اگر «من و تو» میبینید این را بخوانید
شبکهی من و تو رسانهای برون مرزی است که در طی چند سال اخیر مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده، اما همچنان بعد از گذشت سالها روشن نکرده است که محل منابع مالیاش کجاست.
زهرا منصوری، خبرنگار انصاف نیوز: اما برداشت بیشتر کارشناسان رسانه این است که برنامههای این شبکه به نوعی به تبلیغ حکومت شاهنشاهی پهلوی میپردازد.
اما موضوعی که قابل توجه است قشری است که مخاطب این شبکه هستند. لحن منوتو حتی در بخشهای خبریاش لحنی است که گویای تلاش برای ارتباط با عامهی مردم است؛
دربارهی نقشی که این شبکه در میان عامهی مردم ایفا میکند و اینکه رسانههای داخلی در این فرایند چه وظیفهای را به عهده دارند، با مینو بدیعی روزنامهنگار پیشکسوت و کبری آسوپار روزنامهنگار روزنامه جوان گفتوگویی کردیم.
مینو بدیعی میگوید خیلی از فیلمهای مردم که در شبکهی من و تو نمایش داده میشود اساسا گزارش و خبر نیستند و سطحی زدهاند و معتقد است اعتماد مردم به این شبکهها از ضعف اهالی رسانههای داخلی است، زیرا سانسور همیشه بوده است.
از سوی دیگر کبری آسوپار میگوید شبکهی من و تو اساسا عوام زده است و شبکهای که به دنبال نمایش شو و بزن و برقص باشد، نمیتواند تحلیل سیاسی خوبی ارائه دهد. نبود اعتمادی که به صدا و سیما است را نتیجهی ضعف صدا و سیما نمیداند زیرا میگوید صدا و سیما از بالا دستیها دستور میگیرد.
متن کامل گفتوگو با مینو بدیعی و کبری آسوپار را در ادامه بخوانید:
مینو بدیعی: مردم صدای خود را در رسانههای داخلی نمیشنوند
مینو بدیعی روزنامهنگار قدیمی با تاکید بر اینکه فیلمهایی که از مردم در شبکهی من و تو نشان داده میشود، اساسا گزارش محسوب نمیشود، به انصاف نیوز گفت: تا حدودی مشخص است که آنها واقعا مردم هستند، اما اساسا این گزارشهای تصویری بسیار ضعیف هستند و با موبایل گرفته شده است.
مثلا در آن فیلمها شخصی مسالهاش را مطرح میکند و به کمبود پیاز و سیبزمینی اشاره میکند یا اینکه از گرانی آن صحبت میکند و کمبودهای دیگر را در جامعه بیان میکنند. یا برای مثال سفرهی کارگران را نشان میدهد که به اصطلاح میگوید غذای آنها این مقدار است و دچار بدبختی و فقر هستند. این شبکه خیلی زیرکانه با فریفتن مردم کار میکند. و فیلمهایی که مردم ارسال میکنند را نشان میدهند البته خود مردم هم با این رسانه در ارتباط هستند، هرچند این شبکه خط سیاسی خیلی بدی را دنبال میکند.
وی افزود: مسالهی مهم این است که اساسا معنا و مفهوم تهیهی گزارش را به لحاظ علمی و تخصصی زیر سوال بردهاند؛ نکتهی دوم این است که این شبکه پیش برندهی یک خط و جریان خاصی است و میخواهد بر افکار عمومی مردم یک جامعه تاثیر بگذارد، ارتباطی که شبکهی من و تو با مردم دارد درست نیست. مثلا شما در همه جای دنیا شهروند خبرنگارها و کسانی که به شکل ابتدایی و با کمبود امکانات برای یک شبکهای کار میکنند را مشاهده میکنید، اما همهی اینها به هر حال یک ضوابطی هم دارند. برای شهروند خبرنگار بودن هم به هر حال باید یک استاندارد علمی و تخصصی آن رشته و کار را داشته باشید.
بدیعی توضیح داد: یکی از دلایل موفقیت نسبی این شبکه در ارتباط با مردم این است که یک نگاه پوپولیستی و سطح پایینی به مقولهی خبر و تهیه گزارش دارند، از سوی دیگر رسانههای داخلی -از مطبوعات تا رادیو، تلویزیون و رسانههای اینترتی، خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی- خیلی ضعیف عمل میکنند و در واقع صدای مردم نیستند. مردم هم تلاش میکنند صدای خود را انعکاس دهند و به همین دلیل با یک موبایل فیلم میگیرند.
در این فیلمها میبینیم که مردم دچار فقر، گرانی هستند و شکل بد و زشتی دارد و نوعی زیر سوال بردن کرامت انسانی است. در واقع انتشار این فیلمها این معنی را میدهد که مسوولین ببینید ما گدا هستیم. این را حتی نمیتوان تفکر پوپولیستی نامید، زیرا بیش از اندازه سطحیزده است آن هم درمورد گزارش خبری که در رسانهای مثل تلویزیون منتشر میشود.
