ابعاد جدید از جنایت در گلخانه

به گزارش خراسان، این جنایت هولناک پس از گذشت بیش از یک سال از وقوع حادثه، در تاریخ نوزدهم بهمن هنگامی لو رفت که راننده یک دستگاه پیکان وانت به دلیل بروز نقص فنی خودرو را در مسیر جاده خاکی روستای گوجگی مشهد متوقف کرد و به همراه دوستش درصدد یافتن تسمه پروانه برای رفع نقص خودرو برآمد. در این هنگام آن ها متوجه یک راننده پیکان وانت دیگر شدند که با زن و مرد میان سالی درحال مشاجره بودند.

بعد از گذشت دقایقی زن و مرد میان سال سوار یک دستگاه پراید 111 شدند و به طرف مشهد حرکت کردند در همین حال راننده پیکان وانت به سمت همکارش رفت تا از او برای رفع نقص خودرواش کمک بگیرد ولی او که پس از مشاجره با زن و مرد میان سال عصبانی به نظر می رسید و تسمه پروانه اضافی هم نداشت، علت مشاجره خود را برای راننده و دوستش بازگو کرد. او گفت: آن زن و مرد لاشه سگی را به همراه داشتند و از من خواستند تا آن ها را از روستای کاظم آباد به این منطقه بیاورم که لاشه سگ را دفن کنند ولی وقتی این جا رسیدیم مدعی شدند که باید به جاده فرعی و خاکی بروم! این درحالی بود که ما چنین قراری با هم نداشتیم و مشاجره ای بین ما شروع شد. آن زن و مرد هم «لاشه سگ» را درون کانال حفر شده برای گاز، انداختند و با پراید به طرف مشهد رفتند! راننده پیکان وانت که نسبت به موضوع کنجکاو شده بود به محل اشاره همکارش رفت اما ناگهان با بقایای جسد یک انسان درون کانال حفر شده روبه رو شد.

او و دوستش هراسان با پلیس 110 تماس گرفتند اما قبل از آن که نیروهای پاسگاه انتظامی خلق آباد به محل اعلام شده برسند، یک دستگاه خودروی یگان امداد پلیس در جاده نمایان شد. راننده وانت بلافاصله خودروی پلیس را متوقف کرد و موضوع را برای سرنشینان آن توضیح داد. ماموران یگان امداد که لحظه ای تاخیر را جایز نمی دانستند بی درنگ به طرف مشهد حرکت کردند و راننده پدال گاز را فشرد تا این که در 5 کیلومتری مشهد پراید 111 را دیدند که یک زن و مرد در صندلی عقب نشسته اند. ماموران یگان امداد پراید را متوقف کردند و زن و مرد میان سال را به محل کشف بقایای جسد انتقال دادند. این درحالی بود که قاضی ویژه قتل عمد و گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی نیز به محل مذکور رسیده بودند.

دقایقی بعد تحقیقات گسترده پلیس در حضور قاضی دکتر حسن زرقانی آغاز و مشخص شد که زن و مرد میان سال، بقایای جسد را درون کانال حفر شده شرکت گاز، رها کرده اند. این زن و مرد که مدعی بودند آن ها فقط «لاشه یک سگ» را به محل آورده اند با دستور مقام قضایی به اتاق بازجویی های تخصصی پلیس آگاهی منتقل شدند و زیرنظر سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) مورد بازجویی قرار گرفتند. «مهدی- ح» (متهم 42 ساله) که  دیگر همه راه های گریز را بسته می دید به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این جنایت هولناک را فاش کرد. او گفت: از نظر مالی دچار ورشکستگی شده بودم و به دنبال فردی  بودم تا با هویت آن فرد بتوانم امور مالی ام را انجام بدهم. این بود که مرد معتادی را در چناران پیدا کردم و با دادن مبلغی به او کارت ملی اش را گرفتم و با آن حساب بانکی افتتاح کردم ولی مدتی بعد او موی دماغم شد و مرا تهدید می کرد که ماجرا را به پلیس لو می دهد.

به همین دلیل هم سال گذشته او را به بهانه استخدام به گلخانه کشاندم و به قتل رساندم. سپس جسدش را در همان گلخانه اجاره ای دفن کردم ولی امسال که مدت قرارداد اجاره گلخانه به پایان رسید و باید آن مکان را تحویل می دادم ترسیدم که بقایای جسد از دل خاک بیرون بیاید و مرا دستگیر کنند.

به همین دلیل  هم با مادرزنم (مادر همسر دوم) تماس گرفتم و او را برای صحنه سازی به گلخانه کشاندم با این بهانه که لاشه سگ گم شده را پیدا کرده ام و باید آن را دفن کنم. سپس یک بیل برداشتم و با کرایه کردن وانت پیکان به محل حفر کانال شرکت گاز آمدیم اما با راننده به اختلاف خوردیم و من به ناچار، بقایای جسد درون کیسه را داخل کانال انداختم و از محل گریختیم اما هنوز به مشهد نرسیده بودیم که پلیس ما را دستگیر کرد.

در پی اعترافات صریح متهم، وی با دستور قاضی زرقانی به محل وقوع جنایت هدایت شد تا زوایای پنهان دیگر این قتل هولناک را بازگو کند.

در آغاز بازسازی صحنه جنایت، ابتدا کارآگاه عظیمی مقدم (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و بخشی از اعترافات متهم در مراحل بازجویی را توضیح داد.

وی گفت: بررسی های پلیسی نشان می دهد که متهم به قتل، با استفاده از هویت افراد دیگر و با شیوه های مختلف خلافکاری های زیادی را انجام داده است و به اتهامات کلاهبرداری میلیاردی نیز تحت تعقیب قرار دارد و در برخی موارد هم با سپردن وثیقه های سنگین به دادگستری تا زمان رسیدگی به اتهامات آزاد شده است. در ادامه بازسازی صحنه قتل، متهم نیز مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و با معرفی کامل خود گفت: به خاطر بدهکاری های سنگینی که داشتم مجبور بودم از هویت افراد دیگر استفاده کنم و در مواردی نیز سکه های طلا خریده ام! وی درباره مقتول نیز گفت: او را از چناران به مشهد کشاندم و پس از آن که در میدان 17 شهریور برایش لباس خریدم به داخل گلخانه بردم تا به عنوان نگهبان و سرایدار در آن جا کار کند. اما او همچنان مرا تهدید می کرد تا این که به ناچار او را کشتم و جسدش را دفن کردم. وی ادامه داد: از قبل و برای زمینه چینی موضوع، به مادرزنم گفته بودم که سگ داخل گلخانه گم شده و نمی‌دانم چه بلایی به سرش آمده است. تا این که روز حادثه به مادرزنم زنگ زدم و گفتم به گلخانه بیاید چرا که لاشه سگ را پیدا کردم! به او گفتم در کنار گلخانه نگهبانی بدهد تا من جسد را بیاورم که کسی نبیند و برای ما حرفی درنیاورند! او هم آمد بعد هم محل دفن جسد را حفر کردم و بقایای جسد را که داخل کیسه بود با کرایه وانت به مکان دیگری بردم که دستگیر شدم.

با کشف زوایای جدید و سرنخ هایی از ماجرای اتهام کلاهبرداری های متهم، وی روانه زندان شد تا تحقیقات درباره دیگر اتهامات وی ادامه یابد.

انتهای پیام