حکمرانی پلتفرمهای بزرگ اینترنتی در جهان
اخیرا مداخلات یکطرفه پلتفرم های بزرگ اینترنتی در جهان، زنگ خطر را برای مفاهیم پایهای همچون آزادی بیان و دموکراسی به صدا درآورده است.
متن خبر
به گزارش سیتنا به نقل از تسنیم، در سالیان اخیر، با تغییرات مفهومی ایجاد شده در مقوله تنظیم گری دولتی، حرکت به سمت ظهور نهادهای هم یا خودتنظیم گر بارها مورد گفتوگو قرار گرفته بود. این گونه تنظیم گری را امروزه به عنوان سازوکاری مکمل برای توسعه و کارآمدی بیشتر تنظیم گری سنتی محسوب میکنند.
از سوی دیگر، ظهور و بروز غولهای جهانی با مخاطبان میلیاردها نفری در عرصه ارتباطات و رسانه که همراه با انباشت سرمایه مادی و معنوی و دانش در این شرکت ها بود، عملا واگذاری بخشی از اختیارات حاکمیتی به این بازیگران را گریزناپذیر میکند. اما به تازگی در یک تغییر بنیادین، شاهدیم برخلاف اصراری که ابتدا دولت ها داشتند و در مقابل با استنکاف بازیگران بزرگ بازار صنعت دیجیتال از پذیرش مسئولیت محتوایی مواجه میشدند، حضور تمامقد این پلتفرم ها در جایگاه حاکمان محتوایی، موجب قرار گرفتن این رسانه ها در نقش «دروازه بانان اینترنت» برای بخش بزرگی از جامعه شده است و مفهوم «تنظیم گری شرکتی» را بهوجود آورده است.
امروزه به روشنی مداخلات یکسویه پلتفرم های بزرگ اینترنتی در جهان، زنگ خطر را برای مفاهیم پایهای که روی آنها تأکید میشد مثل آزادی بیان، بیطرفی سیاسی، ارزشهای بومی، تنوع و عدالت رسانهای و نهایتا مردمسالاری و دموکراسی به صدا درآورده است. یک مثال روشن از این مسئله، نقش مناقشه برانگیز فیسبوک در انتخابات 2016 آمریکا و ادامه آن در مداخلات انتخاباتی جاری در آمریکاست.
اقدام هماهنگ اینستاگرام، فیسبوک و توییتر در حذف و تحدید صفحات کاربری در ماجرای شهادت سردار سلیمانی با استناد به «قواعد شرکتی» این موضوع را در خاطره عمومی ملت ما ثبت و ضبط کرد. نهایتا اقدام اخیر تیکتاک و فیسبوک در اعلام مقابله با حساب های کاربری که مفاهیم به زعم آنها یهودستیزانه منتشر میکنند و در مقابل ورود جانبدارانه به جنجال اسلام ستیزی دولتی فرانسه، همگی نمونه هایی از اعمال یکجانبه قواعدی است که گاه حتی از طرف خود پلتفرم ها هم رسما اعلام نمیشود، ولی به طور جدی اعمال میشود.
بهرغم محاسنی که از افزایش مسئولیت پذیری پلتفرم ها استنباط میشد، آنچه در عمل موجب هراس از توسعه و عادی سازی اعمال مفهوم تنظیم گری شرکتی در جهان شده است، بیشتر به نحوه اعمال و تبعات آن برمیگردد. عدم پاسخگویی به حاکمیتهای سیاسی (به استثنای ایالات متحده)، در کنار پیچیدگیهای تکنیکی که به امکانناپذیری نظارت حاکمیتی بر اعمال «تنظیم گری الگوریتمی» منجر شده است، به نوعی نقض حاکمیت ملی تعبیر شده است. همچنین دسترسی نامحدود شرکتها به اطلاعات شخصی و ابرداده های کاربران، نقض آشکار و انقضای عملی «حریم خصوصی» شهروندان را به دنبال داشته است. همه اینها در کنار آشکار شدن زنجیرهای از سوءاستفادههای علنی در حوزههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و ایدئولوژیک از این موقعیت انحصاری سبب سلب اعتماد عمومی از خواست و صلاحیت این قدرتهای نوپدید فراملی در اعمال حکمرانی مسؤولانه آنها شده است.
با وجود همه کژکارکردهای ذکر شده شاهدیم هیچ تضمین قابلاتکایی برای جلوگیری از تکرار این موارد وجود ندارد و در هر موقعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی میتوانیم انتظار تکرار موارد مشابه را داشته باشیم. به همین جهت این مفهوم به محوریترین دغدغههای بخش بزرگی از فعالان اجتماعی و رسانهای و نهادهای حاکمیتی بهویژه تنظیم گران ارتباطات و رسانه مبدل شده است.
مهرماه امسال فرصت شد تا در اجلاس انجمن بین المللی تنظیم گران IRF2020 شرکت کنم. این اجلاس به دلیل همهگیری ویروس کرونا، کاملا تحت تاثیر اتفاقات دوران پساکرونا و رشد مصرف و تسلط بیش از پیش پلتفرم های جهانی بر عرصه ارتباطات و رسانه بود. اغلب گفتوگوها نشان از دغدغهای مشترک در رابطه با چگونگی پاسخگو کردن، نظارت عملی و الزام بازیگران بزرگ حوزه ارتباطات به رعایت منافع عمومی و ارزش های جوامع مختلف و حریم خصوصی کاربران داشت.
ناگفته پیداست همچون سایر اجلاسهای جهانی مرتبط در سالهای اخیر، تفاوتی ماهوی در نوع مواجهه آمریکا با سایر کشورها وجود داشت. چنانکه مدیر نهاد تنظیم گر آمریکا -FCC- بدون در نظر گرفتن دغدغه بیشتر شرکت کنندگان، از لزوم اعتماد و واگذاری مسؤولیت به خود پلتفرم ها و اکتفا به تنظیم گری حداقلی و مسئولیت اجتماعی شرکتی سخن میگفت.
در مقابل، اغلب شرکتکنندگان از وضعیتی خبر میدادند که عملا حاکمیت ملی، هویت و فرهنگ بومی و امنیت و حریم شهروندانشان به شدت در معرض خدشه و تجاوز قرار گرفته است و لزوم مداخلات جدی حاکمیتی را خواستار میشدند. عبارتهایی چون «تجاوز الگوریتمی» در مورد «شهروندان بیدفاع» از جمله تعابیر مورد استفاده رگولاتورهای مختلف بود که نشان از عمق استیصال آنها در این حوزه در برابر پلتفرم های آمریکایی داشت البته این نوع مواجهه قطبی «آمریکا در مقابل همه» که در دوران دولت ترامپ تشدید شده است را در اجلاس های تنظیم گران جهانی در سالهای اخیر به طور متواتر شاهد بودهایم.
در جمعبندی باید اشاره کرد هرچند در این نوشتار، قصد و فرصت ورود به جزئیات مباحث مطرح شده در اجلاس نیست و علاقمندان میتوانند به گزارش موسع تهیه شده توسط ساترا از اجلاس اخیر مراجعه کنند، اما به ذکر همین نکته اکتفا میکنم که بهرغم تفاوتهای قابلتوجه در نحوه حضور و سهم بازار پلتفرم های جهانی در کشورمان، دغدغههای مطرح شده در اجلاس 2020IRF، به طور جدی لزوم اتخاذ تدابیر و راهبردی ملی توسط ساترا -به عنوان تنظیم گر پلتفرم های صوت و تصویر- در همگرایی با سایر نهادهای مرتبط و مسئول را ضروری مینمایاند.
نقش فعال در پیمان های منطقه ای و جهانی، فعالسازی اتحادیه رگولاتورهای اسلامی، توسعه همکاریها به سمت شرق، قاعدهمندی فعالیت پلتفرم های جهانی در کشور و حمایت عملی از توسعه، جایگزینی و بینالمللیسازی پلتفرمهای بومی از جمله اصول راهبرد تنظیم گری همگرای ملی خواهد بود.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید