از ائمه دفاع نکنید؛ لطفا!
چندی پیش و در پی اهانت یک مبتذل خوان در هتک حرمت حضرت امام علی النقی علیه السلام که قطعا در ادامه سناریوهای هدفمندی نظیر هتاکی سلمان رشدی ملعون و یا اقدام کاریکاتوریست دانمارکی قابل ارزیابی است، شاهد واکنش های متفاوتی بودیم.
نور خدایی ائمه با یاوه گویی بی خردان خاموش شدنی نیست. به قول مولانا «چراغی را که ایزد بر فروزد ، گر ابله پف کند ریشش (بلکه ریشه اش) بسوزد». اما علما و مراجع بزرگوار و نیز طیفی از نویسندگان و آنان که درد دین و عقل دارند، واکنش هایی ارزشمند و البته شاید نا کافی نشان دادند. پرده دری نسبت به ساحت مقدس ائمه علیهم السلام قطعا مربوط به افراد فاقد اندیشه و منطقی است که مشکلات حاد روانی دارند و برای همین ماموریت طعمه معاندین می شوند. در ماده 513 قانون مجازات اسلامی نیز حکم اهانت افرادی که مشمول سب النبی هستند، معلوم است.
چنین افرادی از زمان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) هم بوده اند و در چگونگی برخورد آن بزرگواران با هتاکان، معیارهای روشنی در دسترس است. بهترین دفاع از ائمه معصومین و خاندان هدی، بهره گیری صحیح و ترویج عملی اخلاق و سیره آن خوبان است و هر روشی خارج از این چارچوب، با هر انگیزه ای که صورت بگیرد، پذیرفتنی و ماجور نیست. حتی در انذار عبرت آموز مولا علی (ع) در خطبه 127 نهج البلاغه آمده، دوستدارانی که راه دفاع از ما را از مسیر غیر «حق» می پویند و دشمنان هتاک، هر دو دچار یک سرنوشت خواهند شد: «بدرستی که در باره من دو گروه به هلاکت رسند. دوستداران تندرویی که حق را زیر پا نهند و دشمن کینه توزی که به غیر حق کشانده شود.»
«حق»؛ و سپس «عقل» در کلام علی (ع) معیار ایمان است و «حق» ملک مطلق هیچ احدی نیست. مومن جوینده حق است، حتی اگر «در جناق سینه منافق پنهان شده باشد.» و زیر پا گذاشتن «حق» با هر توجیهی نشانه خروج از ایمان و مستوجب هلاکت است. نیز دلیل اصلی خروج خوارج، پیروی آنها از «دینِ منهای عقل» بود.
بررسی برخی اقداماتی که اخیرا به عنوان دفاع از ساحت مقدس امام هادی (ع) از سوی دستگاهها، نهادها و افراد مسئول صورت گرفته، نشان می دهد که متاسفانه گاه شعار و تظاهر بر دفاع حقجویانه و عاقلانه از آن حضرت پیشی گرفته است. این خطری بزرگ و قابل توجه است.
از جمله؛ به قول ظریفی مد شده که هر کس اقدام دیوانگانِ بی خرد و دین ستیز را با نام و عنوان و حتی متن اهانت ها منتشر کند، مومن تر و انقلابی تر است! حال آنکه نام آوردن از هتاکان در سطح عمومی و انتشار جزئیات غلطی که کرده اند، حتی با این توجیه که مخاطبان از عمق اهانت آنها آگاه تر شوند، اشتباهی بزرگتر و ترویج منکر است.
یک نمونه تاسف برانگیز دیگر؛ هفته گذشته تلویزیون تبلیغ مفصلی راه انداخت که قرار است مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شبکه اجتماعی مــــــــعرفی ائمه اطهار یا محبان اهل بیت (ع) را با عنوان ... با حضور مقامات و مراسمی آنچنانی افتتاح کند. چنین هم شد. در جلسه شکوهمند افتتاح، که مسئولین فرهنگی از ریز تا درشت صف کشیده بودند، گزارشات مفصلی هم داده شد. که اندیشه اولیه و اصلی راه اندازی این شبکه، دفاع از اهل بیت بوده و مدت چند ماه آزمایشی هم کار کرده و دست آخر وزیر محترم ارشاد هم صفحه ای ساخته اند و پستی نوشتند.
وقتی تبلیغ را دیدم، ابتدا خوشحال شدم که در واکنش به اهانت های فوق در شبکه مجازی، ما هم بالاخره کار ایجابی کرده و فضایی برای ابراز عشق و علاقه به ساحت مقدس ائمه علیهم السلام ساخته ایم. اما بلافاصله بر سه نکته درنگ کردم.
اول؛ ساختن یک شبکه اجتماعی کارامد و قدرتمند، از نظر فنی و ساختاری در این فاصله کوتاه جای تامل دارد.
دوم؛ چنین شبکه هایی که نظر کاربران به صورت آنلاین روی شبکه اینترنتی می آید (به اصطلاح توئیت می شود)، بدلیل انتشار آزادانه مطالب و تصاویر بدون نظارتهای لازم، اصولا فضای مناسب و عقلانی برای انتساب به اهل بیت نیستند.
و سوم؛ وقتی آدرس این سایت را دیدم، متوجه شدم از مدتها پیش چنین سایتی وجود داشته و با همین ساختار محلی برای رد و بدل کردن پیام هایی گاه خارج از شرع و اخلاق و هنجارهای اسلامی و ایرانی بین طیف های مختلف کاربران محدود خود بوده است. این سایت، به طرفه العینی شبکه اجتماعی محبان اهل بیت شد (!) و این عنوان را هم در بالای صفحه خود حک کرد! سایتی که خصوصی ثبت شده و فعال بود، یکباره حامیان دولتی و ملی پیدا کرد و...
حساس تر شدم. به جستجو پرداختم. یک هفته پس از افتتاح توسط مقامات و با پوشش رسانه ملی، با کمال تاسف پست هایی در صفحه اول این سایت یافتم که حتی اهانت هایی همسو با اهانت های مغرضین را در معرض چشم محبان اهل بیت قرار داده بود!!
در نگاه بدبینانه؛ چه بسا عده ای نا آگاه یا فرصت طلب، با سوء استفاده از حساسیت عمومی به اهانت های اخیر، سناریویی چیده اند و با بهره مندی از نا آگاهی برخی مسئولین، و البته اشراف به غرق بودن آنها در لذایذ شعار زدگی، از شباهت عنوان و آدرس سایت با لقب یکی از ائمه بزرگوار سود جسته اند. و در نگاهی خوشبینانه، مسئولیت چنین اشتباهی قطعا متوجه مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که بدون اشراف و تجربه لازم در این حوزه تخصصی، سرمایه دستگاه فرهنگی مملکت و نیز اعتماد وزیر مومن و فرهیخته ارشاد را هزینه رویکردهای شعاری و تبلیغاتی خود کردند. این موضوع و عملکرد البته قابل بررسی افزون تری است.
اگر قرار است به جای سیره نبوی و حکمت علوی در برخورد با معاندین هتاک، ناتوان و شتابزده و همچنین خدای ناکرده برای مانورهای تبلیغاتی و آماری کاری کنیم که در شان اهل بیت نیست و چه بسا زمینه توسعه اهانت ها با سرمایه بیت المال را فراهم می سازد، چه پاسخی خواهیم داشت؟!
در برابر این اقدام تبلیغاتی؛ شاهد برخوردهای سیاسی در این خصوص هم بوده ایم. بعد از اهانت سخیف یک هنرمند نما به ساحت امام علی النقی (ع) یادداشتی از آقای ابوالفضل فاتح مدیر عامل اسبق خبرگزاری ایسنا در سایت «خبر آنلاین» منتشر شد که مشتمل بر دفاع از حرمت آل الله و اهل بیت علیهم اسلام بود.
انتشار آن یادداشت، به جای اینکه موجب خوشحالی و ترویج باشد، به مزاج عده ای خوش نیامد. مثلا بدون اینکه به محتوا اشاره کنند، همین موضوع را به دستاویز و سوژه ای برای رقابت های حیدری نعمتی حوزه سیاست و ریاست کشاندند و نوشتند «تلاش سایت حامی لاریجانی برای احیای یک فعال فتنه»! حال آنکه مگر جد بزرگوار این امام عزیز، یعنی امیرالمومنین علی (ع) به ما مدعیان پیروی از اهل بیت وصیت ننموده اند که «به سخن اندیشه کنید، نه گوینده آن»؟ به گمانم حتی اگر غیر مسلمانی از حریم اهل بیت (ع) دفاع شایسته کرد، اخلاق اسلامی حکم می کند تقدیرش کنیم و نظر او را منتشر کنیم. چه رسد به اینکه، دفاع یک مسلمان از امام معصوم را به صرف اینکه روبروی مواضع سیاسی ما ایستاده و حتی خطایی کرده است، نادیده بگیریم و تخطئه کنیم.
مگر فقط به ما اجازه داده اند که از ائمه معصوم (ع) دفاع کنیم؟! و مگر مجاز هستیم برای این مهم، هر روش مغایر با سیره خاندان هدایت را پیشه کنیم؟ مگر مجازیم پا بر «حق» گذاریم و حلال خدا را برای دیگران حرام، و حرام خدا را برای خودمان و قبیله سیاسی مان حلال کنیم؟ مگر علی (ع) ریشه «فتنه بنی امیه» را همین رفتار معرفی نکردند (خطبه 97) و نسبت به آن هشدار ندادند؟ و مگر چنین اقدامی را خسران بزرگ و «آبادی دنیا به بهای خرابی آخرت» ندانستند؟ (نامه 71)
پیش گرفتن دشنام برای پاسخ به دشنام هم، رفتاری منبعث از دین نیست. در کشاکش جنگ صفین، عده ای از هتاکان زبان به دشنام گشودند. از این سو برخی یاران آن حضرت برای پاسخگویی به دشنام گویی متقابل پرداختند. امام فرمود: «خوش ندارم شما مردمی دشنامگو باشید. اگر کردار آنها (هتاکان) را توضیح دهید و بر شمارید و حال و روزشان را بیان کنید، بهتر است و حقانیت شما را رساتر است.» (خطبه 197)
در منطق پیامبر اکرم (ص) و امیر المومنین (ع) حتی اگر مسلمانی به یک غیر مسلمان اهانت و ظلم کند، مسلمانی ما در گرو دفاع از حقِ همان نامسلمان است. ضمن اینکه در برخورد با مخالفان و حتی اهل فتنه نیز مجاز به گذر از حدود الهی و اخلاقی نیستیم. مگر علی (ع) مولای ما نیست که در برابر همراهی فردی در فتنه صفین، ضمن یادآوری خطاهای او، پیشینه اش را محترم می شمارد که «با همه اینها او احترام نخستین را داراست و پاداش و حسابش با خداست.» (خطبه 157) و در جای دیگری (خطبه 197) برای آن طایفه، ابتدا هدایت و سپس حفظ دم و پایداری صلح را از خدا مسئلت می نماید؟
کافی است آموخته های علی (ع) و تعریف آن عزیز از «فتنه» را مرور کنیم. آنگاه منصفانه از خود بپرسیم آیا رفتاری که بسیاری از ما به نام دینداری و با ادعای محبت اهل بیت می کنیم، خود مصداق فتنه نیست؟! آیا از نظر امیر المومنین (ع) طلبیدن حق به روش باطل، فتنه گری نیست؟
هدف این نوشته، نه دفاع از فرد و گروه فکری خاص و نه نفی افراد و کسانی است که عملکردشان در این نوشته مورد نقد است. مقصود، تذکر به خود و بیان خواهشی به عنوان یک بچه مسلمان از مسئولین فرهنگی و چهره های سیاسی و رسانه ای است که: اگر قرار است با روش های غیر دینی از دین و اهل بیت حمایت کنید؛ دفاع نکنید، لطفا!
نویسنده: پرویز اسماعیلی - منبع: الف
افزودن دیدگاه جدید