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در ۱۳۴۱ و قیام ۱۵ خرداد در ۱۳۴۲ از رویدادهای مهم دوره پهلوی دوم بود. اعلام رسمی جدایی بحرین از ایران در ۱۳۵۰ که داغ آن همچنان بر سینه ایرانیان مانده نیز از رویدادهای مهم همین دوره است.
حوادث تاسفباری چون زمینلرزههای بوئینزهرا در ۱۳۴۱، طبس در ۱۳۵۷، رودبار و منجیل در ۱۳۶۹، کرمان و بم در ۱۳۸۲، کرمانشاه در ۱۳۹۶، سیل گلستان، خوزستان، پل دختر و سیل دروازه قرآن شیراز در ۱۳۹۸ همه از حوادثی بودند که مردم ایران را متأثر و داغدار کرد. انفجار قطار باری در نیشابور در ۱۳۸۳، آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو در ۱۳۹۵ را نیز باید به این حوادث اضافه کرد.
ورود امام خمینی(ره) به ایران در بهمن ۱۳۵۷ و رقم خوردن بزرگترین استقبال تاریخ و ارتحال آن رهبر فقید در ۱۳۶۸ و رقم خوردن بزرگترین مشایعت تاریخ و انتخاب رهبر فعلی انقلاب اسلامی در همان سال نیز از رویدادهای تاریخساز قرن گذشته است.
اشغال سفارت ایالات متحده امریکا در ۱۳۵۸ که مبدا بسیاری از تحولات سیاسی بعدی شد؛ تجاوز عراق به مرزهای غربی و آغاز جنگ ایران و عراق در ۱۳۵۹، بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی و سپس انفجار دفتر نخست وزیری در ۱۳۶۰ و شهادت تعدادی از مسئولان ارشد کشور نیز از رویدادهای ناگوار این سده بود. آزادسازی خرمشهر در ۱۳۶۱ که بعدها روز ملی مقاومت، ایثار و پیروزی نام گرفت؛ پایان جنگ ایران و عراق و صدور قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در ۱۳۶۷ و حفظ تمامیت ارضی ایران و به یادگار ماندن هزاران شهید و جانباز و ایثارگر و تجربهها، خاطرات و ارزشهای دوره هشتساله دفاع مقدس نیز از مهمترین رویدادهای قرن گذشته است.
بروز چند سانحه سقوط هواپیمای مسافربری و کشته شدن هموطنان ایرانی در چند دهه و دو سانحه عجیب و غریب شلیک عمدی ناو امریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری ایرانی در ۱۳۶۷ و شلیک غیرعمد به هواپیمای مسافربری اوکراینی در ۱۳۹۹ نه تنها در ایران بلکه در تمامی جهان بازتاب داشت.
قهرمانیها و سپس ماجرای مرگ مشکوک غلامرضا تختی، قهرمان کشتی در دهه چهل و پنجاه؛ قهرمانی تیمهای کشتی آزاد و فرنگی در ادوار مختلف؛ راهیابی تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی فوتبال در پنج دوره ۱۹۷۸ آرژانتین، ۱۹۹۸ فرانسه، ۲۰۰۶ آلمان، ۲۰۱۴ برزیل و ۲۰۱۸ روسیه؛ شرکت در ۱۷ دوره از ۲۹ دوره المپیک؛ افتتاح مجموعه ورزشی آزادی و برگزاری بازیهای آسیایی تهران در ۱۳۵۳ و افتخارات ورزشکاران ایرانی در مسابقات بزرگ جهانی از مهمترین رویدادهای ورزشی قرن گذشته برای ایرانیان است.
ورود موبایل و اینترنت ثابت به ایران در ۱۳۷۲ و دیجیتالی شدن فناوریهای ارتباطی تحول نوینی در فرهنگ اجتماعی ایران امروز در چند دهه پایانی قرن گذشته ایجاد کرد.
تحریمهای شدید امریکا علیه مردم ایران در طول بیش از چهل سال و افزوده شدن این تحریمها در سالهای متمادی به بهانه فعالیتهای هستهای در چند دهه پایانی قرن گذشته فشار کمرشکنی به ملت ایران وارد ساخت. امضای برجام در ۱۳۹۴ میان ایران و ۱+۵ پس از چند دهه تحریمهای سخت، نویدبخش دوران جدیدی از توسعه اقتصادی بود که با روی کار آمدن ترامپ در امریکا به باد رفت.
چند دوره تورم شدید و رشد قیمت ارزهای بینالمللی در سالهای پایانی قرن گذشته تولید، صادرات و واردات را دچار اختلال و زندگی مردم را با دشواری مواجه کرد.
در نیمه اول قرن و تا ۱۳۵۷ نظام حکومتی پادشاهی بود و در نیمه دوم با استقرار جمهوری اسلامی بر پایه قانون اساسی انتخاب رهبری و انتخاب رئیس جمهوری صورت گرفت. در نیمه دوم قرن شاهد سیزده دوره انتخابات ریاستجمهوری و یازده دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بودیم.
با وجود همه فراز و فرودهایی که گفته شد ایران در قرن گذشته در جاده پیشرفت قرار داشت اما ماشین کهنه توسعه ایران در جادهای سنگلاخ و پر از دستانداز حرکت میکرد که عدهای از حاشیه جاده بدان سنگ میپراندند. به عبارتی راکبان این ماشین هم باید خرابی ماشین را حین حرکت تعمیر میکردند هم باید مراقب سنگپرانیهای حاشیه جاده بودند و هم گاهی مراقب جفتکپرانیهای سرنشینان ناسازگار آن. با چنین احوالی در مسیر توسعه بازماندیم و هنوز مسیر پیش رو دراز و دشوار است. در این میان، مهمترین نکته همگام نبودن فرهنگ اجتماعی با توسعه بود. به عبارتی فرهنگ اجتماعی ما چنان که باید توسعه نیافت و خود مانع توسعه شد.
تا چند ساعت دیگر نه تنها سال کهنه بلکه قرن کهنه رخت بر میبندد و قرن نو جایش مینشیند تا یکصد سال دیگر که خیلی از من و شما نیستیم و فقط خاطره و خدماتمان به ایران و جهان باقی خواهد ماند. در مکتب اسلام به ارزیابی کارنامه و بازنگری در حال و احوال توصیه فراوان شده است. ما ایرانیان باید به احوالمان در قرنی که پشت سرگذاشتهایم بنگریم. برای خودمان چه کردهایم؟ به ایران و اسلام چه خدماتی کردهایم؟ به زمین و راکبانش چه خدماتی داشتهایم؟ برای محیط زیستمان چه کردهایم؟ دیگران درباره ما چگونه قضاوت میکنند؟ آیا مردم جهان ما را مردمی متمدن، اخلاقمدار و توسعهیافته میدانند؟ ما درباره خودمان چه میاندیشیم؟ ما ملتی اهل فرهنگیم، همدیگر را دوست داریم؟ وطنمان را آباد کردهایم؟ عدالت اجتماعی برقرار است؟ در رفاه و آرامش به سر میبریم؟ نسل جوانمان راضی و خشنود است؟ فضائل و مکارم اخلاقی را رعایت میکنیم؟ به آداب و اخلاق پایبندیم؟ حقوق شهروندی را رعایت میکنیم؟ خودخواه و متکبریم یا فروتن و پذیرنده حقیقت؟ ما چگونهایم؟ انتخابهایمان درست بوده است؟ پروندهمان پاک و عاری از اشتباه است؟ به نظر میرسد ما تا کنون از ارزیابی پروندهمان در طول قرنی که پشت سرگذاشتهایم غافل بودهایم و این با آموزههای دینی ما سر سازگاری ندارد. غفلت از گذشته و چشم بستن بر تجربههای تاریخی خوب نیست چون موجب تکرار اشتباهات گذشته میشود، چون دیگران از ما پیشی میگیرند و گوی موفقیت را میربایند و ما اندر خم یک کوچه میمانیم. بیایید قرنی که بر ما گذشت را با همه رویدادهای خوب و بدش، با همه تجربههای تلخ و شیرین تاریخیاش، با همه انتخابهای درست و نادرستش، با همه مسیرهای رفته و نرفتهاش ارزیابی کنیم. نتیجه چنین ارزیابی عالمانهای چراغ مسیر فراروی ماست.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید