تاریخچه اولین دستگاه تلویزیون به همراه زندگینامهی مخترع فقیرش
اگرچه اختراع تلویزیون تنها توسط یک نفر انجام نگرفت ولی کسی که این اختراع را کامل و قابل استفاده کرد شخصی به نام جان لاجی برد بود.
به گزارش سازمان خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (سیتنا)، جان لاجی برد روز سیزدهم اوت 1888 در هلنسبرگ واقع در نزدیکی کلاسگو به دنیا آمد. پدر او یک کشیش تحصیل کرده بود ولی در فقر به سر می برد. لاجی دی هنگام تحصیل در مدرسه به حدی از خود هوش نشان داد که حتی در 12 سالگی به کمک همکلاسانش یک خط تلفن به وجود آورد.
او پس از پایان تحصیلات متوسطه در دانشگاه کلاسگو مشغول تحصیل گردید و علی رغم انکه از سلامتی برخود دار نبود کمک مهندس شد و در 16 سالگی با حقوق 30 شیلینگ در هفته در یک شرکت الکترونیک مشغول کار گردید.
پس از پایان جنگ جهانی اول او شروع به تولید جوراب نمود و از این راه حدود 16000 پوند تحصیل می کرد.بعد از ان او کار گاه کوچکی برای تولید مربا و سس افتتاح کرد ولی به علت انکه این اقلام زیاد مصرف نداشت کارگاه خود را تعطیل کرد.
به سال 1923 در موقعی که از عمرش 34 سال می گذشت او به لندن مراجعت کرد و تصمیم گرفت به هر قیمتی که شده اختراع تلویزیون خود را تکمیل کند. سرانجام تلاش های مستمر او در بهار 1924 ثمر داد و او توانست سایه صلیب مالتیس را تا قاصله سه یارد منعکس کند.
متاسفانه در این زمان برد پول کافی برای ادامه دادن به آزمایش های خود را در اختیار نداشت.
برای دریافت کمک در روزنامه اعلانی چاپ کرد. در نتیجه ی این اعلانات او تانست مقداری پول فراهم آورد. به سال 1925 پسر یک مغازه دار به نام گوردون سلفریتس به ملاقاتش امد و مقداری پول به او داد. برد تلویزیون خود را برای او به کار انداخت. تصاویر درهم و برهم به روی پرده ظاهر گشت.
در دوم اکتبر 1925 برد برای انتقال تصاویر روی پرده دستگاه دیگری ساخت. وقتی که اپارات را به کار انداخت از نتیجه ای که حاصل شد تعجب کرد زیرا حالا دیگر تمامی تصاویر به طور کامل و بدون نقص به روی پرده ظاهر گشتند. در ژانویه 1925 برد با موفقیت نخستین نمایش تلویزیونی خود را نشان داد.
برد تحقیقات مربوط به تلویزیون را در سراسر زندگی خود ادامه داد و علی رغم انکه بیمار بود و از بی پولی رنج می برد او تلاش خود را روی تلویزیون رنگی خود حتی تا سال 1945 ادامه داد.
مخترع فلک زده سر انجام بی این که از نظر مادی از تلاش های مستمر خود سودی ببرد در سال 1946 در اثر انفولانزای شدید در گذشت . اگر چه بعد از مرگ از او تجلیل های زیادی به عمل امد ولی چه فایده که او در طول عمر خود در فقر زیست و تا زنده بود کسی به کار مهمی که انجام داده بود اعتنایی نکرد.
انتهای پیام
دیدگاهها
افزودن دیدگاه جدید