دکتر خجسته: انتخاب توئیتر برای صدور مواضع انقلابی امری مبارک است
دکتر حسن خجسته میگوید: انتظار میرود مواضع انقلابی و اسلامی با قدرت بیشتری در توئیتر عنوان شود؛ چرا که ما همچنان از ضعف ظرفیتسازی فضای مجازی ملی برخورداریم و تا زمانی که بسترهای لازم برای انجام این مهم فراهم نشود، سنگرسازی در توئیتر و مشارکت همهجانبه الزامی است.
سیتنا به نقل از خبرگزاری فارس: در چند سال اخیر افزایش چشمگیر قدرت شبکههای اجتماعی در جهان و تاثیرگذاری بر افکار عمومی باعث شده تا این قدرت مورد توجه بسیاری از دولتها قرار گیرد. در ایران نیز میلیونها نفر عضو شبکههای اجتماعی خارجی هستند و دشمن توانسته با مهندسی افکار عمومی در برخی برههها بر آنها تاثیرگذارد. از این رو برخی از کارشناسان معتقدند که میبایست حضور آگاهانه و فعالانه نیروهای انقلابی در شبکههای اجتماعی از جمله شبکههای اجتماعی تعاملی مانند توئیتر، تلگرام و ایسنتاگرام برای خنثیسازی برنامههای دشمنان افزایش یابد. در همین زمینه با دکتر حسن خجسته، استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات گفتگویی ترتیب دادهایم تا به موضوع خاص توئیتر و فعالیت نیروهای انقلابی در این فضا بپردازیم.
به نظر شما چه دلیلی دارد که جریان انقلابی در توئیتر ورود کند؟
توئیتر شبکه اجتماعی متفاوت از سایر شبکههای اجتماعی است از این جهت که سایر شبکههای اجتماعی عمومیاند اما توئیتر شبکهای اختصاصی با ماهیت ایدئولوژیک و سیاسی است بنابراین تفاوت سیاسی، ایدئولوژیک بودن این شبکه اجتماعی موجب مورد توجه قرار گرفتن این شبکه اجتماعی شده است. هر چند نمیتوان گفت سایر شبکههای اجتماعی کارآمد وقابل توجه نیستند، اما به لحاظ اهمیت توئیتر کاربری ویژهای نسبت به سایر شبکههای اجتماعی در فضای مجازی دارد؛ بنابراین نمیتوان بیتوجه از کنار آن گذشت. برخی از منتقدان انقلابی معتقدند شبکههای اجتماعی بخصوص توئیتر متعلق به ما نیست بنابراین نباید در آن فعالیت داشت در پاسخ به چنین دوستان دغدغه مندی باید گفت ؛گفته شما به ظاهر صحیح است اما نباید از این نکته غفلت کرد که شبکههای مجازی همانند زمین بازی یا بستری آماده برای حضور و بروز ماست. آیا میتوان از کنار این زمین آماده برای نشان دادن خود و بازی در آن به نفع خود وعلیه دشمن به سادگی عبور کرد؟ مسلما پاسخ منفی است، هر چند این شبکهها پروتکلها و قاعدههای خاصی برای خود دارند مثلا در تعداد کاراکترها محدودیت ایجاد کردهاند اما علی رغم همه محدودیتها این بستر برای حضور و بروز ما آماده است، بنابراین از این جهت توئیتر رسانه ویژهای است. انتظار میرود مواضع انقلابی واسلامی با قدرت و قوت بیشتری در توئیتر عنوان شود چرا که ما همچنان از ضعف ظرفیتسازی فضای مجازی ملی برخورداریم و تا زمانی که بسترهای لازم برای انجام این مهم در همه حوزههای مورد نیاز فراهم نشود سنگرسازی در توئیتر ومشارکت همه جانبه الزامی است.
ویژگیهای توئیتر چیست که آن را از سایر شبکهها متفاوت کرده است؟
با توجه به ماهیت ایدئولوژیک وسیاسی توئیتر این شبکه اجتماعی در تمام دنیا مورد توجه ویژهای قرار دارد، چرا که کاربران آن متفاوت از سایر کاربران شبکههای اجتماعی همانند تلگرام یا واتس آپ و. . . هستند. در شبکههای اجتماعی عمومی کاربران مختلفی از آحاد جامعه فعالیت دارند و هر کسی به فرا خور نیاز خود دراین شبکهها فعالیت میکنند اما در بررسی تفاوت محتوای توئیتر با سایر شبکههای اجتماعی متوجه سه سطح اطلاعات در شبکههای اجتماعی عمومی میشویم، سطح اول که از حجم وسیعی برخوردار است تبادل اطلاعات جاری روز است؛ سطح دوم تبادل اطلاعات خبری و آخرین سطح اطلاعات خاص برنامهریزی شده اجتماعی، فرهنگی و ... است که توسط محققین و جامعهشناسان و ... مورد توجه قرار میگیرد. 70 درصد اطلاعات اولین لایه عنوان شده در شبکههای اجتماعی عمومی، اطلاعات تفننی است و 30 درصد باقیمانده اطلاعات کاربردی و اطلاعات ویژه مربوط به افراد خاص است اما اطلاعات تفننی و تفریحی در توئیتر 10 درصد است. بنابراین در یک نگاه سطحی میتوان دریافت که توئیتر شبکه اجتماعی سیاسی ـ ایدئولوژیک است که جنس تبادل اطلاعات آن با سایر شبکههای اجتماعی متفاوت است.
برخی میگویند انقلابیونی که در توئیتر حضور دارند در حال تکمیل پازل صهیونیستها هستند، نظر شما دراین باره چیست؟
اینکه دوستان عدم عضویت وکاربری در توئیتررا عنوان میکنند ناشی از سوء استفاده از اطلاعاتی است که در این فضا ایجاد میشود؛ از سوی دیگر افزایش تعداد کاربران توئیتر منجر به افزایش اهمیت این شبکه اجتماعی میشود،هر چند محورهای اشاره شده به خودی خود درست است اما نمیتوان منکر محاسن و مزایای حضور درچنین شبکههای اجتماعی شد برفرض مثال ما عضو فدراسیون جهانی فوتبال هستیم آیا میتوانیم در قبال سیاستهای اتخاذ شده این فدارسیون علی رغم میل وخواسته خود اقدام کنیم یا مثلا بانوان ما علی رغم قوانین حاکم با حجاب اسلامی در بسیاری از مسابقات حاضر میشوند. بنابراین نمیتوان گفت به این بهانه که سایر بانوان بیحجاب در عرصه ورزش وارد میشوند پس ما نمیتوانیم زمینه را برای حضور زنان مسلمان محجبه ایرانی فراهم کنیم! بنابراین در مییابیم که دنیای امروز متفاوت از دنیای دهههای پیش یا حتی سالهای پیش است، امروز دنیا به هم وصل شده و همه با هم در ارتباط هستند بنابراین اگر ظرفیتی در این دنیای کوچک ایجاد میشود همه ازآن استفاده میکنند اما مهم چگونگی استفاده از این ظرفیت به نفع خود و افزایش ظرفیت ملی در راستای رسیدن به چنین فناوریهایی است تا بتوانیم با استفاده از قابلیتهای خود با دنیا ارتباط برقرار کنیم، هر چند که جای تاسف دارد که تا کنون بستری برای فراهم کردن ظرفیت شبکههای اجتماعی ملی فراهم نکرده ایم.
به نظر شما چرا برخی جریانات رسانهای و فکری سعی دارند نیروهای انقلابی حاضر در فضای توئیتر را که به صورت آتش به اختیار به این حوزه ورود کردهاند تخریب کنند؟
یقینا جریان انقلابی دغدغه مند است وبا این توجیه که جریان سرمایهداری بین المللی درصدد مدیریت بر تمام دنیا به نفع خود است دید منفی ونگاه بد بینانهای به شبکههای اجتماعی دارند، هر چند بخشی ازاین اظهار نظرها صحیح است همانگونه که در تازه ترین افشاگریهای اعلام شده مشخص شد فیسبوک در اختیار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نفع آقای ترامپ عمل کرده که این خبر و افشاگری منجر به افت چند میلیاردی سهام فیسبوک شد، اما به این دلیل نمیشود حرف خود را از طریق این شبکهها به گوش جهان نرساند. مسلما همه میدانند سازندگان شبکههای اجتماعی هر روز و هر دقیقه اطلاعات کاربران خود را رصد میکنند بنابراین به لحاظ اطلاعاتی امنیتی در فضای مجازی وجود ندارد، اطلاعات تولید شده از سوی کاربران مرتب به فروش میرسد و موجب تسلط بیشتر انها بر تک تک کاربران و محیطهای گوناگون جهان میشود، مسلما رصد اطلاعات کاربران یکی از اهداف جهان سرمایهداری و امپریالیسم جهانی است اما آیا با آگاهی به این واقعیت باید راه انزوا طلبی از جهان را در پیش گرفت و تسلیم خبرها و اطلاعات منتشر شده از سوی دنیای غرب و صهیونیسم جهانی شد یا دراین وانفسا جریان انقلابی با ورود همه جانبه اتفاقا نظرات ومواضع خود را به گوش جهان رسانده وبا استفاده از ظرفیت ساخته شده توسط غرب خود را بر آنها تحمیل کند؟ بنده معتقدم از این نظر انتخاب توئیتر برای رساندن پیام وصدور مواضع انقلابی امری مبارک است ونباید به سادگی یا در سهل انگاری ظرفیتهای آن را نادیده گرفت.
به نظر شما آیا باید شبکه ملی همانند توئیتر درداخل راه اندازی شود؟
اینکه ما چه شبکهای داشته باشیم از چند بعد قابل اهمیت وباید مورد بررسی قرار داده شود. بزرگترین ضعف ما درایران عدم درک ماهیت وجودی شبکههای اجتماعی است تا براساس آنها نیازها و ضرورتهای شبکههای اجتماعی طراحی ومورد توجه قرار بگیرد. متاسفانه بیشتر از اینکه به محتواسازی شبکههای اجتماعی پرداخته شود بعد فنی آن مورد توجه قرار دارد در صورتی که برای ساخت شبکههای اجتماعی درایران بیش از هر موضوعی نیازمند انجام مطالعات اجتماعی هستیم تا مطالعات فنی! متاسفانه ضعف عمده ما عدم شناخت ماهیت رسانههای جدید است ؛ فهم مدیران ما مبتنی مسائل فنی وتکنیکی است در حالی که باید تغییراین فهم از مراکز دانشگاهی، پژوهشی و سازمانهای دولتی آغاز شود. خوشبختانه به تازگی قدمهایی در راستای فلسفه تکنولوژی اطلاعاتی با دایر شدن پژوهشگاهی و چاپ کتابی انجام شده اما اتفاقی که دیر صورت گرفته ونسبت به آن کم کاری شده است. اگر خواهان برخورداری از شبکههای اجتماعی بودیم باید تا کنون دهها جلد کتاب وفعالیتهای پژوهشی در راستای فعالیت در شبکههای اجتماعی میداشتیم. از جمله خصوصیات شبکههای اجتماعی کاربر محور بودن آن است یعنی فرد محور است آیا ما میتوانیم شبکههای اجتماعی مبتنی بر ویژگی جمع گرایانه جامعه خودمان ایجاد کنیم؟ آیا برای تامین نیازهای کاربران ایرانی تمهیداتی اندیشیده ایم که علاوه بر تامین نیازهای کاربر، پیوندهای جامعه جمع گرا را تامین وزیر ساختهای آن را قوی تر و توسعه بدهد؟ مسلما برای رسیدن به این مهم باید از جوانب مختلف موضوع را مورد بررسی قرار داد و برای آن تمهیدات ویژهای اندیشید.
نقش نهادهای انقلابی برای حمایت از نیروهای مومن وانقلابی که به صورت خودجوش و آتش به اختیار به این فضا ورود کردهاند، چیست؟
رسانههایی همچون رادیو و تلویزیون مبتنی برپخش امواج بود، یعنی قدرت فنی شبکهها مهم بود که آنتن وفرستنده تا چه حد قوی باشد؛ فرستنده کجا نصب شود و کدام منطقه جغرافیایی را تحت پوشش قرار دهد تا مخاطبان در معرض اطلاعات آن رسانه قرار بگیرند اما در رسانههای جدید توزیع پیام مهمترین رسالت است یعنی رسانههای جدید دانش محور هستند؛ این دانش محوری است که پیام را به مخاطب مورد نظر در اقصی نقاط جهان میرساند بنابراین با توجه به حضور در چنین فضایی نیازمند افزایش مهارت و دانش در حوزه رسانههای اجتماعی هستیم. متاسفانه درایران استفاده از ابزارهای شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار داده میشد تا دانش کاربری آن. توسعه دانش کاربری مهمترین اولویت مورد نیاز ماست از این رو توصیه میشود مراکز علمی، پژوهشی، اقتصادی به این مهم اهتمام داشته باشند تا با توسعه دانش شبکههای اجتماعی آن را به مراکز آموزشی تسری داده وبه عنوان یک یا چند واحد درسی موجبات توسعه افزایش دانش در بسترسازی ایجاد شبکههای اجتماعی را فراهم کنند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید