فوتبال حرفهای آدم آماتور نمیخواهد
مسئله مسلمان و صادقیان باید سرمشق جوانانی باشد که زرق و برق شهرت و زندگی لاکچری سلبریتیها را دوست دارند.
خبرورزشی/امیرعباس واسعی: به سبک مخالفان کیروش که هرکس از او بنویسد میشود: «کیروشیپور» ما هم شدهایم «مسلمانپور» از بس که این سالها از این بازیکن نوشتهایم. ولی از آنجا که مردم ما معمولاً حافظه ضعیفی دارند و از «تاریخ» درس نمیگیرند (و به همین دلیل یک اشتباه را بارها و بارها تکرار میکنیم!) باز مجبور به یادآوری میشویم. این مسلمان که از ذوبآهن به سپاهان رفت از ۱۷ سالگی مطرح شد. از همان اول، مطرح شدنش به شیوه غلط اتفاق افتاد و این بچه با یک گل به پرسپولیس، افتاد سر زبانها و چه زود راه را گم کرد. در اردوی تیم امید عکسهایش رسانهای شد و ارتباطات افلاطونیاش همه استانداردهای «شناسنامهای» را شکست و کنار گذاشت! در واقع فوتبال مسلمان در ۲۳ سالگی تمام شد، همان زمان که ذوبآهن او را نخواست و به پرسپولیس آمد بعد از یک نیمفصل به فولاد رفت و باز نیمفصل به پرسپولیس برگشت. مسلمان ظرف دو سال و چهار نیم فصل در چهار تیم سرجمع، چهار بازی نکرد. چه کسی باید او را به راه میآورد؟!
دست بر قضا مسلمان در ابتدای لیگ پانزدهم خورد به دست خالی برانکو. مردی که همه میدانند فلسفه فوتبالش ۱۲ نفره است و مابقی تیم را اصلاً نمیبیند و کاری به آنها ندارد. وقتی هفته دهم یکی از این ماشین پیاده شد، مسلمان تنها گزینه دم دستی بود و باز از بخت خوش او «پرسپولیس برانکو» از همان روز شکل گرفت. تیمی که زیبا بازی میکرد و به همه حریفان خوب گل میزد. از اینجا به بعد مسلمان دوباره «باد» شد. لقب پشت لقب که نصیبش میکردند و آمار پشت آمار که «دروغ» هم زیاد قاطی داشت. به این ترتیب چشم همه به واقعیت بسته ماند جز یک نفر: «برانکو».
تا اینجا را داشته باشید. برای جا انداختن لب کلام یک مثال دیگر لازم است: «پیام صادقیان».
او هم از مسیر مسلمان و ذوبآهن به پرسپولیس رسید و برانکو او را نخواست. کیروش هم نخواست و کسانی که با حضور مردان موفق خارجی، جا را برای خود تنگ میبینند و قدرت رقابت با آنها را هم ندارند علیه این دو مربی فریاد وانفسا سر دادند، اما همانها در «تیمهایشان» به صادقیان بازی ندادند و او هم مثل مسلمان در ۲۳ سالگی فوتبالش تمام شد. چهار نیمفصل- درست مثل مسلمان- به چهار تیم کوچ کرد و سر جمع چهار بار پا به توپ نزد! در نتیجه و به خاطر «حاشیهها» دیگر تیمی او را نخواست تا به اجبار به ترکیه برود و حالا در آن دیار هم کسی او را نمیخواهد.
معضل این نوع استعدادها در همان حاشیههایشان بود وگرنه کیست که نداند و نبیند که در لیگ ایران و از سر رفاقت بازیکن ناآماده و ناکارآمد تا ۴۰ سالگی هم تیم پیدا کرده! پس معلوم است که چرا امثال مسلمان و صادقیان با داشتن اسم بزرگ تیم پیدا نمیکنند!
روزی که برانکو با وجود پنجره بسته و حضور در ۳ جام و رفتن احمدزاده و امیری و... باز اجازه برگشت به مسلمان را نداد، آنها که تاریخ میخوانند به او حق دادند. مرد کروات نتیجه هم گرفت تا پروژه «فشار از سکو با دلار» شروع نشده پایان پذیرد و همه راهها بسته شود. مسلمان با پیشنهادات بالای ۲ میلیارد یک روز در فرنگ بود و یک روز نصف جهان. بالاخره بهترین قرارداد را بست ولی...
نمازی ایراد داشت! او رفت و بهترین مربی از دید مسلمان در تاریخ (که بارها بر زبان آورده و گفته بود برای منصوریان مجانی بازی میکند) به ذوبآهن آمد. خوشبینها گفتند تمام شد، مسلمان برگشت ولی... منصوریان یکی از همان چهار مربیای بود که سعی کرد صادقیان را برگرداند و ثابت کند برانکو و کیروش هر دو اشتباه کردهاند!
و حالا مسلمان از ذوبآهن به سپاهان و امیر قلعهنویی پناه آورده تا احیا شود و برگردد و، اما کیست که نداند سنت «نیمفصل» در دو تیم ادامه یافته، زمانی که «اسم بزرگ» روی عدم کارایی سایه میاندازد و حاشیه امنیت میآورد ولی بعد آن صدای همه درمیآید.
تا نگرید طفل، کی نوشد لبن؟ اول باید طرف خودش بخواهد تا بعد شما بتوانی کمکش کنی! امروز از تبحر قلعهنویی برای احیا مثال میآورند در حالی که «بختیار رحمانی» حی و حاضر است! پس شک نکنید که مسلمان نه در سپاهان و نه در هیچ تیم دیگری در کره زمین، فوتبالیست نخواهد شد و فقط میماند تا هر سال «دو قرارداد» ببندد و کاش «پسانداز» کند برای فردای بازنشستگی که بسیار عنقریب هم هست!
مسئله مسلمان و صادقیان و امثالهم مثال خوبی برای جوانترهاست که بدانند بین «فوتبال به عنوان تفریح» و «فوتبال به عنوان شغل» فاصله بسیار است و در دومی «استعداد» کمترین اهمیت و ارزش را برای موفقیت دارد. در فوتبال حرفهای تعهد، تلاش، پشتکار، عرق ریختن، روابط عمومی، دانش، زندگی سالم و دهها فاکتور دیگر لازم است که امثال مسلمان و صادقیان هیچکدامش را ندارند. پس محکوم میشوند به حذف و خداحافظی.
پورشه و سفر خارجی و مهمانی شبانه و ویلای آنتالیا را دوست دارند، اما حاضر به تحمل سختی برای رسیدن به این زندگی نیستند. در این دنیا هیچ چیز «مجانی» نیست.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید