آنچه از کارتون پاندای کونگ فو کار می توان آموخت!
مانند بسیاری از کودکان یکی از سرگرمیهای آن دوران برای من، تماشای کارتون بود. هم اینک، این حس با پیشرفت فناوری و ساخت انیمیشن های سه بعدی افزایش یافته است. تجدید حس کودکی از طریق کارتون، لذتی است که کمتر کسی با آن مخالف است. اگر این لذت با آموزش آمیخته شود، اثرگذاری آن دوچندان خواهد شد.
به گزارش سرویس دریافت خبر سیتنا، ماجد قاضی در ادامه یادداشت خود نوشته است:
قسمت اول کارتون پاندای کونگ فو کار که محصول سینمای آمریکا می باشد در سال 2008 ساخته شد. کارگردانان آن جان استیونسن و مارک آزبرن هستند. انیمیشن در استودیوی Dream Works Animation تولید شده است. آموزش های نهفته در انیمیشن با چنان ظرافتی به مخاطب منتقل و القا می گردد که هیچگونه مقاومتی را در مخاطب بر نمی انگیزد. در ادامه به برخی از آموزشهای نهفته در این انیمیشن اشاره می نمایم. قهرمان داستان پاندایی بنام " پو" می باشد، که زیر نظر استادی بنام " شیفو " آموزش دیده و پرورش می یابد.
1- ایجاد هم ذات پنداری در مخاطب: پاندا حیوانی است که به لحاظ فیزیکی تندی و چالاکی ذاتی ندارد لذا برای مخاطبینی که از ابتدا در خود توانایی و استعدادی را احساس نمی نمایند ،می تواند کاراکتری مناسب برای همزاد پنداری باشد، و بارقه های امید را در دل فرد روشن نماید.
2- پیشرفت تدریجی: لازمه کامیابی و خوشبختی، تعریف اهداف واقعی و دستیافتنی در زندگی است . راهبرد دستیابی به آن اهداف ،کسب موفقیتهای تعریف شده کوتاه مدت ومیان مدت مهارتهای فردی می باشد. پاندای قصه ی ما نرم نرمک و گام به گام در توالی سریال به آن تواناییها دست می یابد.
3- ضرورت بهره مندی از مربی باتجربه: این درس آموخته ی انیمیشن، گرایشی تمام عیار و تمایلی پر رنگ به آموزه های عرفان شرقی دارد. ضرورت بهره گیری از پیر و استادی دنیا دیده بنام " شیفو" که در بزنگاه چالش های مهلک به یاری "پو" می آید.
4- رسمیت بخشیدن تفاوتها: دوستان "پو" از چندین حیوان مختلف که دارای توانایی های متفاوتی هستند تشکیل می شوند که هر کدام در زمینه ای خاص مهارت دارند. در بحبوحه حوادث مهلک داستان، هر بار مهارت یکی از اعضا ناجی تیم می گردد.
5- ضرورت تعمق و تفکردر تنهایی: انسان امروزی به مدد فناوری آنقدر در جمع غرق شده است که نه انگیزه ای و نه فرصتی برای تنهایی ندارد. در قسمت های مختلف انیمیشن مشکلاتی برای "پو" بوجود می آید، که ابتدا غیر قابل حل بنظر می رسند اما پس از جدا شدن "پو" از اجتماع و تفکر در خلوت خویش راه حل غلبه بر مشکل را می یابد.
6- دوباره برخاستن و نا امید نشدن: بارها و بارها "پو" و هم تیمی هایش از دشمنان شکست خورده و نا امیدی همه را فرامی گیرد، اما با قرار گرفتن یک نفر در مسیر داستان و تولد دوباره ی امید، باعث تلاش مجدد دیگران و غلبه بر مشکل می شود.
7- نفی رئیس محوری: تفکیک شخصیت "پو" بعنوان قهرمان داستان از کاراکتر " شیفو" به عنوان رئیس و رهبر گروه یکی دیگر از آموزه های این کارتون می باشد. نیازی نیست رهبر تیم الزاما قهرمان گروه باشد.
8- تاکید برکار تیمی: صفر تا صد مبارزه با دشمنان به "پو" سپرده نمی شود، بلکه در حرکتی تیمی و برنامه ریزی شده، در سکانس های مختلف داستان، پیروزی بر دشمنان به مدد همکاری و استفاده بجا از تک تک اعضای تیم محقق می شود.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید