گپی با معاون سرقت آگاهی؛ سارق کبوترباز را با GPS گرفتیم!
سیتنا - پلیس آگاهی در بحث مقابله با سرقت سیاست مقابله ای و پیشگیری از جرم را دارد. سرقت جرمی است که ممکن است اقشار مختلفی از جامعه با آن درگیر باشند. یکی از برنامه هایی هم که مبنای کار ماست، اطلاع رسانی است. وقتی سرقت های بزرگ اتفاق می افتد، بعد از دستگیری سارق ماجرا را مهندسی معکوس می کنیم، می بینیم بعضی از علل و زمینه هایی که وجود داشته، انگیزه سارق را پر رنگ تر کرده و چرخه سرقت کامل شده.
انگیزه در سارقین خیلی قابل تحلیل است ولی زمینه های مساعد در جامعه هستند که مکمل انگیزه می شوند. سال گذشته شعار پلیس در هفته ناجا این بود: «سهم من در امنیت.» با این هدف که هر کس در جامعه سهم خودش را در ایجاد امنیت ببیند.» شروع مصاحبه سوال ندارد، سرهنگ با این مقدمه شروع می کند تا در مورد اهداف پیشگیرانه پلیس بگوید، اینکه: «مال ات را بچسب، همسایه ات را دزد نکن.»
بحث اما در ادامه به دنیای پر راز و رمز و البته متاسفانه تقریبا جوان سارقان آماتور و حرفه ای می رود. از اینکه خیلی ها در کمین نشسته اند تا بچه های بریده از جامعه را با دادن یک موتور و گوشی بخرند و آخر وقت هر روز، مثلا پنج تا ضبط خوش دست ماشین ازشان بخواهند.
با ما به دفتر کار سرهنگ خالقی فر بیایید؛ جایی که بنا به توصیه های پیشگیرانه ای که خودشان به مردم می کنند، راه پیدا کردن به محوطه داخلی و اتاق های کاری، بدون هماهنگی های آنچنانی و همراه شدن یک همراه، شدنی نیست، حتی اگر یک خبرنگار باشید!
به عنوان کسی که سال هات با انواع دزدها سر و کار داشته، یک دسته بندی کلی از این صنف به ما بدهید لطفا.
- در رابطه با سرقت همیشه یک زمینه مساعدی وجود دارد. مثلا اگر در مورد سرقت خودرو به صورت اختصاصی صحبت کنیم، سارقان غیر حرفه ای می گویند دیدیم ماشین یا سوییچ رها شده و بعد هم وسوسه شدیم و ماشین را دزدیدیم، یا مثلا می گویند داخل ماشین یک کیف پر از پول به من چشمک می زد. اینها روایت های سارقان غیرحرفه ای است که بدون نقشه و برنامه سرقت می کنند.
سارقان حرفه ای که شغلشان سرقت است، با نقشه عمل می کنند و مورد از از قبل شناسایی می کنند. سارقان نیمه حرفه ای هم تلفیقی از این دو گروه هستند که سابقه دارند ولی هنوز حرفه ای نشده اند. سارقان حرفه ای معمولا شگرد خاصی دارند و بعد از شناسایی مورد سرقت، یک تا دو ماه روی آن کار می کنند. وظایف هر کس هم در باند مشخص است. مثلا در یک باند حرفه ای کیف قاپی، چند نفر با ظاهر جنتلمن به بهانه های مختلف در داخل بانک ها هستند و اطلاعات مربوط به کسانی که پول می گیرند را به افراد بیرون می دهند و آنها معمولا با موتور سیکلت سوژه را تعقیب می کنند و در یک جای خلوت پول ها را می دزدند. بعضی از سارقان حرفه ای هم ماشین سوژه را پنجر (اصطلاحا پنچری سوزنی) می کنند و وقتی برای پنچرگیری ایستاد، از فرصت استفاده می کنند و کیف پر پول را برمی دارند.
پس برای خودتان یک دانشنامه سرقت دارید.
- ما شیوه هات و شگردهای سرقت ها را معمولا در پایان هر سال تحت عنوان یک کتابچه به پلیس های تخصصی ارائه می دهیم. معمولا شگردهای خاص را بلافاصله به پلیس های مربوطه اطلاع رسانی می کنیم تا در جریان قرار بگیرند.
مثلا جالب ترین سرقت های سال 91 چطور انجام شده؟
- برای مثال در زمینه سرقت خودر، در یکی از استان های کشور دیدیم که تعداد زیادی خودرو سرقت می شوند و بعد سارق با مالک تماس می گیرد که در ازای گرفتن پول، ماشین را پس بدهد. مالک هم برای اینکه به مالش برسد، مبلغ توافقی را تهیه می کرد. سارق هم به خاطر ترس از پلیس نمی خواست خودش را نشان بدهد، برای همین چند کفتر را که جلد خودش بودند به محل قرار می فرستاد و می گفت که آن مقدار تراول را به پای کفتر ببندند و بعد در یک نقطه مشخص رهایش کنند. کفتر هم از آنجا به خانه سارق می رفت و پول را به او می رساند. بعد هم سارق نشانی ماشین را به مالک می داد.
اول مال باخته ها به پلیس اطلاع نمی دادند اما بعد که تعداد زیاد شد و پلیس در جریان قرار گرفت، یک دستگاه جی پی اس به کفتر وصل کردند و از این طریق خانه سارق شناسایی شد و بعد هم سارق را دستگیر کردند. یک مورد دیگر هم این بود که یکی از سارقین ماشین را در پارکینگ می گذاشت و از آنجا بیرون می رفت.
دو نفر دیگر از همدستانش شب را در داخل ماشین پنهان می شدند. نیمه شب از ماشین بیرون می آمدند و به سراغ ماشین های گرانقیمت و وارداتی می رفتند و چراغ و ضبطشان را باز می کردند. قیمت یک چراغ بعضی از این ماشین ها بالای دو میلیون تومان است. صبح هم ماشین را با ارائه قبض و به همراه کلی اموال مسروقه از پارکینگ خارج می کردند.
با این حساب سرقت ماشین راه دست تر از بقیه است.
- البته و متاسفانه. ما انواع مختلفی از سرقت را داریم، سرقت وسایل نقلیه (خودرو، موتورسیکلت، وسایل داخل خودرو)، سرقت اماکن (منزل، مغازه، بانک و سایر اماکن) و سرقت های خاص (کیف قاپی، جیب بری، زورگیری، احشام و ...) وقتی جرایم را رصد می کنیم، می بینیم بالغ بر 52 درصد جرایم مربوط به سرقت وسایل نقلیه است. از این 52 درصد هم، 28/27 درصد مربوط به وسایل داخل خودرو، 15 درصد سرقت خودر بقیه هم مربوط به سرقت موتورسیکلت است.
نکته مهمی که در این هزمینه می خواهم بگویم این است که سرقت در همه جای دنیا وجود دارد. بدیهی هم هست که نمی توانیم سرقت را به صفر برسانیم. در هیچ جای دنیا هم نتوانسته اند چنین کاری بکنند اما می توانیم سرقت را کنترل بکنیم و کاهش بدهیم. حرف این است که نباید فقط با معلول مقابله کنیم، باید برخورد با علت ها را هم در برنامه خودمان بگذاریم، یعنی زمینه های مساعد را از بین ببریم.
رده سنی سارقان چقدر است؟ سن بازنشستگی هم دارند؟
- رده سنی در موضوعات مختلف سرقت، متفاوت است. مثلا در مورد کیف قاپی که احتیاج به چالاکی دارد، سن پایین تر است، بین 28-18 سال ولی مثلا سرقت خودرو نیاز به چابکی ندارد، باید فکر کرد و تجربه داشت. پس سارق باید از سوابق قبلی و شگردهای جدید استفاده کند. در سرقت منزل و از دیوار بالا رفتن هم چالاکی مهم است و به طبع سن کمتر. معمولا سن و سال برای سرقت های فکر شده و برنامه ریزی شده معنا ندارد.
سردار احمدی مقدم چند وقت قبل گفتند، سارق های ما قبلا گردن کلفت بودند، الان اما باسواد شده اند! شما هم الان دارید از همچین چیزی حرف می زنید؟
- بله، الان سارقان ما با فکر زمینه های مساعد را شناسایی می کنند. یک زمانی بود که سارقان باندی کار می کردند، پلیس اینها را رصد و شناسایی کرد و دستگیر شدند. اینها شناخته شدند. در مملکت ما هم اگر کسی سابقه دار بشود، زمینه های کار برایش محدود می شود. پس وقتی امکان کار ندارد و می خواهد ارتزاق کند، انگیزه دارد. بعد هم به دنبال زمینه های مساعد می گردد. خلافکارهای شناخته شده هم برای اینکه هم کار کنند و هم دستگیر نشوند، خودشان به حاشیه رفتند و افراد جدیدی را به میدان آوردند.
این افراد هم همان دانش آموزهای اخراجی آموزش و پرورش هستند. همان دانش آموزهای معتادی که مدارس قادر به تحملشان نیستند. ما پرونده داشتیم که فردی 40، 50 نفر جوان را استخدام کرد، یک موتور وموبایل در اختیارشان گذاشت و خواست که روزی 50 تا زاپاس و ضبط برایش بیاورند. یکی دیگر از زمینه های موجود برای سارقین، وجود مالخر است. قوانین ما در رابطه با مالخر خیلی اندک است و احتیاج به بازنگرجی دارد. مالخر به طور عمده برای سارقین ایجاد انگیزه می کند، اگر سارق مالخر نداشته باشد، مال روی دستش می ماند.
اگر مالخر به خود ما بفروشدش، از کجا بفهمیم؟
- در جلسه های کارشناسی با مسوولان مختلف، درخواست ما این بود که خرید و فروش جنس دست دوم محدود شود. با این کار از بازار تولیدات داخلی هم حمایت می شود. مثلا از شرکت های بیمه خواستیم طوری سیاستگذاری کنند که وقتی ضبط خودروی کسی سرقت شد، به جای اینکه پول نقد پرداخت کنند مثل مال را تحویل بدهند چون با پول نقد طرف همان ضبط دست دوم و سرقتی را می خرد اما متاسفانه شرکت های بیمه همکاری نمی کنند و سیاست های خودشان را دنبال می کنند.
گفتید جوان های طرد شده از جامعه خیلی زود جذب این باندها می شوند اما فراتر از بچه های راهنمایی و دبیرستان، جوان های با مدارک تحصیلی بالا هم در این بین داریم؟
- ما در پرونده ها افرادی با تحصیلات عالیه هم داریم. مثلا استاد دانشگاهی داریم که در کنار تدریس، فعالیت های غیرانتفاعی زیادی هم داشته، بعد ورشکست شده و توانایی پرداخت قروض خود را ندارد. بعد هم متواری می شود و مرتکب سرقت می شود.مثلا برنامه های تخصصی بانک ها را دستکاری کرده اند و پول به حساب خودشان ریخته اند. ما تمام این موارد را دستگیر کرده ایم. من بالاتر از 30 سال سابقه کار دارم و به ضرس قاطع می گویم، پلیس اگر جرمی را رصد بکند، به ندرت منجر به کشف نمی شود.
این موضوع چقدر به زرنگی پلیس ربط دارد و چقدر به غیرحرفه ای بودن اغلب سارقان؟
- طبیعت جرم اینطور است که اگر فرد تنها کار کند، موفق تر است و به تعدادی که افراد گروه بیشتر می شوند، ضریب امنیتشان کمتر می شود، با این استدلال باندها ضریب امنیت کمتری دارند. به طور کلی الان پلیس در جریان کشف جرم سنتی عمل نمی کند. ما خیلی از جرایم را پیش دستانه یعنی قبل از ارتکاب جرم، کشف کردیم یا حتی قبل از دستگیری سارق به مال رسیده ایم.
مثلا سارق 5 تا سرقت کرده و در حین سرقت دستگیر نشده اما ما بر اساس مستندات و سوابق توانستیم سارق را دستگیر کنیم. در حال حاضر پلیس این را ارزش نمی داند که به دست جوان دستبند بزند، بلکه ارزش پلیس انجام وظایفش است.
جوان ترین آدمی که بهش دستبند زده اید چند سالش بوده؟
- چند سال پیش دو نوجوان 10 ساله را به جرم سرقت خودرو دستگیر کرده بودند. من باورم نمی شد که سرقت را خودشان انجام داده باشند، برداشت اولیه ما این بود که این فرد به جای کس دیگری جرم را گرجدن گرفته باشد. هر چقدر هم می گفتیم که کار خودش نیست، اصرار می کرد که خودش سرقت کرده. گفتیم که تو اصلا قدت به پدال کلاچ و ترمز نمی رسد. به ناچار او را بردیم و خواستیم که رانندگی کند، در کمال تعجب دیدیم به راحتی می تواند ماشین را براند.
جالب اینجا بودت که به ما می گفت: «جناب سروان! در خدمت شما هستیم.» می خواست ما را تطمیع کند! وقتی از او پرسیدیم حالا اگر ما قصد کمک داشته باشیم، شما چه کار می خواهید بکنید؟ گفت: «پدرم آشپز فلان رستوران است و ما آنجا می توانیم در خدمت شما باشیم.» یعنی طرز تحلیل او اینگونه بود. مشخص است که اگر پلیس با این فرد برخورد علمی نداشته باشد، فردا تبدیل به یک سارق حرفه ای می شود.
چقدر با سارق هایی سر و کار دارید که کاری که انجام داده اند را اشتباه نمی دانند یا سرقت تلقی نمی کحنند؟
- ما افرادی را داریم که آنچنان از نظر فکری فقیر هستند که مثلا وقتی از چراغ قرمز رد می شوند و پلیس آنها را جریمه می کند، برایشان عجیب است و مثلا می گویند خب حالا رد شدم که رد شدم! غالبا یکی از نقاط موفقیت کار ما هم در کشفیات، استفاده از فقر فکری سارقین است. مثلا سارق به سرقت هایش اعتراف نمی کند، فلسفه اعتراف نکردن را نمی داند، فقط فکر می کند موفقیتش در اعتراف نکردن است. در این شرایط پلیس از وضعیت استفاده می کند و سارق بی آنکه متوجه شود، شروع به همکاری می کند.
و حرف آخر؟
- توصیه من به کسانی که افکار مجرمانه در سر دارند این است که سعی نکنند با تجربه از حوادث پیشگیری نکنند، چون عواقب سختی در پیش دارد. ما از قدیم شنیدیم که از سه راه می شود از حوادث جلوگیری کرد، اول تجربه، دوم تفکر و سوم تقلید. حالا کدام بهتر است؟ خودشان می دانند. مطمئنا استفاده از تجربه برای آنها تلخ خواهد بود. مگر تجربه سارق هایی که گرفتار قانون شده اند. توصیه می کنم در زمان دست درازی به مال مردم، فقط به اطرافشان نگاه نکنند. آنچه باید ببینند، بالای سرشان است، چرا که خدا ناظر بر تمام امور است.
نکته های ماشینی
فقط 30 ثانیه!
«مردم ما وقوعات (سرقت های اعلام شده) را می شوند اما کشفیات را نمی شوند. ما در سه ماه گذشته 94 درصد سرقت های خودرو را کشف کرده ایم.» سرهنگ علاقه ویژه ای به صحبت در موردت سرقت خودرو دارد. دلیلش هم واضح است، 52 درصد دست درازی ها به ماشین مردم است.
برای ایمن کردن خودرو از چه آپشن هایی استفاده کنیم؟
- هر کسی باید سهم خودش را در ایجاد امنیت بشناسد و اقدامات پیشگیرانه را انجام دهد، مثلا سوییچ را روی ماشین نگذارد، حتی برای چند دقیقه! فراموشنکنید که هیچ خودرویی در دنیا ساخته نشده که ضد سرقت باشد، توصیه این است، از هر آپشنی که باعث تاخیر در سرقت می شود، استفاده کنید، چون فرآیند سرقت را به تاخیر می اندازد.
یک دزد کاربلد، با تمام این آپشن ها به چقدر زمان برای سرقت نیاز دارد؟
- با همه این آپشن ها به کمتر از 5 دقیقه برای سرقت نیاز دارد، بدون اینها فقط 30 ثانیه! بعضی ماشین ها هم که سارق نمی تواند روشنشان کند، با بکسل قابل سرقت هستند. خودروسازها می توانند آپشن دستگاه جی پی اس را در مورد خودروها استفاده کنند. این دستگاه کمتر از 100 هزار تومان هزینه دارد که در صورت تقاضای بالا، ارزانتر هم می شود. یک بار یک سارق حرفه ای را گرفته بودیم، گفت چرا ماشین مردم را می بری؟ گفت جناب سروان، من از کنارش که رد می شوم، ماشین خودش با من می آید! منظورش این بود که از نظر او این ماشین ها چفت و بست درست و حسابی ندارند!
آماری درباره امن ترین خودروها بدهید.
- پراید بالاترین آمار سرقت را به خود اختصاص داده اما این به معنی عدم تلاش خودروساز برای افزایش امنیت خودرو نیست. از سال 86 به بعد، خودروهای پراید از نظر پیشگیری از سرقت خیلی پیشرفت کرده. با این وجود، الان بالای 40 درصد خودروهای مسروقه در سراسر کشور پراید است. در درجه دوم، خانواده پژوها بیشتر مورد سرقت قرار می گیرند، به این علت که هم کثرت زیادی دارند و هم مالخر. از خودروهای داخلی، خودروی مزدا، خودروی ایمنی است اما خب چون تعداد تولیدات کمی دارد پس آمار سرقتش هم پایین است.
اگر خودروسازها به توصیه های کارشناسی پلیس توجه کنند برای خودشان هم مقرون به صرفه تر عاست. ما به خودروسازها می گوییم که به تمام قطعات هویت بدهند تا در صورت سرقت قابل رصد باشد. مثلا وقتی باطری بدون شماره سریال سرقت می شود، ما چطور باید این باطری را رصد کنیم؟ ولی اگر شماره سریال داشته باشد، به راحتی قابل ردیابی است. مثلا آمار سرقت رایانه ماشین ها در سال گذشته خیلی بالا بود اما الان در اثر همکاری خودروساز با پلیس به کمتر از پنج درصد رسیده.
منبع: همشهری جوان
افزودن دیدگاه جدید