کدخبر :17379 پرینت
02 آبان 1393 - 09:12

تجاوز گروهی به دختری که عکس بی حجابش را در اینترنت قرار داد

متن خبر

اول، ارسال یک عکس بی حجاب؛ بعدا رابطه نامشروع و سرانجام تجاوز دسته جمعی...

به گزارش سیتنا، روزنامه خراسان نوشت: دختر ۱۷ ساله که در اتاق مشاوره پلیس فتا اشک می ریخت، در حالی که سرش را میان دو دستش گرفته بود و به آینده تاریک خود می اندیشید در میان هق هق گریه به بیان ماجرای تلخ لانه وحشت پرداخت و گفت: وقتی سال اول دبیرستان را با نمرات خوب قبول شدم به پدرم اصرار کردم تا یک گوشی هوشمند تلفن همراه برایم بخرد.

پدرم که از قبولی من در امتحانات خرداد خیلی خوشحال بود گوشی تلفن زیبایی را به عنوان هدیه قبولی برایم خرید. از آن روز به بعد فقط وارد شبکه های اجتماعی می شدم و با دوستانم چت می کردم. روزهای تابستان را با دوست یابی های شبکه ای سپری می کردم و هر روز دوستان جدیدی به گروه ما اضافه می شد تا این که در این میان جملات عاشقانه و احساسی پسر جوانی توجهم را به خود جلب کرد.

آن قدر از جملات ادبی و زیبای «آرمان» لذت می بردم که ناخواسته با او تماس گرفتم و خواستم مطالب بیشتری برایم بفرستد. این گونه بود که رابطه تلفنی من و آرمان شروع شد، اما مدت زیادی نگذشت که به او علاقه مند شدم. روزهای آغازین مهر هم گوشی تلفنم را پنهانی به مدرسه می بردم تا بتوانم پاسخ پیامک های آرمان را بدهم.

در همین روزها آرمان برای این که بتواند در مورد زیبایی من جملاتی بنویسد، از من خواست تا عکس بدون حجاب و با پوشش دختران غربی برایش بفرستم. من هم بدون آن که به کسی چیزی در این رابطه بگویم با گوشی تلفن عکسی از خودم گرفتم و برایش فرستادم. از آن روز به بعد آرمان تهدیدم کرد که اگر برای حذف عکس از گوشی نزد او نروم عکسم را برای پدرم ارسال می کند. خیلی ترسیده بودم اگر پدرم تصویر مرا آن گونه می دید چه پیش می آمد؟

نمی توانستم تصمیم درستی بگیرم، حتی نتوانستم موضوع را برای مادرم که رازدار اصلی زندگی ام بود بازگو کنم. آن روز به خانه مجردی آرمان رفتم و او نه تنها عکسم را حذف نکرد بلکه مرا مورد آزار قرار داد و از صحنه های شیطانی خود فیلم گرفت که همین فیلم زمینه های سوء استفاده های بیشتر او را فراهم کرد تا این که یک روز دیگر مرا به همان خانه مجردی کشاند و به همراه ۸ تن دیگر از دوستانش که در خانه پنهان شده بودند مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. دیگر همه هستی ام را از دست داده بودم و چاره ای نداشتم جز آن که ماجرا را برای مادرم بازگو کنم. حالا هم اگر چه با کشف فیلم ها، آرمان روانه زندان شد اما زندگی من در بیراهه ای تاریک قرار گرفته است.

انتهای پیام

نظرات خود را با ما درمیان بگذارید

دیدگاه‌ها

حق شما دختر و پسرهای روشن فکر دنیا دیده همینه . وقتی که میگیم پیرو حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) و خاندانش باشین ، فکر چنین مواقعی را میکنیم . فکر میکنید ما دشمن شما هستیم در صورتی که پایان این ماجراهای کثیف اینه که شرف خودت و خانواده ات را میبری .
چند روز پیش در اینترنت فیلمی را دیدم که در آن یک شیر نر یک شیر ماده را جفت اش بود کشت . جامه ما اکنون به یک چنین جامعه وحشی و خطرناکی تبدیل شده و خوب زندگی کرد و زنده ماندن یک هنر شده است .در جامعه امروز اطلاعات حرف اول وآخر را می زند. و آگاهی نداشتن یک خطر است .
عکس گرفته فرستاده بیشعور مگه نمی دونستی بهش نامحرمی نباید همچین عکسی بفرستی امان از این دخترا همشون پاستوریزه اند
فکر می کنم حقت بوده همین
من نمیدونم ما چرا وقتی با یه مسئله روبرو میشیم براساس واقعیت و منطق عمل نمی کنیم و فقط می خواهیم مسئله رو به یه جا ربط بدیم یا به قول معروف صغرا کبرا کنیم .
خداوندا به مردان ما غیرت و به زنان ما عفت عنایت فرما

افزودن دیدگاه جدید

کپچا
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.