مینو بدیعی در پاسخ به اینکه «با همهی این مشکلات، رسانههای داخلی باید چه نقشی ایفا کنند؟» گفت: خود من زمان طولانی گزارشگر مطبوعات بودم و اولین هدف و وظیفهی یک گزارشگر، چیزی که در دانشگاه آموزش دیده بودیم و در زمان روزنامه هم آن را آموختیم، این است رسانههایی مثل رادیو و شبکههای اینترنتی و اجتماعی که ظهور پیدا کردند، باید حرف مردم را بیان کنند. در واقع مردم صدای خود را در رسانههای داخلی نمیشنوند و فکر میکنند یک شبکهای مثل من و تو صدای آنها را انعکاس میدهد؛ آن هم شبکهای که معلوم نیست با پول و هزینهی چه کسی اداره میشود؟ یک خط سیاسی خاصی هم دنبال میکند، به نوعی به دنبال خام کردن مردم هستند و مثلا از صف شکر فیلم میگذارند و یا مرتب به موسسات مالی میپردازند. آنقدر که سطح پایین کار میکند و استاندارد لازم را ندارد در حقیقت یک حالت کودکانه پیدا کرده؛ البته کودک شخصیت بالایی دارد و او را نمیخواهیم زیر سوال ببریم.
گناه رسانهها بر گردن سیستم سانسور نیست
این روزنامه نگار باسابقه دربارهی فاصلهی مردم با رسانههای داخلی اضافه کرد: مردم نقش خود را در رسانههای خبری نمیبینند و به نیازهای خبری خود دست پیدا نمیکنند و خام این شبکهها میشوند، فکر میکنند آن فیلمی که برای من و تو میفرستند گزارش و خبر است. این مسایل به ساختار رسانه و روزنامهنگاری ضربه میزند. مردم اعتماد لازم را ندارند، زیرا از مسایل داخلی میترسند؛ وقتی فیلمی به شبکهی من و تو میفرستند، به هر حال میدانند اسم و مشخصات آنها فاش نمیشود. به همین دلیل اگر این فیلم را به رسانهی داخلی بفرستند، میترسند با مسایلی رو به رو شوند. گناه اصلی فقط بر گردن سیستم سانسور نیست، زیرا در هر شرایطی سیستم سانسور وجود داشته، حتی زمانی که من در دههی ۶۰ در روزنامه گزارش مینوشتم، در آن زمان هم سانسور به دلیل جنگ وجود داشت، اما حرفهای مردم را هم در روزنامه مینوشتیم یعنی با شکل زیرکانهای آن را ارائه میدادیم.
اما الان با این همه امکانات خبری و شبکههای اینترنتی و اجتماعی و ظرف بسیار گستردهای که وجود دارد، من ضعف اصلی را در این میبینم که رسانه همیشه در انحصار دولت بوده و یا در اقتدار یک جناح سیاسی خاص بوده. مطبوعات داخلی واقعا ضعیف عمل میکنند و این گردن همکاران سابق خود من است و کسانی که نقش اساسی خود را ایفا نمیکنند؛ مثلا دو سال پیش بود که عکس گورخوابها در یک روزنامه منتشر شد و چقدر سر و صدا کرد و حتی در شبکههای اجتماعی هم مطرح شد؛ خانمی که به اصطلاح گزارشگر حرفهای نبود، آن گزارش را تهیه کرده بود و عکاس هم آن عکس را گرفته بود و توانسته بود یک جریان و موج در جامعهی رسانهای ایجاد کند. تمامگزارشهایی که مردم برای شبکهی من و تو میفرستند را اگر بررسی کنید از همان فیلمها یک خبر نیم صفحهای هم در نمیآید. برای اینکه شما باید گزارش یا خبری را در سطح رسانهای مثل تلویزیون بنویسید.
او افزود: اینکه یک فیلم مثلا از پیاز و سیبزمینی نشان دهید خبر نیست! باید چندین جنبهی مشخص داشته باشد. مثلا یک صفحه در نشریه را در نظر بگیرید که یک نفر از وضعیت مالی خود نوشته، اصلا گزارش محسوب نمیشود، بلکه اینها یک نوع پیامهای رسانهای هستند که نمونههای آن خیلی گسترده وجود دارد. پس بنابراین مفاهیم عینی روزنامهنگاری اینجا در هم شکسته و گناه آن را گردن همکارانم در رسانههای داخل میاندازم؛ مردم هم بریدهاند و وقتی میبینید مردم به شبکههای اجتماعی پناه بردهاند باید از این قضیه بیشترین بهره را بگیرید و مسایل آنها را طرح کنید و به شکل مطلوبی که مردم میخواهند آن را درج کنید.
این روزنامهنگار پیشکسوت ادامه داد: رسانهی تصویری مثل تلویزیون مفاهیم خاص خود، و چارچوب و استانداردی دارد؛ یک شبکهای مثل بیبیسی وقتی میخواهد یک فیلم خیلی بخصوص را نشان دهد، خبرنگارش در محل حضور دارد و به شکل تخصصی کار میکند. اما شبکهی من و تو مثل آش شله قلمکاری است که نتیجهی مشخصی ندارد. وقتی مردم هم این فیلمها را میفرستند درواقع عمق ماجرا نشان داده نمیشود که چه کسی مقصر است؟ مثلا چرا پیاز احتکار شده و یا چرا گوشت گران شد؟ علت و ریشههایش را نمیتوانند بررسی کنند و یک سری اطلاعات سطحی با بهرهگیری از خود خبرگزاری و سایتهای خبری داخلی منتشر میکنند.
کبری آسوپار: شبکهی من و تو به طور کلی برای عوام است
کبری آسوپار، روزنامهنگار روزنامه جوان با بیان اینکه شبکهی من و تو به طور کلی شبکهای برای عوام است، به انصاف نیوز گفت: وقتی شبکهای چارچوب ویژهای برای خود تعریف میکند و یک شبکهی سیاسی_خبری است، میتوان بیبیسی را مثال زد، پس خیلی توقع عوامزدگی از آن نداریم. به هر حال تحلیل میکنند حالا یا با آن تحلیل موافق هستید یا مخالف؛ این بحثش جداست.
اما شبکهی من و تو میخواهد برای عوام فیلم پخش کند و مثلا نوستالژیهای زمان پهلوی بسازد؛ حالا یا با آرشیوی که به هر دلیلی به دستش رسیده یا اینکه شو و بزن و برقص را نشان دهد. اگر عامهی مردم را دو دسته در نظر بگیرید، یعنی به مذهبی و غیر مذهبی تقسیم کنید، آن دستهی غیر مذهبی به این چیزها علاقه دارند و شبکهی من و تو حرفهای سیاسی خود را وسط حرفهای دیگرش میزند؛ اما به طور کلی شبکهای که به دنبال شو و رقص است نمیتواند تحلیل سیاسی از خودش ارائه دهد و کسی که در پی تحلیل سیاسی درست و حسابی است به سمت آن شبکه نمیرود. اما همان عوام به دنبال این شبکهها هستند. حتی اگر بخواهیم رسانههای ضد انقلاب را هم رصد کنیم بین آنها بیبیسی را نگاه میکنیم و به من و تو توجه کمتری داریم.
او افزود: در حال حاضر به دو دلیل اصلی -یکی ضعف دولت آقای روحانی و یکی بحث تحریمها که تثبیت شده- مشکلاتی را در داخل داریم، وقتی یک جایی میبینند حرف آنها شنیده میشود به سمت آن میروند؛ مردم قوهی تحلیل ندارند، اصلا نمیپرسند آنجا کجاست و فکر میکنند شبکهای مثل من و تو به حل مشکل آنها کمک میکند. آنقدر مشکل اقتصادی دارند، هر جا بتوانند مشکل خود را بیان کنند به آنجا میگویند. حالا نکته اینجاست که این موضوع حاصل کم کاری رسانهها از جنبههای مختلف است. ما به مردم نگفتیم وقتی شما مشکلهای خود را به شبکههایی مثل من و تو میگویید، مسالهای را حل نمیکند، چون مسوول دولتی و قوه قضاییه هیچ توجهی به این شبکهها نمیکنند. اما همان مساله را اگر ۲۰:۳۰ و یا یک روزنامه یا رسانهی رسمی بازتاب دهد سریع مسوول مربوطه خودش را موظف میداند که توضیح دهد و پاسخگو باشد.
کبری آسوپار در پاسخ به اینکه «رسانههای داخلی باید چه مکانیزمی را در این شرایط به کار ببرند، آن هم در شرایطی که صدا و سیما آنطور که باید عمل نمیکند؟»، گفت: باید فضا را بازتر کنیم، چون میان رسانهها علیرغم همهی انتقاداتی که به صدا و سیما وارد است، اما همچنان پر مخاطبترین رسانه در میان عامهی مردم است و بهتر است مشکل مردم آنجا گفته شود. ما یک دورهای را گذارندهایم که گلایههای تند مردم در صدا و سیما سانسور میشد و مردم اعتماد خود را از دست دادند، اکنون علیرغم اینکه این مشکلات دیگر وجود ندارد و مردم میتوانند حرفهای خود را در بخش خبری صدا و سیما بزنند، اما یک طیفی به طور کلی اعتماد خود را از دست دادهاند و اصلا آن بخش خبری را نمیبیینند تا متوجه شوند مشکلات مردم گفته میشود یا خیر؟
آسوپار ادامه داد: درگیر یک سری از حواشی میشویم؛ در حالی که مسالهی اصلی مردم نیست، مثلا سر مجری برنامهای دعوا میکنیم یا مثلا میگوییم مجری قبل از افطار ما چه کسی باشد؟ در حالی که معاونت سیاسی ما کلی دستش باز است تا برنامههایی را نمایش دهد و مثلا برنامه طنز نشان دهیم و مردم در آن برنامهی طنز مشکلات خود را بگویند، برنامههای خوب را تبلیغ کنیم و رسانههای دیگر هم کمک کنند تا اعتمادها برگردد. زیرا باز هم میگویم مطرح شدن مشکلات مردم در شبکهی من و تو کمکی به آنها نمیکند.
او افزود: اما نکتهی دیگری که وجود دارد این است به هر حال یک سری با اصل نظام و هر چیزی که در داخل نظام است مشکل دارند، فرقی ندارد رسانه اصلاح طلب است یا اصولگرا؛ چون شمایی که در داخل نظام کار میکنید را به رسمیت نمیشناسند، برای او مهم نیست که سایت هستید یا روزنامه، بلکه با اصل قضیه مشکل دارد و فکر میکند مشکلش را باید در شبکههای دیگر مطرح کند. مثلا من با دولت مشکل دارم، و دو دو تا چهار تا میکنم و فکر میکنم نباید بروم و مشکلم را با شبکهی من و تو بگویم، حالا هرچقدر هم مشکل داشته باشیم چون دولت، دولتی برای ما است. اما عوام چنین تحلیلی نمیکنند؛ نمیخواهم بگویم ما خواص هستیم، بلکه چون کار ما تحلیل سیاسی است و در این فضا بودیم نمیروم حرفم را آنجا بزنم. البته یک بخشی از کلیپهایی که در شبکهی من و تو است، ساختگی است و سیاه نمایی میکند. البته درست است که در کشور مشکلاتی داریم، خود ما هم منتقد دولت هستیم، اما یک حدی دارد نه آنقدر که سیاه نمایی میشود.
او ادامه داد: ما از برنامهی فان برای مشکلات مردم هم میتوانیم استفاده کنیم، مثل کاری که شبکهی من و تو میکند. اما متاسفانه اگر در ایران در یک برنامهی فان حرفهای سیاسی زده شود، به آنها سفارشی ساز میگویند و با آن برخورد میکنند. مثلا با سریال پایتخت ۵ یک طوری برخود شد که انگار کار اشتباهی انجام شده، در حالی که به هر حال یک دولتی چند سالی در جنگ سوریه حضور داشته است و الان میخواسته چند قسمت از آن سریال را به آن اختصاص دهد اینکاری است که همهی دولتهای جهان انجام میدهند، اما در ایران با آن مخالف هستند. یا مثلا اتفاقی که برای به وقت شام حاتمی کیا افتاد با وجود آن همه هزینهی مادی و معنوی که در ایران شد، حالا چند میلیارد هم ببرند و یک فیلم بسازند.
صدا و سیما از بالا دستور میگیرد
این روزنامه نگار در پایان گفت: به طو کلی رسانههای دیگر به جز صدا و سیما فضای بازتری دارند، در شبکههای اجتماعی که فضای بسیار بازی وجود دارد و همه چیز را در آنجا میتوانیم بگوییم. مثلا منِ نوعی میتوانم علیه دولت مطلبی بنویسم و کسی به من چیزی نمیگوید. اما بیشتر بحث ما شامل رسانهی تصویری یعنی صدا و سیما است و چند دلیل دارد، اینکه نبود اعتماد به صدا و سیما جا افتاده است و یک بخشی از آن حاصل عملکرد صدا و سیما در یک دورهای است؛ البته از اینکه بگویم نتیجهی عملکرد صدا و سیما است، پرهیز دارم زیرا مقصر نیست و دستوراتی است که از بالا به آنها دیکته میشود و یک نگاه امنیتی به رسانهها حاکم میکند. صدا وسیما مجبور است این دستورات را رعایت کند و مورد دیگر تبلیغات زیاد علیه صدا و سیما است که بیاعتمادی را نهادینه میکند.
بنابراین موارد متعددی در بی اعتمادی مردم به صدا و سیما نقش دارند، اما مراجعهی مردم به من و تو نوعی تخلیهی روانی است. دقیقا مثل اینکه من کنار شخصی در اتوبوس بنشینم و از مشکلاتم بگویم. چون همانطور که اشاره کردم هیج چیز را حل نمیکند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید