استراتژی امنیت ملی سایبری ایران کجاست؟
سیتنا - نبردهای سایبری به عنوان جدیدترین و پیچیده ترین نبردها در جنگ پست مدرن، به دلیل بکر بودن، درصد هزینه و فایده بالا، عدم توانایی کشور هدف در مشخص و اثبات نمودن منشأ تهدید و عدم توانایی در تعیین میزان و دامنه ی خسارات وارده در مراحل اولیه شروع حمله، مورد توجه کشورهای متخاصم به ویژه در جنگهای پنهان قرار گرفته است.
ابزارهایی که میتوان به درستی نام سلاح سایبری را بر آنها گذاشت نشان میدهند که سرمایهگذاری دولتی، انجام فعالیتهای تمرینی و مانور سایبری (نظیر آنچه در مورد استاکسنت و فلیم انجام گرفت)، هدفگیری روی صنایع خاص یا مناطق خاص، واردآوردن آسیبهای فیزیکی و انجام تخریب در محیط واقعی از جمله رویکردهای این قبیل سلاحهاست که مروری بر سیر حملات و تحرکات دیپلماتیک که به موازات آن انجام گرفته است نکات کلیدی را برای ما آشکار خواهد ساخت.
سوابق تحرکات دفاعی- امنیتی:
در نگاهی به سوابق تحرکات دفاعی- امنیتی در سطوح کلان، بر اساس آمار تاکنون ۳۲ کشور در دنیا، ساختار دفاع سایبری خود را تشکیل دادهاند و ۱۴۰کشور در حال مطالعه روی توسعه دفاع ملی در کشور خود هستند.[1]
در آمریکا با وجود جایگاه ابر قدرت سایبری، طبق نظر سنجی انجام شده توسط لیبرمن ریسرچ گروپ 74 درصد از مردم آمریکا بالاترین میزان احساس خطر را در رقابت با تروریسم اتمی و میکروبی و ... از ناحیه ی تروریسم سایبری داشته اند و با توجه به نشانه ها و حساسیت هایی که پیشتر توسط کارشناسان بررسی شده است، احتمال پیاده سازی سناریوی 11 سپتامبر سایبری در سطح بالایی قرار دارد. کشورهایی مانند روسیه و چین نیز، با درک حساسیت موضوع، سرمایه گذاری چشمگیر و توجه و اقدامات ویژه ای در این حوزه نموده اند، به نحوی که روسیه در سالهای 2007 و 2008 در طول چند ساعت نظام مدیریتی-حکومتی کشورهای استونی و گرجستان را بدون شلیک یک گلوله از کار انداخت. چین نیز همواره فارغ از تحرکاتی چون راه اندازی شبکه ی ملی و حتی گوگل ملی، پای ثابت عملیات ویژه سایبری و جاسوسی سایبری در سطح بسیار پیشرفته بوده است.
در سطوح تکنیکی نیز می توان از شاخص ترین رخدادها همچون موارد ذیل نام برد.
بدافزار "دوکو" به عنوان اولین نمونه تسلیحات سایبری که منجر به خسارات چشمگیری در اهداف خود نشد اما تجربیات گران بهای کسب شده از آن، زمینه را برای شکل گیری تسلیحات سایبری بسیار پیشرفته فراهم نمود.
"استاکس نت" نیز که با توجه به پیچیدگی ها و توانایی های آن نسبت به دیگر بدافزارها آن را بمب اتمی فضای سایبر[2] نامیده اند را [3] تصور نمایید که دستگیری شبکه جاسوسی هم سطح با این ویروس و یا حمله سخت با قدرت انهدام مشابه چه هزینه اولیه و چه تبعاتی برای کشور مهاجم میتوانست داشته باشد.
"فلیم"، متخصصین عرصه حملات سایبری آنرا شاهدی بر پیشرفت، پیچیدگی و موثر شدن روزافزون تسلیحات سایبری میدانند و به دلیل جاسوسی بودن و غیر تخریبی بودن نوع آن، هنوز اطلاعاتی درباره چگونگی عملکرد و میزان صدمات وارده توسط آن منتشر نشده است.
در چند هفته ی اخیر نیز انجام حملات سایبری پر شدتی به تاسیسات زیر بنایی و مخابراتی ما و مقابله و دفع آن رسماً توسط دولت اعلام شد. در کنار آن خبرهایی نیز از حملات سایبری به سایت های رسمی اسرائیلی منتشر شد که همه و همه نشان از سیر صعودی در تمامی ابعاد تهدیدات و جنگ سایبری دارد.
مواضع دیپلماتیک:
به هر حال در پی این موارد و بسیاری از ضد و خوردهای پنهان و آشکار دیگر، سطح عمل و نتایج بدست آمده به حدی از اهمیت می رسد که موضع گیری های رسمی و دیپلماتیک را بر می انگیزد. نیک هاروی، وزیر نیروهای مسلح انگلیس، پس از افشای حمله سایبری بدافزار "شعله آتش" (فلیم) به ایران و چند کشور خاورمیانه بدون هیچ واهمه ای رسما اعلام می کند که: «حملات پیشدستانه سایبری که به منظور خنثی کردن تهدیدهای احتمالی علیه امنیت ملی انجام میشود، گزینهای متمدنانه است».[4]
معاون نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز حمله سایبری به ایران و ایجاد اخلال در برنامههای هستهای کشور امری منطقی تلقی میکند. همچنین وزیر دفاع کانادا حملات سایبری پیشدستانه را نوعی بیمه برای کشور حملهکننده محسوب میکند. [5]
در نهایت رئیسجمهور آمریکا به عنوان ابر قدرت سایبری جهان، حمله سایبری به زیرساختهای حیاتی آمریکا را معادل جنگ نظامی خوانده و عکسالعمل آمریکا در قبال این حملات را اقدام نظامی ذکر می کند. [6]
تمامی این اظهارات در کنار افشاگری های هدایت شده چند هفته قبل روزنامههای آمریکایی مبنی بر حمایت "باراک اوباما" در مورد حمله سایبری "استاکسنت" به تاسیسات هستهای ایران و حمایت دولتی از این حملات به علاوه تحربیات بدست آمده از حملات، نکاتی را از حرکت تمدنی غرب در حوزه ی سایبر برای ما روشن می سازد که بررسی آن خالی از لطف نیست.
مختصات حرکت تمدنی غرب:
با بررسی داده های مقدماتی، مختصات حرکت تمدنی غرب را می توان به اجمال در چند بند ذیل ذکر کرد:
1. نگاهی به ۳ حمله بزرگ سایبری به کشورمان که به وسیله بدافزارهای "استاکس نت"، "دوکو" و "فلیم" انجام گرفت، نشان میدهد که ابزارهای به کارگرفته شده در این حملات به مرور تکمیل شدهاند و هر بار بر درجه تخریب آنها افزوده شده است. از دیدگاه فنی پیچیدگیهای فوقالعاده بالای بدافزارها، هوشمندی در طراحی و به کارگیری، خلاقیت در نحوه عملکرد و سازگاری با فناوریهای امنیتی شناخته شده و رایج، نشان از آن دارد که این ابزارها به وسیله دولتها و با اهداف خاص طراحی و اشاعه داده شدهاند. به این ترتیب جنگ سایبری در نگاه غربیها نه تنها گزینهای محتمل بلکه عملا جنگی تمام عیار است که مدتی نیز از شروع آن میگذرد. [7]
2. به موازات اقدامات در حوزه های تکنیکی و عرصه های دیپلماتیک، غرب فعالیت خود را برای چارچوب بندی و تعیین خطوط قرمز و تحمیل آن به دیگر بازیگران آغاز نموده است. به نحوی که پس از 2 سال فشار از سوی پنتاگون برای ارائه پیشنویس قواعد جنگ سایبری آمریکا، سرانجام این دستورالعملها در ماههای قبل تنظیم و به امضای باراک اوباما رسید و در پی آن اعلام شد که هرگونه حمله سایبری از سوی کشورهای دیگر اقدام جنگی بوده و با حمله نظامی پاسخ داده خواهد شد. در واقع ایشان در تبعیض آشکار دیگری در عرصه بین المللی خود را مجاز به پاسخ گویی به این به اصطلاح، جنگ متمدنانه دانسته و از طرفی بصورت پیش دستانه از خوف حملات تلافی جویانه کشورهایی مانند ایران به تهدید و ارعاب جهانی می پردازند تا از این رهگذر خود را در حاشیه امن قرار دهند.
3. با نگاهی به گذشته و مراحل طی شده توسط غرب در رابطه با تسلیحات با تکنولوژی های نوین میتوان متوجه این روند شد که غرب در رویارویی با تکنولوژی های دفاعی مدرن به استفاده و آزمایش آن در عرصه های مختلف با نیت شناسایی ابعاد تکنیکی، مدیریتی حقوقی و کنترلی و استراتژیک آن می پردازد که نتیجه ی آن حرکت غرب در لبه ی پیش رونده تکنولوژی و تدوین نظام حقوقی-مدیریتی بین المللی (مانند نظام منع گسترش تسلیحات اتمی، میکروبی شیمیایی و حتی موشک های بالستیک...) برای محدود سازی ورود و پیشرفت دیگر تمدن ها در آن حوزه دفاعی تکنولوژیک می باشد. از همین روست که پنتاگون در سند نوین استراتژی جنگ سایبری آمریکا بر این نکته تاکید می کند که قواعد نزاع مسلح که جنگهای سنتی را هدایت میکند، از یک سری معاهدات بینالمللی از جمله معاهده ژنو نشات گرفته است. اما جنگ سایبری تحت معاهدات موجود قرار ندارد و ایالات متحده در پی یافتن اجماعی بین همپیمانان خود در خصوص طریقه پیشبرد این مسئله است. [8]
با توجه به مطالب فوق است که می بایست در رهبری جبهه مقاومت، اتخاذ رویکردی هوشمندانه در حوزه سایبر در دستور کار قرار گیرد تا در آینده علاوه بر قرارگیری در موقعیت کلیدی و برتر، بتوان هزینه ی منازعات و شکست دشمن را به حداقل ممکن کاهش داد.
بررسی مختصات حرکتی جبهه مقاومت:
در بررسی مختصات حرکتی استراتژیک جبهه سایبری با وجود تاکیدات و تدابیر امام امت و تحرکاتی مانند ایجاد قرارگاه سایبری کشور، ایجاد واحدهای عملیاتی سایبری در نیروهای مسلح کشور و دستگاههای اطلاعاتی-امنیتی- انتظامی همچنان راه درازی در پیش روست. هرچند اطلاعات دقیقی از سطوح قابلیتهای داخلی موجود نیست اما می توان به اذعان بسیاری از کارشناسان بیان داشت که فاصله ی کمی با کشورهایی مانند چین و روسیه نداریم که البته امیدواریم با تلاشهای متخصصین کشور در این حوزه از تکنولوژی نیز شگفتی ساز شویم.
اما آنچه مهم می نماید و هم اکنون نیز خارج از توان بزرگواران سکاندار امنیتی کشور نیز نمی باشد تدوین "استراتژی امنیت ملی سایبری" کشور می باشد که نیاز به آن بصورت روزافزون احساس می شود. در حالی که دشمنان و رقبای ایران اسلامی در تلاش برای تکمیل حلقه های امنیت سایبری داخلی همچون تدوین استراتژی امنیت سایبری آمریکا در بخش بازرگانی[9] (پیش تر به آن پرداخته شده است) و نظام سازی برای امنیت سایبری بین المللی در راستای اهداف خود هستند،
تدوین "استراتژی امنیت ملی سایبری" دربرگیرنده ی 4 حوزه امنیت ملی: سیاسی-امنیتی، فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی و نظامی که نحوه ی تصمیم گیری، هدایت و کنترل امور را از سطح تکنیک تا استراتژیک در حوزه های سلبی- ایجابی ، آفندی- پدافندی و خارجی-داخلی کشور را پوشش دهد بسیار ضروری به نظر می رسد. [10]
این طرح می بایست ماموریت ها، وظایف، الزامات و اصول و فرمول های هدایت راهبردی، ایجاد ساختارهای نوین، خط مشی ها، رویه ها، پروتکل ها و چارچوب چینش و هماهنگی و هدایت یکپارچه ی عناصر را از بالا به پایین پوشش دهد و توسعه تاکتیک ها و تسلیحات ویژه این جنگ را در دستور کار قرار دهد.
با تدوین و اجرایی نمودن این طرح در ذیل و راستای "استراتژی بزرگ" کشور است که می توان کنش ها و واکنش های کشور را در حوزه سایبر و تمامی حوزه های مربوط طوری تنظیم نمود. بدیهی است برای تدوین استراتژی سایبری کشور اظهارات امام امت مبنای شکل گیری این استراتژی خواهد بود. ایشان می فرمایند:
"البته من همین جا بگویم؛ ما سلاح اتمى نداریم، سلاح اتمى هم نخواهیم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان - چه آمریکا و چه رژیم صهیونیستى - براى دفاع از خودمان، در همان سطحى که دشمن حمله کند، به آنها حمله خواهیم کرد.... هیچ جا در قرآن نیامده است که اگر شما شروع به جنگ کردید، حمله کردید، حتماً پیروز خواهید شد؛ ممکن است پیروز بشوید، ممکن است شکست بخورید.... اما وعده داده است که اگر دشمن ابتدا اقدام به حمله کرد، آن دشمن قطعاً شکست خواهد خورد." [11]
[1]: http://91.225.52.75/article/ ، آیا جنگ سایبری متمدنانه است؟ 16 خرداد 1391- سازمان پدافند غیرعامل
[2]: http://toinformistoinfluence.com/2012/06/01/the-atomic-bomb-of-cyberspa…/
[3]: http://www.cbsnews.com/8301-18560_162-57388982/fmr-cia-head-calls-stuxn…/
[4]: http://www.dailystar.com.lb/Technology/International/2012/Jun-03/175520…
[5]: http://www.gerdab.ir/fa/news/11105/
[6]: امضای دستورالعمل جدید جنگ سایبری آمریکاhttp://www.mashreghnews.ir/fa/news/53789/
[7]: http://www.gerdab.ir/fa/news/11105/
[8]: حمله سایبری به آمریکا معادل حمله نظامی است http://www.mashreghnews.ir/fa/news/50030/
[9]: http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/3/28/73075_835.pdf
[10]: U.S. Army;(2012), Edited by J. Boone Bartholomees, Jr ; U.S. Army War College Guide to National Security Issues :Volume I: Theory of War and Strategy
افزودن دیدگاه جدید